۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شیخ طوسی' به 'شیخ طوسی ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''منابع علم امامان شیعه(ع)'''، اثر سید محمدجعفر سبحانی، کتابی کلامی در موضوع علم اهلبیت(ع) و منابع آن است. | '''منابع علم امامان شیعه(ع)'''، اثر سید محمدجعفر سبحانی، کتابی کلامی در موضوع علم اهلبیت(ع) و منابع آن است. | ||
اصل این اثر، رساله پایاننامه مؤلف در مقطع کارشناسی ارشد بوده که در 1386ش، از آن دفاع کرده، سپس آن را بهصورت کتاب تدوین نموده است<ref>ر.ک: مجمع عالی حکمت اسلامی</ref> | اصل این اثر، رساله پایاننامه مؤلف در مقطع کارشناسی ارشد بوده که در 1386ش، از آن دفاع کرده، سپس آن را بهصورت کتاب تدوین نموده است<ref>ر.ک: مجمع عالی حکمت اسلامی</ref> | ||
از جمله ویژگیها و امتیازات امام(ع)، توانایی او در پاسخگویی به تمام سؤالات و درخواستهای انسانهاست. این توانایی، نشان از گستردگی علم او بشمار میرود. از آنجا که هیچ علمی بدون ریشه و منبع نیست، سؤال این است که منبع و سرچشمه علم امامان(ع) چیست<ref>ر.ک: مقدمه، ص15 و 16</ref> | از جمله ویژگیها و امتیازات امام(ع)، توانایی او در پاسخگویی به تمام سؤالات و درخواستهای انسانهاست. این توانایی، نشان از گستردگی علم او بشمار میرود. از آنجا که هیچ علمی بدون ریشه و منبع نیست، سؤال این است که منبع و سرچشمه علم امامان(ع) چیست<ref>ر.ک: مقدمه، ص15 و 16</ref> این کتاب در جهت پاسخ به این سؤال تألیف شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
عقیده شیعه با توجه به مبانی کلامی خود، با اهل سنت کاملا متفاوت است. | عقیده شیعه با توجه به مبانی کلامی خود، با اهل سنت کاملا متفاوت است. | ||
شیعیان معتقدند که امام باید در همه صفات، از همه امت برتر باشد؛ زیرا او جانشین پیامبر و رهبر امت اسلام است؛ ازاینرو باید صفات پیامبر را دارا باشد. شیعه بر این اعتقاد خود، دلایل عقلی و نقلی متعددی دارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص34</ref>؛ دلایلی از قبیل دلالت «أنفسنا» در آیه مباهله و روایات زیادی که در منابع اهل سنت وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص35 تا 39</ref> | شیعیان معتقدند که امام باید در همه صفات، از همه امت برتر باشد؛ زیرا او جانشین پیامبر و رهبر امت اسلام است؛ ازاینرو باید صفات پیامبر را دارا باشد. شیعه بر این اعتقاد خود، دلایل عقلی و نقلی متعددی دارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص34</ref>؛ دلایلی از قبیل دلالت «أنفسنا» در آیه مباهله و روایات زیادی که در منابع اهل سنت وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص35 تا 39</ref> | ||
مؤلف دو دلیل عقلی نیز در این موضوع بر مدعای خود بیان کرده که یکی از آنها چنین است: | مؤلف دو دلیل عقلی نیز در این موضوع بر مدعای خود بیان کرده که یکی از آنها چنین است: | ||
وظیفه جانشین پیامبر(ص)، رساندن هدف و پیام رسول خدا(ص) به مردم است؛ ازاینرو اگر امام(ع) اعلم از همه مردم نباشد، تضمینی وجود ندارد که احکام و حدود الهی را صحیح و کامل به مردم برساند و آنها را دگرگون ننماید<ref>همان، ص42</ref> | وظیفه جانشین پیامبر(ص)، رساندن هدف و پیام رسول خدا(ص) به مردم است؛ ازاینرو اگر امام(ع) اعلم از همه مردم نباشد، تضمینی وجود ندارد که احکام و حدود الهی را صحیح و کامل به مردم برساند و آنها را دگرگون ننماید<ref>همان، ص42</ref> | ||
مؤلف در فصل دوم، دیدگاه علمای شیعه را درباره حدود علم امام متذکر میشود. او میگوید: در اینباره سه نظریه وجود دارد: | مؤلف در فصل دوم، دیدگاه علمای شیعه را درباره حدود علم امام متذکر میشود. او میگوید: در اینباره سه نظریه وجود دارد: | ||
# گستردگی علم امام که همان اعتقاد نوبختیها، علامه مظفر، آیتالله مرعشی، آیتالله قاضی و علامه طباطبایی است<ref>ر.ک: همان، ص43 تا 47</ref> | # گستردگی علم امام که همان اعتقاد نوبختیها، علامه مظفر، آیتالله مرعشی، آیتالله قاضی و علامه طباطبایی است<ref>ر.ک: همان، ص43 تا 47</ref> | ||
# محدود بودن علم امام، که از اعتقادات ابن شهرآشوب، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] ، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] ، کراجکی و شیخ علی قزوینی است<ref>ر.ک: همان، ص47 تا 49</ref> | # محدود بودن علم امام، که از اعتقادات ابن شهرآشوب، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] ، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] ، کراجکی و شیخ علی قزوینی است<ref>ر.ک: همان، ص47 تا 49</ref> | ||
# توقف در علم امام؛ بدین معنا که دلیل روشن و قانعکنندهای درباره حدود علم امام در دست نیست. کسانی چون شیخ انصاری و آیتالله مشکینی بر این اعقتادند<ref>ر.ک: همان، ص49 و 50</ref> | # توقف در علم امام؛ بدین معنا که دلیل روشن و قانعکنندهای درباره حدود علم امام در دست نیست. کسانی چون شیخ انصاری و آیتالله مشکینی بر این اعقتادند<ref>ر.ک: همان، ص49 و 50</ref> | ||
فصل سوم به مرجعیت علمی امامان اختصاص یافته است. نویسنده در اینباره میگوید: مرجعیت علمی، یکی از شئون اهلبیت(ع) است؛ نه اینکه موقعیت آن بزرگواران تنها در همین خلاصه گردد؛ ازاینرو پیامبر اسلام(ص) بر اساس دستور پروردگار، بارها اهل بیت خود را مرجع دینی و علمی مسلمانان معرفی کرد و آنان را همسنگ قرآن قرار داد؛ چنانکه در حدیث ثقلین بهوضوح این مطلب دیده میشود<ref>ر.ک همان، ص53</ref> | فصل سوم به مرجعیت علمی امامان اختصاص یافته است. نویسنده در اینباره میگوید: مرجعیت علمی، یکی از شئون اهلبیت(ع) است؛ نه اینکه موقعیت آن بزرگواران تنها در همین خلاصه گردد؛ ازاینرو پیامبر اسلام(ص) بر اساس دستور پروردگار، بارها اهل بیت خود را مرجع دینی و علمی مسلمانان معرفی کرد و آنان را همسنگ قرآن قرار داد؛ چنانکه در حدیث ثقلین بهوضوح این مطلب دیده میشود<ref>ر.ک همان، ص53</ref> مؤلف بدین منظور از منابعی چون عقل، قرآن، روایات و واقعیات خارجی بهره برده و در پایان میگوید: با رحلت خاتم پیغمبران، تنها ولایت تشریعی آن حضرت پایان پذیرفت، اما بقیه شئون پیامبر(ص)، از جمله «ولایت تفسیری» آن حضرت باقی ماند. این ولایت همان مرجعیت علمی امامان معصوم(ع) است که نهتنها با ختم نبوت ناسازگار نیست، بلکه لازمه و متمم نبوت پیامبر اکرم(ص) است<ref>همان، ص75</ref> | ||
فصل چهارم این بخش، درباره آگاهی از غیب است. مؤلف در ابتدای این فصل، مخاطب را با ترجمه واژه «غیب» آشنا میکند، سپس درباره علم غیب غیر خداوند سخن به میان میآورد. آنگاه بین آیات و روایاتی که علم غیب را برای غیر خدا ثابت میکند و بین آیات و روایاتی که علم غیب را از غیر خداوند نفی میکند، جمع مینماید<ref>ر.ک: همان، ص77 تا 82</ref> | فصل چهارم این بخش، درباره آگاهی از غیب است. مؤلف در ابتدای این فصل، مخاطب را با ترجمه واژه «غیب» آشنا میکند، سپس درباره علم غیب غیر خداوند سخن به میان میآورد. آنگاه بین آیات و روایاتی که علم غیب را برای غیر خدا ثابت میکند و بین آیات و روایاتی که علم غیب را از غیر خداوند نفی میکند، جمع مینماید<ref>ر.ک: همان، ص77 تا 82</ref> | ||
===بخش دوم: منابع عام علم امام=== | ===بخش دوم: منابع عام علم امام=== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
===بخش سوم: منابع خاص علم امام=== | ===بخش سوم: منابع خاص علم امام=== | ||
بخش سوم کتاب به منابع خاص علم امام اختصاص یافته است. منظور از منابع خاص، منابعی مخصوص هر امام است که بهوسیله آن از برنامه ویژه امامت خود و از مسائلی که در آینده برای او رخ خواهد داد، آگاه میگردد<ref>همان، ص161</ref> | بخش سوم کتاب به منابع خاص علم امام اختصاص یافته است. منظور از منابع خاص، منابعی مخصوص هر امام است که بهوسیله آن از برنامه ویژه امامت خود و از مسائلی که در آینده برای او رخ خواهد داد، آگاه میگردد<ref>همان، ص161</ref> | ||
صحیفه مختومه، ندای آسمانی، ندای شمشیر، باز شدن پرچم و القای رحمت از منابع پنجگانه این نوع علم امام است. | صحیفه مختومه، ندای آسمانی، ندای شمشیر، باز شدن پرچم و القای رحمت از منابع پنجگانه این نوع علم امام است. | ||
ایشان درباره صحیفه مختومه مینویسد: قبل از رحلت پیامبر اسلام، خداوند بهوسیله جبرئیل، صحیفهای را که مختوم به دوازده مهر بود بر ایشان نازل کرد و فرمود: این وصیت تو است به نجبای خاندانت؛ یعنی اهلبیت(ع). سپس هریک از امامان(ع) پس از گشودن مهرها و دیدن دستورالعملهای مخصوص به خود، از برنامه و حوادثی که در زندگیاشان رخ خواهد داد، آگاه میشوند. این مطلب در روایات، بهطور کامل بدان اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص161</ref> | ایشان درباره صحیفه مختومه مینویسد: قبل از رحلت پیامبر اسلام، خداوند بهوسیله جبرئیل، صحیفهای را که مختوم به دوازده مهر بود بر ایشان نازل کرد و فرمود: این وصیت تو است به نجبای خاندانت؛ یعنی اهلبیت(ع). سپس هریک از امامان(ع) پس از گشودن مهرها و دیدن دستورالعملهای مخصوص به خود، از برنامه و حوادثی که در زندگیاشان رخ خواهد داد، آگاه میشوند. این مطلب در روایات، بهطور کامل بدان اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص161</ref> | ||
===بخش چهارم: شبهات=== | ===بخش چهارم: شبهات=== |
ویرایش