۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با سخن گروه معارف و کلام سازمان حج و زیارت شروع میشود. سپس محتوای مطالب است و نتیجه بحث و فهرست منابع و مآخذ. نویسنده در نگارش این اثر از بیست منبع از منابع سنی و شیعه استفاده کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: [[الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد]] [[مفید، محمد بن محمد|شیخ المفید]]، [[الإصابة في تمييز الصحابة]] | کتاب با سخن گروه معارف و کلام سازمان حج و زیارت شروع میشود. سپس محتوای مطالب است و نتیجه بحث و فهرست منابع و مآخذ. نویسنده در نگارش این اثر از بیست منبع از منابع سنی و شیعه استفاده کرده است که مهمترین آنها عبارتند از: [[الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد]] [[مفید، محمد بن محمد|شیخ المفید]]، [[الإصابة في تمييز الصحابة]] ابن حجر عسقلانی، تاريخ مدينة دمشق [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] ، سنن ترمذی، سنن ابن ماجه، صحیح مسلم، المستدرك على الصحيحين حاکم نیشابوری، مسند احمد بن حنبل، منهاج السنة ابن تیمیه، منهاج الكرامة [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] ، [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] في تفسير القرآن محمدحسین طباطبائی و... | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
و با استناد به روایات متعدد به بیان شأن نزول آن میپردازد؛ هنگامی که رسول خدا بعد از نزول آیه فوق، نصارای نجران را به مباهله دعوت کرد و آنان در ابتدا پذیرفتند، ایشان بههمراه حسن و حسین و علی و فاطمه(ع) به قصد مباهله خارج شدند، ولی نصارای نجران پس از دیدن این افراد از مباهله پشیمان شده و پرداخت جزیه را پذیرفتند.<ref>ر.ک: همان، ص11-16</ref> | و با استناد به روایات متعدد به بیان شأن نزول آن میپردازد؛ هنگامی که رسول خدا بعد از نزول آیه فوق، نصارای نجران را به مباهله دعوت کرد و آنان در ابتدا پذیرفتند، ایشان بههمراه حسن و حسین و علی و فاطمه(ع) به قصد مباهله خارج شدند، ولی نصارای نجران پس از دیدن این افراد از مباهله پشیمان شده و پرداخت جزیه را پذیرفتند.<ref>ر.ک: همان، ص11-16</ref> | ||
وی با استفاده از تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] | وی با استفاده از تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]] در بخش دلالت آیه، حرف «فاء» در: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ» (آل عمران: 61) را به معنی تفریع از مطلب قبلی (که سابقا بین آنان مبنی بر سؤال مسیحیان از چگونگی عقیده مسلمانان درباره عیسی بن مریم مطرح شده بود) میداند و ضمیر «هاء» در «فيه» را به عیسی بن مریم یا مطلب حق سابق برمیگرداند. او در قسمت «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَکُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِينَ» (آل عمران: 61)، دعوت به مباهله با زنان و فرزندان را نشانه یقین دعوتکننده به مباهله، به حقانیتش میداند و نیز تقدم فرزندان بر زنان و زنان بر خود را، بااینکه محبت انسان بر فرزندان بسیار زیاد است و نفس انسان باید مدافع زنان باشد. اینکه رسول خدا [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را مانند نفس خود دانستهاند دلالت بر این مطلب دارد که علی(ع) در کمالات و خصوصیات روحی و صفاتش در نزدیکترین حد مشابهت به پیامبر(ص) است و دعوت از علی(ع) به مباهله صرفا بهخاطر قرابت در خویشاوندی نبوده؛ زیرا نزدیکتر از او در خویشاوندی هم وجود داشته، مانند عباس عموی پیامبر(ص) که به لحاظ قرابت در خویشاوندی از علی(ع) که پسرعموی آن حضرت است به ایشان نزدیکتر است. در بخش پایانی آیه، یعنی: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ» (آل عمران: 61)، ذکر کلمه «نجعل» بااینکه میتوانست بهجای آن از «نسأل» استفاده کند، دلالت بر حتمیالوقوع بودن نتیجه مباهله دارد.<ref>ر.ک: همان، ص17-25</ref> | ||
تمیمی در ادامه، چهار شبهه را مطرح میکند و پاسخ میدهد. وی ابتدا ادعای عدم دلالت مباهله بر امامت یا افضلیت در امیرالمؤمنین را از قول ابن تیمیه در منهاج السنة و جماعتی دیگر نقل کرده و آن را ادعایی بدون دلیل میخواند. ابن تیمیه معتقد است کلمه «أنفسنا» در آیه شریفه، دلالت بر مساوات در همه جهات و جانشینی پیامبر(ص) برای علی(ع) ندارد؛ زیرا این امر محال است، بلکه این کلمه صرفا دلالت بر مشابهت در برخی جهات مانند اشتراک در ایمان یا دین و... دارد. | تمیمی در ادامه، چهار شبهه را مطرح میکند و پاسخ میدهد. وی ابتدا ادعای عدم دلالت مباهله بر امامت یا افضلیت در امیرالمؤمنین را از قول ابن تیمیه در منهاج السنة و جماعتی دیگر نقل کرده و آن را ادعایی بدون دلیل میخواند. ابن تیمیه معتقد است کلمه «أنفسنا» در آیه شریفه، دلالت بر مساوات در همه جهات و جانشینی پیامبر(ص) برای علی(ع) ندارد؛ زیرا این امر محال است، بلکه این کلمه صرفا دلالت بر مشابهت در برخی جهات مانند اشتراک در ایمان یا دین و... دارد. | ||
شبهه دوم هم از منهاج السنة است و بیان آن این است که مباهله فقط بین اقربای اشخاص مباهلهکننده واقع شده و دلالت بر فضیلت امامت ندارد. چون امامت در زنان راه ندارد، درحالیکه در آیه مباهله زنان هم هستند. نویسنده با تقسیم ادعای ابن تیمیه به سه مدعای اصلی، بهطور مفصل به این شبهه جواب میدهد. شبهه سوم درباره رد ابن تیمیه بر کلام [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] | شبهه دوم هم از منهاج السنة است و بیان آن این است که مباهله فقط بین اقربای اشخاص مباهلهکننده واقع شده و دلالت بر فضیلت امامت ندارد. چون امامت در زنان راه ندارد، درحالیکه در آیه مباهله زنان هم هستند. نویسنده با تقسیم ادعای ابن تیمیه به سه مدعای اصلی، بهطور مفصل به این شبهه جواب میدهد. شبهه سوم درباره رد ابن تیمیه بر کلام [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] و پاسخ به آن است. [[علامه حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] معتقد است اگر غیر از این چهار نفر کسی مساوی با آنان در فضیلت یا افضل از آنان در استجابت دعا وجود داشت خداوند به پیامبرش امر میکرد که وی را هم برای مباهله بیاورد؛ زیرا در مباهله به چنین شخصی نیاز بود. موضوع شبهه چهارم هم این است که «نساءنا» و «أنفسنا» در آیه شریفه، اختصاص به علی(ع) و فاطمه زهرا(س) ندارد. نویسنده این شبهه را هم به سه بخش تقسیم کرده و بهطور مفصل و مجزا از آن پاسخ میگوید.<ref>ر.ک: همان، ص25-58</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش