۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
#اولين فصل كتاب به بحث «نصب» امام اختصاص دارد. نويسنده در ابتداى اين فصل بر اتفاق فرق اسلامى، بهجز فرقهاى از خوارج، در وجوب نصب امام تأكيد مىكند. مسلمانان در اعتقاد به اين موضوع به دو گروه تقسيم مىشوند: شيعه، معتقد به وجوب نصب امام بر خداوند متعال است، اما باقى فرق اسلامى آن را بر امت واجب مىدانند كه نويسنده در ادامه اين فصل به بررسى آن پرداخته است <ref>متن كتاب، ص 3</ref> | #اولين فصل كتاب به بحث «نصب» امام اختصاص دارد. نويسنده در ابتداى اين فصل بر اتفاق فرق اسلامى، بهجز فرقهاى از خوارج، در وجوب نصب امام تأكيد مىكند. مسلمانان در اعتقاد به اين موضوع به دو گروه تقسيم مىشوند: شيعه، معتقد به وجوب نصب امام بر خداوند متعال است، اما باقى فرق اسلامى آن را بر امت واجب مىدانند كه نويسنده در ادامه اين فصل به بررسى آن پرداخته است <ref>متن كتاب، ص 3</ref> | ||
#در بين فرق اسلامى تنها اماميه قائل به وجوب «عصمت» امام از گناه و خطاست. نويسنده اين فصل را با كلامى از [[شيخ مفيد]] آغاز مىكند: «ائمه(ع) همانند انبيا معصوم هستند و...». سپس حقيقت عصمت را عبارت از توانايىاى مىداند كه صاحبش را از وقوع در معصيت و خطا مانع مىشود؛ بهگونهاى كه با وجود قدرت بر ترك و فعل، واجبى را ترك نمىكند و حرامى را انجام نمىدهد <ref>همان، ص 57 - 58</ref> نويسنده در ادامه اين فصل با استفاده از آيات و روايات به بررسى اين موضوع پرداخته است. | #در بين فرق اسلامى تنها اماميه قائل به وجوب «عصمت» امام از گناه و خطاست. نويسنده اين فصل را با كلامى از [[شيخ مفيد]] آغاز مىكند: «ائمه(ع) همانند انبيا معصوم هستند و...». سپس حقيقت عصمت را عبارت از توانايىاى مىداند كه صاحبش را از وقوع در معصيت و خطا مانع مىشود؛ بهگونهاى كه با وجود قدرت بر ترك و فعل، واجبى را ترك نمىكند و حرامى را انجام نمىدهد <ref>همان، ص 57 - 58</ref>نويسنده در ادامه اين فصل با استفاده از آيات و روايات به بررسى اين موضوع پرداخته است. | ||
#از ديگر مباحث مشترك بين جميع مسلمانان، اعتقاد به امام «مهدى منتظر(عج)» است. احاديث نبى اكرم(ص) و خاندان آن حضرت در بشارت به ظهور مهدى در آخرالزمان براى ازاله جهل و ظلم در حد تواتر است. نويسنده در اين فصل پس از بررسى اين مطلب، به كتاب «منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر» [[صافی گلپایگانی، لطفالله|آيتالله صافى گلپايگانى]] و منابع ديگرى ارجاع داده است <ref>همان، ص 71 - 74</ref> | #از ديگر مباحث مشترك بين جميع مسلمانان، اعتقاد به امام «مهدى منتظر(عج)» است. احاديث نبى اكرم(ص) و خاندان آن حضرت در بشارت به ظهور مهدى در آخرالزمان براى ازاله جهل و ظلم در حد تواتر است. نويسنده در اين فصل پس از بررسى اين مطلب، به كتاب «منتخب الأثر في الإمام الثاني عشر» [[صافی گلپایگانی، لطفالله|آيتالله صافى گلپايگانى]] و منابع ديگرى ارجاع داده است <ref>همان، ص 71 - 74</ref> | ||
#«تقيه»، از مفاهيم قرآنى است كه در آيات فراوانى وارد شده است. در اين آيات اشارات روشنى به مواردى شده كه مؤمن مىتواند در شرايط دشوار زندگى به اين راه شرعى پناه برد تا جان و آبرو و مالش را بهوسيله آن محافظت نمايد <ref>همان، ص 75</ref> نويسنده در اين فصل، بهترتيب ابتدا معناى لغوى و هدف از تقيه و پس از آن ادله قرآنى و روايى و حدود تقيه را مورد بررسى قرار داده است. | #«تقيه»، از مفاهيم قرآنى است كه در آيات فراوانى وارد شده است. در اين آيات اشارات روشنى به مواردى شده كه مؤمن مىتواند در شرايط دشوار زندگى به اين راه شرعى پناه برد تا جان و آبرو و مالش را بهوسيله آن محافظت نمايد <ref>همان، ص 75</ref>نويسنده در اين فصل، بهترتيب ابتدا معناى لغوى و هدف از تقيه و پس از آن ادله قرآنى و روايى و حدود تقيه را مورد بررسى قرار داده است. | ||
#«بداء»، از عقايد ثابت شيعه اماميه است. نويسنده با استفاده از آيات و روايات به توضيح حقيقت بداء پرداخته است. | #«بداء»، از عقايد ثابت شيعه اماميه است. نويسنده با استفاده از آيات و روايات به توضيح حقيقت بداء پرداخته است. | ||
#رجعت در كتاب و سنت: رجعت از مسائلى است كه برخى از آيات قرآن و احاديث مروى از اهل بيت رسالت(ع) از آن خبر مىدهد. به سبب اين موضوع، شيعه مورد اتهام قرار گرفته و قائل شدن به آن را همانند خروج از دين مىدانند. جالب آنكه اهل سنت فراموش كردهاند يا خود را به فراموشى زدهاند كه اولين كسى كه نظريه رجعت را ابداء كرده خليفه عمر بن خطاب است؛ وى به هنگامى كه رحلت نبى اكرم(ص) شايع شد، اعلام كرد كه آن حضرت نمرده است و بازمىگردد <ref>متن كتاب، ص 135</ref> | #رجعت در كتاب و سنت: رجعت از مسائلى است كه برخى از آيات قرآن و احاديث مروى از اهل بيت رسالت(ع) از آن خبر مىدهد. به سبب اين موضوع، شيعه مورد اتهام قرار گرفته و قائل شدن به آن را همانند خروج از دين مىدانند. جالب آنكه اهل سنت فراموش كردهاند يا خود را به فراموشى زدهاند كه اولين كسى كه نظريه رجعت را ابداء كرده خليفه عمر بن خطاب است؛ وى به هنگامى كه رحلت نبى اكرم(ص) شايع شد، اعلام كرد كه آن حضرت نمرده است و بازمىگردد <ref>متن كتاب، ص 135</ref> |
ویرایش