قواعد المرام في علم الكلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




يكى از بهترين،جامع‌ترين، مختصرترين و قديمى‌ترين كتب كلامى كتاب «قواعد المرام في علم الكلام» مى‌باشد.اين كتاب تنها كتاب مولف است كه به همۀ مباحث كلامى پرداخته است.
'''قواعد المرام في علم الكلام''' يكى از بهترين،جامع‌ترين، مختصرترين و قديمى‌ترين كتب كلامى مى‌باشد.اين كتاب تنها كتاب مولف است كه به همۀ مباحث كلامى پرداخته است.


اين كتاب را ابن ميثم به اشارۀ امير عز الدين عبدالعزيز نيشابورى، متوفى 672 ه‍.ق نوشته است و از نگارش آن در سال 676 ه‍.ق فراغت حاصل نموده است.اين كتاب با عباراتى كوتاه اما متقن به بيان اكثر معتقدات شيعه پرداخته است.
اين كتاب را ابن ميثم به اشارۀ امير عز الدين عبدالعزيز نيشابورى، متوفى 672 ه‍.ق نوشته است و از نگارش آن در سال 676 ه‍.ق فراغت حاصل نموده است.اين كتاب با عباراتى كوتاه اما متقن به بيان اكثر معتقدات شيعه پرداخته است.
خط ۸۵: خط ۸۵:




1-ترتيب و ساختار كتاب:از ويژگيهاى كتاب قواعد المرام مى‌توان به چينش مباحث در آن اشاره نمود.در كتب كلامى معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه‌بندى ارائه نشده است و متأخرين اكثرا ذيل پنج اصل، اصول اعتقادى را دسته‌بندى كرده‌اند.اما مولف براى بيان مطالب اعتقادى از دسته‌بندى خاصى استفاده نموده است.او علاوه بر 5 اصل اعتقادى شيعه 3 مبحث ديگر نيز اضافه نموده است 2-مبحث آن به بحث‌هاى مقدماتى همچون علم و نظر كه در نزد قدماء مطرح بود مى‌پردازد و يك مبحث به حدوث عالم.از آنجا كه بعضى از متكلمين نتوانسته‌اند بحث از حدوث عالم را ذيل يكى از 5 اصل اعتقادى يعنى توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد جاى دهند، اكثرا از طرح اين مبحث سرباز زده‌اند و گاه در رساله‌اى مجزا به اين بحث پرداخته‌اند.اما مولف با عقد بابى به عنوان حدوث عالم اين بحث را در كنار مباحث توحيد و ديگر مباحث اعتقادى مطرح مى‌كند.
#ترتيب و ساختار كتاب:از ويژگيهاى كتاب قواعد المرام مى‌توان به چينش مباحث در آن اشاره نمود.در كتب كلامى معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقه‌بندى ارائه نشده است و متأخرين اكثرا ذيل پنج اصل، اصول اعتقادى را دسته‌بندى كرده‌اند.اما مولف براى بيان مطالب اعتقادى از دسته‌بندى خاصى استفاده نموده است.او علاوه بر 5 اصل اعتقادى شيعه 3 مبحث ديگر نيز اضافه نموده است 2-مبحث آن به بحث‌هاى مقدماتى همچون علم و نظر كه در نزد قدماء مطرح بود مى‌پردازد و يك مبحث به حدوث عالم.از آنجا كه بعضى از متكلمين نتوانسته‌اند بحث از حدوث عالم را ذيل يكى از 5 اصل اعتقادى يعنى توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد جاى دهند، اكثرا از طرح اين مبحث سرباز زده‌اند و گاه در رساله‌اى مجزا به اين بحث پرداخته‌اند.اما مولف با عقد بابى به عنوان حدوث عالم اين بحث را در كنار مباحث توحيد و ديگر مباحث اعتقادى مطرح مى‌كند.
 
#معاد روحانى:مولف همچون ديگر متكلمين به معاد جسمانى قائل است و مى‌گويد معادى كه در شريعت ثابت است معاد جسمانى مى‌باشد.اما از اين باب كه جمع كند بين قواعد حكمى و شرعى مى‌گويد مانعى نيست كه به هردو معاد قائل شويم.گرچه در آيات و روايات دليلى بر اين معاد نيست، اما چون قوانين حكمت مقتضى اين معاد است «موجب المصير اليه».[1]
2-معاد روحانى:مولف همچون ديگر متكلمين به معاد جسمانى قائل است و مى‌گويد معادى كه در شريعت ثابت است معاد جسمانى مى‌باشد.اما از اين باب كه جمع كند بين قواعد حكمى و شرعى مى‌گويد مانعى نيست كه به هردو معاد قائل شويم.گرچه در آيات و روايات دليلى بر اين معاد نيست، اما چون قوانين حكمت مقتضى اين معاد است «موجب المصير اليه».[1]


==نسخه‌شناسى==
==نسخه‌شناسى==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش