۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
نويسنده، در مقاله ابتداى كتاب پس از تقسيم علم بلاغت عربى به سه علم معانى، بيان و بديع، اين تصور را كه مباحث و نظريات علوم بلاغى مستقل از يكديگر تأسيس شده را اشتباه مىداند؛ چراكه علم بلاغت در طول زمان شكل گرفته و مباحث آن با هم مختلط بوده و بعدها علماى ادب عربى بر آن «علم بيان» اطلاق كردهاند <ref>متن كتاب، ص 7</ref> | نويسنده، در مقاله ابتداى كتاب پس از تقسيم علم بلاغت عربى به سه علم معانى، بيان و بديع، اين تصور را كه مباحث و نظريات علوم بلاغى مستقل از يكديگر تأسيس شده را اشتباه مىداند؛ چراكه علم بلاغت در طول زمان شكل گرفته و مباحث آن با هم مختلط بوده و بعدها علماى ادب عربى بر آن «علم بيان» اطلاق كردهاند <ref>متن كتاب، ص 7</ref> در اين مقاله، تاريخچهاى ارزشمند از علم بيان و در واقع علم بلاغت عرب ارائه شده و علماى ادب و آثارى كه در اين زمينه وجود دارد، بهتفصيل معرفى شده است. | ||
در فصول كتاب به ترتيب، تشبيه، استعاره، مجاز و كنايه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. | در فصول كتاب به ترتيب، تشبيه، استعاره، مجاز و كنايه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نويسنده پس از طرح اركان تشبيه كه عبارت است از: مشبه، مشبهبه، ادات تشبيه و وجه شبه، به تبيين نظرات علمايى چون [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] كه از اولين علمايى است كه در باره تشبيه سخن گفته و آن را چهار قسم دانسته، اشاره مىكند. تشبيه به اعتبار ادات و وجه شبه مشتمل بر شقوقى است؛ مثلاً به اعتبار وجه شبه، به سه قسم تمثيل و غير تمثيل، مفصل و مجمل و قريب و بعيد تقسيم مىشود كه هريك با ذكر شواهد شعرى شرح شده است. | نويسنده پس از طرح اركان تشبيه كه عبارت است از: مشبه، مشبهبه، ادات تشبيه و وجه شبه، به تبيين نظرات علمايى چون [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] كه از اولين علمايى است كه در باره تشبيه سخن گفته و آن را چهار قسم دانسته، اشاره مىكند. تشبيه به اعتبار ادات و وجه شبه مشتمل بر شقوقى است؛ مثلاً به اعتبار وجه شبه، به سه قسم تمثيل و غير تمثيل، مفصل و مجمل و قريب و بعيد تقسيم مىشود كه هريك با ذكر شواهد شعرى شرح شده است. | ||
اغراض تشبيه، محاسن تشبيه و عيوب تشبيه از ديگر مطالبى است كه در انتهاى اين بخش مورد مطالعه قرار گرفته است <ref>متن كتاب، ص 134 - 64</ref> | اغراض تشبيه، محاسن تشبيه و عيوب تشبيه از ديگر مطالبى است كه در انتهاى اين بخش مورد مطالعه قرار گرفته است <ref>متن كتاب، ص 134 - 64</ref> | ||
2. مجاز: به كاربردن واژهاى است در معنايى غير از آنچه كه براى آن وضع شده است. نويسنده، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را از اولين كسانى مىداند كه اين بحث را مطرح كرده است. وى سپس به مباحث و مثالهاى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] اشاره كرده و چنين نتيجه مىگيرد كه حاحظ مجاز را در برابر حقيقت مىدانسته است. [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، احمد بن فارس، ابن رشيق قيروانى، عبدالقاهر جرجانى، سكاكى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] از جمله افرادى هستند كه كلام و ديدگاه آنها در باره مجاز مطرح و بررسى شده است. | 2. مجاز: به كاربردن واژهاى است در معنايى غير از آنچه كه براى آن وضع شده است. نويسنده، [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را از اولين كسانى مىداند كه اين بحث را مطرح كرده است. وى سپس به مباحث و مثالهاى [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] اشاره كرده و چنين نتيجه مىگيرد كه حاحظ مجاز را در برابر حقيقت مىدانسته است. [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]]، احمد بن فارس، ابن رشيق قيروانى، عبدالقاهر جرجانى، سكاكى و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] از جمله افرادى هستند كه كلام و ديدگاه آنها در باره مجاز مطرح و بررسى شده است. | ||
علماى بلاغت، مجاز را به دو قسم عقلى و لغوى و مجاز لغوى را نيز به استعاره و مجاز مرسل تقسيم كردهاند كه در ادامه اين مبحث شرح شده است <ref>همان، ص 165 - 135</ref> | علماى بلاغت، مجاز را به دو قسم عقلى و لغوى و مجاز لغوى را نيز به استعاره و مجاز مرسل تقسيم كردهاند كه در ادامه اين مبحث شرح شده است <ref>همان، ص 165 - 135</ref> | ||
3. استعاره: هرگاه واژهاى به دليل شباهتش با واژهى ديگرى به جاى آن به كار رود، استعاره پديد مىآيد؛ به عبارت ديگر، استعاره تشبيهى است كه يكى از طرفين تشبيه ذكر نشود. | 3. استعاره: هرگاه واژهاى به دليل شباهتش با واژهى ديگرى به جاى آن به كار رود، استعاره پديد مىآيد؛ به عبارت ديگر، استعاره تشبيهى است كه يكى از طرفين تشبيه ذكر نشود. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
عبدالعزيز عتيق در اين بخش نيز پس از ذكر ديدگاههاى مختلف، تعاريف 11 تن از ادبا را دستهبندى و ارائه كرده است. وى اين تعاريف را با تعريف [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] آغاز و به تعريف خطيب قزوينى ختم كرده است. | عبدالعزيز عتيق در اين بخش نيز پس از ذكر ديدگاههاى مختلف، تعاريف 11 تن از ادبا را دستهبندى و ارائه كرده است. وى اين تعاريف را با تعريف [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] آغاز و به تعريف خطيب قزوينى ختم كرده است. | ||
استعاره به اعتبار طرفين آن، به تصريحيه و مكنيه، به اعتبار لفظ مستعار، به اصليه و تبعيه، به اعتبار ملائم، به مرشحه و مجرده و مطلقه و به اعتبار افراد و تركيب، به مفرده و مركبه تقسيم مىشود كه هر قسم با ذكر مثال توضيح داده شده است؛ بهعنوان نمونه استعارهى مصرحه هنگامى است كه مشبه را حذف كنيم و تنها «مشبهبه» را ذكر نماييم و استعارهى مكنيه، استعارهاى است كه در آن «مشبهبه» را حذف كرده و مشبه را ذكر مىكنند <ref>همان، 201 - 167</ref> | استعاره به اعتبار طرفين آن، به تصريحيه و مكنيه، به اعتبار لفظ مستعار، به اصليه و تبعيه، به اعتبار ملائم، به مرشحه و مجرده و مطلقه و به اعتبار افراد و تركيب، به مفرده و مركبه تقسيم مىشود كه هر قسم با ذكر مثال توضيح داده شده است؛ بهعنوان نمونه استعارهى مصرحه هنگامى است كه مشبه را حذف كنيم و تنها «مشبهبه» را ذكر نماييم و استعارهى مكنيه، استعارهاى است كه در آن «مشبهبه» را حذف كرده و مشبه را ذكر مىكنند <ref>همان، 201 - 167</ref> | ||
4. كنايه: عبارت است از لفظى كه به كار مىرود و لازمه معناى آن اراده مىشود، با اين قيد كه اراده خود آن معنا نيز جايز است. | 4. كنايه: عبارت است از لفظى كه به كار مىرود و لازمه معناى آن اراده مىشود، با اين قيد كه اراده خود آن معنا نيز جايز است. | ||
نويسنده در اين بخش نيز پس از ذكر آراء و نظريات مختلف در باره كنايه، به تبيين اقسام كنايه پرداخته و با ذكر تفاوت كنايه و تعريض، بر اين نكته تأكيد مىكند كه كنايه از اسلوبهاى بلاغى است كه تنها بليغ ممارس بر فن بلاغت مىتواند آن را به كار برد <ref>متن كتاب، ص 227 - 203</ref> | نويسنده در اين بخش نيز پس از ذكر آراء و نظريات مختلف در باره كنايه، به تبيين اقسام كنايه پرداخته و با ذكر تفاوت كنايه و تعريض، بر اين نكته تأكيد مىكند كه كنايه از اسلوبهاى بلاغى است كه تنها بليغ ممارس بر فن بلاغت مىتواند آن را به كار برد <ref>متن كتاب، ص 227 - 203</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش