الشيعة في التاريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
خط ۵۹: خط ۵۹:
كتاب «جوله» پر است از دروغ و تحريف، لذا نويسنده در اين اثر تنها به بخشى از تحريفات آن پاسخ گفته و فرموده است: «اگر ما بخواهيم تمام خطاها و سخنان بى‌ربط و تحريف و تبديل‌هاى كتاب «جوله» او را بررسى كنيم شما را شگفت‌زده خواهيم كرد و بايد كتاب بزرگى بنويسيم كه وقت گران‌بهاى ما اجازه اين كار را نمى‌دهد...» ...<ref>مقدمه، ص 13 - 14</ref>
كتاب «جوله» پر است از دروغ و تحريف، لذا نويسنده در اين اثر تنها به بخشى از تحريفات آن پاسخ گفته و فرموده است: «اگر ما بخواهيم تمام خطاها و سخنان بى‌ربط و تحريف و تبديل‌هاى كتاب «جوله» او را بررسى كنيم شما را شگفت‌زده خواهيم كرد و بايد كتاب بزرگى بنويسيم كه وقت گران‌بهاى ما اجازه اين كار را نمى‌دهد...» ...<ref>مقدمه، ص 13 - 14</ref>


نويسنده در مقدمه همچنين درباره نام‌گذارى كتاب مى‌نويسد: «آن را شيعه در تاريخ نام نهاديم؛ زيرا اكثر مباحث آن به مواضع تاريخى شيعه و گروه‌هاى منشعب از آن و نيز به شرح حال و محلّ پيدايش و عقايد و دلايل انشعاب آنها و به‌ويژه به غلاتى مربوط مى‌شود كه سفسطه‌گران و متظاهران، آنها را وسيله‌اى براى بدگويى به شيعه دوازده‌امامى قرار داده‌اند؛ حال‌آنكه ما به‌گونه‌اى خاص اثبات كرديم كه امامان و دانشمندان شيعه از هر نوع غلو و بدعت‌گذارى بيزارى جسته‌اند» ...<ref>همان، ص 14</ref> وى تأكيد مى‌كند كه «تنها به نقل شواهد تاريخى كه مى‌توانست در بطلان ادّعاهاى آن شخص جهان‌گرد درباره خلافت به ما كمك كند، بسنده كرديم ...<ref>مقدمه، ص 29</ref>
نويسنده در مقدمه همچنين درباره نام‌گذارى كتاب مى‌نويسد: «آن را شيعه در تاريخ نام نهاديم؛ زيرا اكثر مباحث آن به مواضع تاريخى شيعه و گروه‌هاى منشعب از آن و نيز به شرح حال و محلّ پيدايش و عقايد و دلايل انشعاب آنها و به‌ويژه به غلاتى مربوط مى‌شود كه سفسطه‌گران و متظاهران، آنها را وسيله‌اى براى بدگويى به شيعه دوازده‌امامى قرار داده‌اند؛ حال‌آنكه ما به‌گونه‌اى خاص اثبات كرديم كه امامان و دانشمندان شيعه از هر نوع غلو و بدعت‌گذارى بيزارى جسته‌اند» ...<ref>همان، ص 14</ref>وى تأكيد مى‌كند كه «تنها به نقل شواهد تاريخى كه مى‌توانست در بطلان ادّعاهاى آن شخص جهان‌گرد درباره خلافت به ما كمك كند، بسنده كرديم ...<ref>مقدمه، ص 29</ref>


خلاصه مطالبى را كه در فصول پنج‌گانه كتاب آمده، مى‌توان اين‌گونه گزارش نمود:
خلاصه مطالبى را كه در فصول پنج‌گانه كتاب آمده، مى‌توان اين‌گونه گزارش نمود:
خط ۶۵: خط ۶۵:
1. در فصل اوّل كتاب، مختصرى درباره شيعه بحث شده است. نويسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغت‌نامه‌هاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، به‌خوبى درمى‌يابد كه لفظ شيعه، به‌مناسبت‌هاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً بر كسى كه على و اهل‌بيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مى‌شود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شيعيان است، همه مى‌فهمند كه از جمله آنهاست. وى سپس بخشى از گفته‌هاى علماى لغت و آيات قرآن مجيد را همراه با تفسير آن نقل مى‌كند ...<ref>متن كتاب، ص 16 - 17</ref>
1. در فصل اوّل كتاب، مختصرى درباره شيعه بحث شده است. نويسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغت‌نامه‌هاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، به‌خوبى درمى‌يابد كه لفظ شيعه، به‌مناسبت‌هاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً بر كسى كه على و اهل‌بيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مى‌شود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شيعيان است، همه مى‌فهمند كه از جمله آنهاست. وى سپس بخشى از گفته‌هاى علماى لغت و آيات قرآن مجيد را همراه با تفسير آن نقل مى‌كند ...<ref>متن كتاب، ص 16 - 17</ref>


درباره سابقه شيعه در اسلام بيشتر مورّخان و نويسندگان غير شيعه برآنند كه آغاز پيدايش و زمان شكل‌گيرى شيعه، پس از رحلت پيامبر(ص) بوده است ...<ref>همان، ص 17</ref> نويسنده در انتهاى فصل اول، مختصرى از عقايد شيعه را بيان مى‌كند ...<ref>همان، ص 31 - 36</ref>
درباره سابقه شيعه در اسلام بيشتر مورّخان و نويسندگان غير شيعه برآنند كه آغاز پيدايش و زمان شكل‌گيرى شيعه، پس از رحلت پيامبر(ص) بوده است ...<ref>همان، ص 17</ref>نويسنده در انتهاى فصل اول، مختصرى از عقايد شيعه را بيان مى‌كند ...<ref>همان، ص 31 - 36</ref>


2. زين، در فصل دوم به گروه‌هايى كه از شيعه منشعب شده‌اند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمه‌اى بر اين فصل مى‌نويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شيعيان معتقد بودند كه امامت، از اصولى نيست كه به نظر و اختيار امّت واگذار شده باشد، بلكه ناگزير بايد نصّ صريح بر امامت امامى باشد تا خليفه، وصى و نايب عام پيامبر(ص) در تنفيذ احكام و اداره شئون مسلمانان بشود» ...<ref>همان، ص 37</ref> پس از آن، پيدايش فرقه‌هايى چون سبائيه، كيسانيه، زيديه، اسماعيليه و واقفيه بررسى شده است ...<ref>همان، ص 38 - 90</ref>
2. زين، در فصل دوم به گروه‌هايى كه از شيعه منشعب شده‌اند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمه‌اى بر اين فصل مى‌نويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شيعيان معتقد بودند كه امامت، از اصولى نيست كه به نظر و اختيار امّت واگذار شده باشد، بلكه ناگزير بايد نصّ صريح بر امامت امامى باشد تا خليفه، وصى و نايب عام پيامبر(ص) در تنفيذ احكام و اداره شئون مسلمانان بشود» ...<ref>همان، ص 37</ref>پس از آن، پيدايش فرقه‌هايى چون سبائيه، كيسانيه، زيديه، اسماعيليه و واقفيه بررسى شده است ...<ref>همان، ص 38 - 90</ref>


3. خلافت و خلفا و اختلاف امّت درباره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نويسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از ملل و نحل شهرستانى، مهم‌ترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مى‌داند ...<ref>همان، ص 91</ref> وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسين(ع) را مورد مطالعه قرار مى‌دهد.
3. خلافت و خلفا و اختلاف امّت درباره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نويسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از ملل و نحل شهرستانى، مهم‌ترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مى‌داند ...<ref>همان، ص 91</ref>وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسين(ع) را مورد مطالعه قرار مى‌دهد.


4. در فصل چهارم، موضع شيعه در دوران خلفاى اموى و عباسى تبيين شده است. سرآغاز نهضت‌هاى ضد اموى پس از معاويه، نهضت شيعه بود. شيعيان به‌همراه سرور بزرگواران و نواده پيامبر، امام و رهبر خود حسين بن على(ع) قيام كردند و... همين نهضت حسينى بود كه باعث بيدارى افكار و انديشه‌ها شد و همت‌هاى خفته و خمود را بيدار كرد و به امّت اسلامى جرئت داد كه نسبت به اعمال و رفتار امويان كه مخالف قوانين دين اسلام بود، آشكارا اعتراض و پرخاش كنند و زير بار ذلّت و زور و فشار و خفقان نروند ...<ref>همان، ص 147</ref>
4. در فصل چهارم، موضع شيعه در دوران خلفاى اموى و عباسى تبيين شده است. سرآغاز نهضت‌هاى ضد اموى پس از معاويه، نهضت شيعه بود. شيعيان به‌همراه سرور بزرگواران و نواده پيامبر، امام و رهبر خود حسين بن على(ع) قيام كردند و... همين نهضت حسينى بود كه باعث بيدارى افكار و انديشه‌ها شد و همت‌هاى خفته و خمود را بيدار كرد و به امّت اسلامى جرئت داد كه نسبت به اعمال و رفتار امويان كه مخالف قوانين دين اسلام بود، آشكارا اعتراض و پرخاش كنند و زير بار ذلّت و زور و فشار و خفقان نروند ...<ref>همان، ص 147</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش