دراية الحديث: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عبدالهادى مسعودى' به 'عبدالهادى مسعودى ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
1. نويسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكانيكان آنها مىتوان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نويسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مىتوان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همانقدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مىنامند <ref>متن كتاب، ص65- 66</ref> | 1. نويسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكانيكان آنها مىتوان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نويسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مىتوان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همانقدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مىنامند <ref>متن كتاب، ص65- 66</ref> | ||
2. نويسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مىكند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است <ref>همان، ص 102</ref> نويسنده در اينجا به مثالى اشاره مىكند كه مورد مناقشه است: وى چنين مىنويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسول الله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! [[مسعودی، عبدالهادی|عبدالهادى مسعودى]] در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مىشود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اينرو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران» <ref>مسعودى، عبدالهادى، ص133- 135</ref> | 2. نويسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مىكند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است <ref>همان، ص 102</ref>نويسنده در اينجا به مثالى اشاره مىكند كه مورد مناقشه است: وى چنين مىنويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسول الله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! [[مسعودی، عبدالهادی|عبدالهادى مسعودى]] در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مىشود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اينرو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران» <ref>مسعودى، عبدالهادى، ص133- 135</ref> | ||
3. نويسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، بهعلاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند <ref>متن كتاب، ص170</ref> | 3. نويسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، بهعلاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند <ref>متن كتاب، ص170</ref> |
نسخهٔ ۱ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۸:۴۹
نام کتاب | درایه الحدیث |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | مدیرشانهچی، کاظم (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 109 /م4د4 |
موضوع | حدیث - علم الدرایه |
ناشر | دار الثقلين |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1379 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE18112AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«دراية الحديث» از آثار حديثشناس معاصر حجةالاسلام كاظم مديرشانهچى (1306- 1381ش) است كه در آن، پيدايش و صدور حديث و تاريخ تدوين و ضبط حديث در ميان شيعه و سنى و علل جعل حديث و معانى اصطلاحات فراوان حديث و تقسيمات گوناگون آن را به صورت مستند توضيح داده است.
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه نويسنده و متن اصلى تشكيل شده كه در ضمن عناوين متعددى ارائه شده است. نويسنده متنهاى متعددى به زبان عربى از عبارات دانشمندان اسلامى در زمينه تعاريف علمى اصطلاحات حديثى و... در سراسر كتاب آورده و از تعداد قابل توجهى از منابع مهمّ و آثار علمى انديشمندان اسلامى -قديم و معاصر- براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، آموزشى است و به مباحث رايج و متداول در اين علم پرداخته است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر، گفتنىها فراوان است از جمله:
1. نويسنده با بيان اينكه متواتر به متواتر لفظى، معنوى و اجمالى تقسيم شده، افزوده است: تواتر اجمالى عبارت از علم اجمالى به صحت يكى از چند حديثى است كه در يك موضوع وارد شده است؛ مانند: اخبار مختلفى كه براى حجيت خبر واحد استشهاد شده كه گرچه در يكانيكان آنها مىتوان خدشه كرد ولى صدور يكى از آن جمع، به تواتر اجمالى ثابت است. نويسنده در پايان چنين اظهار نظر كرده است: مىتوان گفت كه برگشت تواتر اجمالى نيز به همانقدر مشترك مفاد چند خبر است كه تواتر معنوى مىنامند [۱]
2. نويسنده در مورد حديث ناسخ و منسوخ چنين گفته است: ناسخ حديثى است كه حكم شرعى ثابتى را ذكر مىكند كه در قرآن يا حديث ديگرى آمده و منسوخ به عكس آن، يعنى حديثى است كه حكمى را دربردارد كه توسط حديث ناسخ برداشته شده است [۲]نويسنده در اينجا به مثالى اشاره مىكند كه مورد مناقشه است: وى چنين مىنويسد كه حديث نبوى «أفطر الحاجم و المحجوم» به حديث «احتجم رسول الله(ص) و هو صائمٌ» نسخ شده است! عبدالهادى مسعودى در كتاب روش فهم حديث اين مطلب را مستدل مورد بحث قرار داده و چنين نتيجه گرفته است: «به روشنى ديده مىشود كه سبب شكستن روزه دروغ بستن بر پيامبر خدا بوده است كه خود از مفطرات مستقل و قطعى روزه است. از اينرو سخن پيامبر(ص) ناظر به همان دو تن بوده است نه ساير حجامتگران» [۳]
3. نويسنده درباره آنچه مورد نياز محدث است، چنين نوشته است: محدث در اين علم، به فقه، اصول، عقايد و علوم عربى و اسماء رجال و معرفت اسانيد و تاريخ احتياج دارد، بهعلاوه بايد با اهل حديث معاشرت و مباحثه داشته و نيكو فكر كند و ذهن خود را متوجه علم مزبور نمايد و بر حديث مداومت كند [۴]
4. نويسنده در مورد لزوم آشنايى با تاريخ براى نقد حديث اين مطلب را از كتاب «أضواء على السّنة» نقل كرده است كه مسلم روايت كرده كه ابوسفيان هنگامى كه اسلام آورد سه خواهش از رسول خدا(ص) نمود: اول ازدواج آنحضرت با دخترش ام حبيبه. دوم اينكه پسرش معاويه را جزو نويسندگان خود قرار دهد. سوم سركردگى لشكرى را به او واگذارد كه حضرت با هر سه تقاضاى وى موافقت كرد. درصورتىكه رسول اكرم(ص)، ام حبيبه را هنگامى كه در حبشه بود، تزويج فرمود و ابوسفيان در عامالفتح اسلام آورد و بين اين دو واقعه چندين سال فاصله است. ديگر اينكه در تواريخ سركردگى ابوسفيان در غزوهاى به نظر نمىرسد و از اينجا مىتوان به وضع حديث پى برد [۵]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، فقط فهرست منابع و فهرست تفصيلى مطالب فراهم شده و متأسفانه از فهرستهاى فنى -شامل آيات، روايات، اعلام، امكنه و اصطلاحات خبرى نيست. اين كتاب مستند است و نويسنده ارجاعاتش را به صورت پاورقى آورده است. بسيارى از پاورقىها استنادى است و نويسنده منابع مورد نظرش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مشخص كرده است. گاه معناى لغوى واژهاى و گاه نيز پاورقى توضيحى آورده است.
پانويس
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب.
2- مسعودى، عبدالهادى، «روش فهم حديث»، دانشكده علوم حديث و سمت، تهران، چاپ پنجم، 1389ش.