شناخت سلفیه معناشناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
نويسنده در مقدمه كتاب، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا خلافت به نصب الهى و معرفى نبوى ثابت مىشود يا به انتخاب مردمى؟ پاسخ به اين سؤال مستلزم يك موضعگيرى اعتقادى بود و طرفداران انتخاب يا انتصاب، هركدام يك گروه فكرى از مسلمانان را شكل دادند... بعد از آن نيز مسائلى در باب ايمان و كفر، قضا و قدر، جبر و اختيار و... پيش آمد، كه موجب تفرق مسلمانان به فرقههاى گوناگون گرديد. يكى از اين فرقهها اهل حديث بودند كه به اخذ مسائل اعتقادى و فروع عملى از ظواهر قرآن و روايت اصرار مىورزيدند. از درون اين جريان فكرى در قرون اخير تفكر سلفگرايى با نام «سلفيه» بهعنوان يك فرقه شكل گرفت <ref>مقدمه، ص8-7</ref> | نويسنده در مقدمه كتاب، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا خلافت به نصب الهى و معرفى نبوى ثابت مىشود يا به انتخاب مردمى؟ پاسخ به اين سؤال مستلزم يك موضعگيرى اعتقادى بود و طرفداران انتخاب يا انتصاب، هركدام يك گروه فكرى از مسلمانان را شكل دادند... بعد از آن نيز مسائلى در باب ايمان و كفر، قضا و قدر، جبر و اختيار و... پيش آمد، كه موجب تفرق مسلمانان به فرقههاى گوناگون گرديد. يكى از اين فرقهها اهل حديث بودند كه به اخذ مسائل اعتقادى و فروع عملى از ظواهر قرآن و روايت اصرار مىورزيدند. از درون اين جريان فكرى در قرون اخير تفكر سلفگرايى با نام «سلفيه» بهعنوان يك فرقه شكل گرفت <ref>مقدمه، ص8-7</ref> | ||
نويسنده، مباحث كتاب را با ارائه دو تعريف «سلفيه» از ديدگاه موافقان و مخالفان آغاز كرده است. سلفىها در اين معنا متفقند كه سلفيه به معناى پيروى از سلف صالح است؛ لذا نويسنده براى بررسى و نقد ديدگاهها درباره تعريف سلف دو مسئله را مورد تحليل قرار مىدهد: يكى اينكه سلف صالح به چه معناست و ديگر آنكه سلف صالح چه كسانى هستند كه پيروى از آنان مايه نجات و تخلف از آنان موجب گمراهى و هلاكت است <ref>متن كتاب، ص23-11</ref> | نويسنده، مباحث كتاب را با ارائه دو تعريف «سلفيه» از ديدگاه موافقان و مخالفان آغاز كرده است. سلفىها در اين معنا متفقند كه سلفيه به معناى پيروى از سلف صالح است؛ لذا نويسنده براى بررسى و نقد ديدگاهها درباره تعريف سلف دو مسئله را مورد تحليل قرار مىدهد: يكى اينكه سلف صالح به چه معناست و ديگر آنكه سلف صالح چه كسانى هستند كه پيروى از آنان مايه نجات و تخلف از آنان موجب گمراهى و هلاكت است <ref>متن كتاب، ص23-11</ref> | ||
وى سپس معناى پيروى از سلف صالح را اينگونه مطرح مىكند كه آيا مقصود اين است كه در روش انديشه و شيوه زندگى فردى و اجتماعى و... تابع و مقلد آنان باشيم و در روش انديشه يا نحوه زندگى، در اصول عقيدتى و يا در احكام فردى و اجتماعى، نگاهمان فقط به سلف باشد و از عقل خويش براى تجديد حيات اجتماعى و فهم جديد از قرآن و سنت بهرهاى نبريم؟ اين طرز تفكر، نه مورد تأييد خود قرآن و سنت است و نه هيچ عقل سليمى آن را تأييد مىكند. كدام عقل سليم مىپذيرد كه اگر سلف صالح براى انجام فريضه حج، از استر و اسب و اشتر استفاده مىكردند، امروز هم به احترام سلف صالح و به تبعيت از سلف صالح، از اسب و اشتر استفاده كنند و بر هواپيما ننشينند <ref>ر.ك: همان، ص26-25</ref> | وى سپس معناى پيروى از سلف صالح را اينگونه مطرح مىكند كه آيا مقصود اين است كه در روش انديشه و شيوه زندگى فردى و اجتماعى و... تابع و مقلد آنان باشيم و در روش انديشه يا نحوه زندگى، در اصول عقيدتى و يا در احكام فردى و اجتماعى، نگاهمان فقط به سلف باشد و از عقل خويش براى تجديد حيات اجتماعى و فهم جديد از قرآن و سنت بهرهاى نبريم؟ اين طرز تفكر، نه مورد تأييد خود قرآن و سنت است و نه هيچ عقل سليمى آن را تأييد مىكند. كدام عقل سليم مىپذيرد كه اگر سلف صالح براى انجام فريضه حج، از استر و اسب و اشتر استفاده مىكردند، امروز هم به احترام سلف صالح و به تبعيت از سلف صالح، از اسب و اشتر استفاده كنند و بر هواپيما ننشينند <ref>ر.ك: همان، ص26-25</ref> | ||
در بخش ديگرى از كتاب، مصاديق سلف صالح بررسى شده است. صاحبنظران سلفيه اجماع نسبى بر صحابه و تابعين و تابعين تابعين دارند. در مصاديق صحابه نيز بين علماى اماميه و اهل سنت و همچنين بين علماى اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. ممكن است گروهى از متفكران كسى را صحابى بدانند، اما گروه ديگر او را از منافقين به حساب آورند. | در بخش ديگرى از كتاب، مصاديق سلف صالح بررسى شده است. صاحبنظران سلفيه اجماع نسبى بر صحابه و تابعين و تابعين تابعين دارند. در مصاديق صحابه نيز بين علماى اماميه و اهل سنت و همچنين بين علماى اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. ممكن است گروهى از متفكران كسى را صحابى بدانند، اما گروه ديگر او را از منافقين به حساب آورند. | ||
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، در ميان اصحاب، ابابكر، عمر، عثمان، على(ع) و عشره مبشره را كه مركّب از چهار خليفه بعد از پيامبر(ص) و طلحه، زبير، سعد، سعيد، عبدالرحمن بن عوف و ابوعبيده جراحند، افضل از ساير صحابه و اهل بهشت مىداند. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نيز عايشه، ابوموسى اشعرى، عمرو بن العاص و معاوية بن ابىسفيان را هم از صحابه و اهل فضائل و محاسن و مجتهدان امت مىداند <ref>ر.ك: همان، ص35-34</ref> | [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، در ميان اصحاب، ابابكر، عمر، عثمان، على(ع) و عشره مبشره را كه مركّب از چهار خليفه بعد از پيامبر(ص) و طلحه، زبير، سعد، سعيد، عبدالرحمن بن عوف و ابوعبيده جراحند، افضل از ساير صحابه و اهل بهشت مىداند. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نيز عايشه، ابوموسى اشعرى، عمرو بن العاص و معاوية بن ابىسفيان را هم از صحابه و اهل فضائل و محاسن و مجتهدان امت مىداند <ref>ر.ك: همان، ص35-34</ref> | ||
نويسنده سپس در پاسخ به اين سؤال كه آيا همه اصحاب عادل بودند؟ چنين مىنويسد: «قضاوت دقيق در اين زمينه را بايد به بررسى سيره زندگى عملى و اعتقادى آنان موكول كرد، اما بهطور اجمال مىتوان گفت: برخى از آنان عادل بودند و برخى نه؛ چنانكه در ميان اهل سنت هم در عدالت صحابه اختلاف وجود دارد». گفتههاى [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[خطيب بغدادى]]، مازرى و ابن عمار حنبلى حاكى از اين اختلاف است <ref>ر.ك: همان، ص52-51</ref> | نويسنده سپس در پاسخ به اين سؤال كه آيا همه اصحاب عادل بودند؟ چنين مىنويسد: «قضاوت دقيق در اين زمينه را بايد به بررسى سيره زندگى عملى و اعتقادى آنان موكول كرد، اما بهطور اجمال مىتوان گفت: برخى از آنان عادل بودند و برخى نه؛ چنانكه در ميان اهل سنت هم در عدالت صحابه اختلاف وجود دارد». گفتههاى [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[خطيب بغدادى]]، مازرى و ابن عمار حنبلى حاكى از اين اختلاف است <ref>ر.ك: همان، ص52-51</ref> | ||
خلاصه سخن در باب نقد تعريف اصطلاحى سلفيه اين است كه نه سلف صالح به معنايى كه آنان مىگويند مىتواند الگو باشند و نه امر پيروى از آنها حجتى شرعى و يا حجتى عقلى دارد. پس در تعريف سلفيه بايد گفت: سلفيه فرقهاى نوظهور است كه غالباً از عقايد [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و اهل حديث، بهويژه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و محمد بن عبدالوهاب، پيروى مىكنند، اما خود را احياگران سنت و پيروان سلف؛ يعنى اصحاب رسول خدا (ص) و تابعان و تابعان تابعان و پاسداران توحيد و سنت نبوى مىدانند <ref>همان، ص54</ref> | خلاصه سخن در باب نقد تعريف اصطلاحى سلفيه اين است كه نه سلف صالح به معنايى كه آنان مىگويند مىتواند الگو باشند و نه امر پيروى از آنها حجتى شرعى و يا حجتى عقلى دارد. پس در تعريف سلفيه بايد گفت: سلفيه فرقهاى نوظهور است كه غالباً از عقايد [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و اهل حديث، بهويژه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و محمد بن عبدالوهاب، پيروى مىكنند، اما خود را احياگران سنت و پيروان سلف؛ يعنى اصحاب رسول خدا (ص) و تابعان و تابعان تابعان و پاسداران توحيد و سنت نبوى مىدانند <ref>همان، ص54</ref> | ||
تاريخچه پيدايش سلفيه و تحولات آن آخرين مبحث كتاب است. اگر بخواهيم تاريخ پيدايش و تحولات تفكرى گروهى را كه اكنون سلفيه خوانده مىشود، به چند مرحله زمانى تقسيم كنيم، ظهور [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] را بايد يكى از نقاط عطف اين جريان فكرى بدانيم. اگر بخواهيم دورههاى حياتى سلفىها و اهل حديث را متمايز كنيم، بايد ظهور اثرگرايان در فقه و اعتقادات را دوره اول، زمان قدرت گرفتن [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و اصحاب حديث در زمان متوكل عباسى را دوره دوم، دوران بعد از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] تا ظهور [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را دوره سوم، ظهور [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را دوره چهارم، دوران بعد از او تا ظهور محمد بن عبدالوهاب را دوره پنجم، زمان ظهور او و حاكميت يافتن مذهب وهابيه در برخى سرزمينهاى اسلامى را دوره ششم و زمان بعد از او را دوره هفتم يا دوره معاصر بناميم <ref>ر.ك: همان، ص63</ref> | تاريخچه پيدايش سلفيه و تحولات آن آخرين مبحث كتاب است. اگر بخواهيم تاريخ پيدايش و تحولات تفكرى گروهى را كه اكنون سلفيه خوانده مىشود، به چند مرحله زمانى تقسيم كنيم، ظهور [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] را بايد يكى از نقاط عطف اين جريان فكرى بدانيم. اگر بخواهيم دورههاى حياتى سلفىها و اهل حديث را متمايز كنيم، بايد ظهور اثرگرايان در فقه و اعتقادات را دوره اول، زمان قدرت گرفتن [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و اصحاب حديث در زمان متوكل عباسى را دوره دوم، دوران بعد از [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] تا ظهور [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را دوره سوم، ظهور [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را دوره چهارم، دوران بعد از او تا ظهور محمد بن عبدالوهاب را دوره پنجم، زمان ظهور او و حاكميت يافتن مذهب وهابيه در برخى سرزمينهاى اسلامى را دوره ششم و زمان بعد از او را دوره هفتم يا دوره معاصر بناميم <ref>ر.ك: همان، ص63</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۲۱
نام کتاب | شناخت سلفیه معنا شناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن |
---|---|
نام های دیگر کتاب | معنا شناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن |
پدیدآورندگان | بداشتی، علی الله (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 207/5 /ب4ش9* |
موضوع | تابعین و اتباع تابعین
سلفیه |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1388 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE18485AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
شناخت سلفيه: معناشناسى، تاريخچه پيدايش و تحولات آن، تأليف علىالله بداشتى، از جمله آثار فارسى است كه پيدايش و افكار و اعتقادات سلفيه را بهصورت مستند مورد مطالعه و نقد قرار داده است.
ساختار
كتاب با يك مقدمه آغاز و مباحث در چند عنوان كلى مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده از منابع فارسى و عربى در نگارش مباحث استفاده كرده است.
گزارش محتوا
نويسنده در مقدمه كتاب، اين سؤال را مطرح كرده كه آيا خلافت به نصب الهى و معرفى نبوى ثابت مىشود يا به انتخاب مردمى؟ پاسخ به اين سؤال مستلزم يك موضعگيرى اعتقادى بود و طرفداران انتخاب يا انتصاب، هركدام يك گروه فكرى از مسلمانان را شكل دادند... بعد از آن نيز مسائلى در باب ايمان و كفر، قضا و قدر، جبر و اختيار و... پيش آمد، كه موجب تفرق مسلمانان به فرقههاى گوناگون گرديد. يكى از اين فرقهها اهل حديث بودند كه به اخذ مسائل اعتقادى و فروع عملى از ظواهر قرآن و روايت اصرار مىورزيدند. از درون اين جريان فكرى در قرون اخير تفكر سلفگرايى با نام «سلفيه» بهعنوان يك فرقه شكل گرفت [۱]
نويسنده، مباحث كتاب را با ارائه دو تعريف «سلفيه» از ديدگاه موافقان و مخالفان آغاز كرده است. سلفىها در اين معنا متفقند كه سلفيه به معناى پيروى از سلف صالح است؛ لذا نويسنده براى بررسى و نقد ديدگاهها درباره تعريف سلف دو مسئله را مورد تحليل قرار مىدهد: يكى اينكه سلف صالح به چه معناست و ديگر آنكه سلف صالح چه كسانى هستند كه پيروى از آنان مايه نجات و تخلف از آنان موجب گمراهى و هلاكت است [۲]
وى سپس معناى پيروى از سلف صالح را اينگونه مطرح مىكند كه آيا مقصود اين است كه در روش انديشه و شيوه زندگى فردى و اجتماعى و... تابع و مقلد آنان باشيم و در روش انديشه يا نحوه زندگى، در اصول عقيدتى و يا در احكام فردى و اجتماعى، نگاهمان فقط به سلف باشد و از عقل خويش براى تجديد حيات اجتماعى و فهم جديد از قرآن و سنت بهرهاى نبريم؟ اين طرز تفكر، نه مورد تأييد خود قرآن و سنت است و نه هيچ عقل سليمى آن را تأييد مىكند. كدام عقل سليم مىپذيرد كه اگر سلف صالح براى انجام فريضه حج، از استر و اسب و اشتر استفاده مىكردند، امروز هم به احترام سلف صالح و به تبعيت از سلف صالح، از اسب و اشتر استفاده كنند و بر هواپيما ننشينند [۳]
در بخش ديگرى از كتاب، مصاديق سلف صالح بررسى شده است. صاحبنظران سلفيه اجماع نسبى بر صحابه و تابعين و تابعين تابعين دارند. در مصاديق صحابه نيز بين علماى اماميه و اهل سنت و همچنين بين علماى اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد. ممكن است گروهى از متفكران كسى را صحابى بدانند، اما گروه ديگر او را از منافقين به حساب آورند.
احمد بن حنبل، در ميان اصحاب، ابابكر، عمر، عثمان، على(ع) و عشره مبشره را كه مركّب از چهار خليفه بعد از پيامبر(ص) و طلحه، زبير، سعد، سعيد، عبدالرحمن بن عوف و ابوعبيده جراحند، افضل از ساير صحابه و اهل بهشت مىداند. ابن تيميه نيز عايشه، ابوموسى اشعرى، عمرو بن العاص و معاوية بن ابىسفيان را هم از صحابه و اهل فضائل و محاسن و مجتهدان امت مىداند [۴]
نويسنده سپس در پاسخ به اين سؤال كه آيا همه اصحاب عادل بودند؟ چنين مىنويسد: «قضاوت دقيق در اين زمينه را بايد به بررسى سيره زندگى عملى و اعتقادى آنان موكول كرد، اما بهطور اجمال مىتوان گفت: برخى از آنان عادل بودند و برخى نه؛ چنانكه در ميان اهل سنت هم در عدالت صحابه اختلاف وجود دارد». گفتههاى آلوسى، خطيب بغدادى، مازرى و ابن عمار حنبلى حاكى از اين اختلاف است [۵]
خلاصه سخن در باب نقد تعريف اصطلاحى سلفيه اين است كه نه سلف صالح به معنايى كه آنان مىگويند مىتواند الگو باشند و نه امر پيروى از آنها حجتى شرعى و يا حجتى عقلى دارد. پس در تعريف سلفيه بايد گفت: سلفيه فرقهاى نوظهور است كه غالباً از عقايد احمد بن حنبل و اهل حديث، بهويژه ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب، پيروى مىكنند، اما خود را احياگران سنت و پيروان سلف؛ يعنى اصحاب رسول خدا (ص) و تابعان و تابعان تابعان و پاسداران توحيد و سنت نبوى مىدانند [۶]
تاريخچه پيدايش سلفيه و تحولات آن آخرين مبحث كتاب است. اگر بخواهيم تاريخ پيدايش و تحولات تفكرى گروهى را كه اكنون سلفيه خوانده مىشود، به چند مرحله زمانى تقسيم كنيم، ظهور احمد بن حنبل را بايد يكى از نقاط عطف اين جريان فكرى بدانيم. اگر بخواهيم دورههاى حياتى سلفىها و اهل حديث را متمايز كنيم، بايد ظهور اثرگرايان در فقه و اعتقادات را دوره اول، زمان قدرت گرفتن احمد بن حنبل و اصحاب حديث در زمان متوكل عباسى را دوره دوم، دوران بعد از احمد بن حنبل تا ظهور ابن تيميه را دوره سوم، ظهور ابن تيميه را دوره چهارم، دوران بعد از او تا ظهور محمد بن عبدالوهاب را دوره پنجم، زمان ظهور او و حاكميت يافتن مذهب وهابيه در برخى سرزمينهاى اسلامى را دوره ششم و زمان بعد از او را دوره هفتم يا دوره معاصر بناميم [۷]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. آدرس منابع مورد استفاده و برخى توضيحات نويسنده در پاورقى صفحات ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها
مطالعه کتاب شناخت سلفیه معنا شناسی تاریخچه پیدایش و تحولات آن در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور