فروغ فقه و ادب: زندگینامه فشرده علامه شریف رضی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'شريف رضى' به 'شريف رضى ') |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''فروغ فقه و ادب'''، شرح حال فشردهاى است از زندگانى مرحوم شريف | '''فروغ فقه و ادب'''، شرح حال فشردهاى است از زندگانى مرحوم [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] ، مؤلف نهج البلاغه كه توسط آقاى سيد محسن دينپرور در عصر حاضر و به زبان فارسى گردآورى شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
مقدمه: در اين قسمت، مؤلف از حق علما بر گردن مردم، ضرورت تجليل از علما، برگزارى كنگره توسط «بنياد نهج البلاغه» و تهيه كتاب حاضر سخن گفته است. | مقدمه: در اين قسمت، مؤلف از حق علما بر گردن مردم، ضرورت تجليل از علما، برگزارى كنگره توسط «بنياد نهج البلاغه» و تهيه كتاب حاضر سخن گفته است. | ||
#نوزاد پاك علوى: در اين بخش، از تولد شريف رضى سخن رفته است و طىِ سه عنوان به معرفى ايشان پرداخته شده و از مرتبط بودن نسب وى بعد از شش پشت به امام چهارم سخن به ميان آمده است <ref>متن كتاب، ص 11</ref>. | #نوزاد پاك علوى: در اين بخش، از تولد [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] سخن رفته است و طىِ سه عنوان به معرفى ايشان پرداخته شده و از مرتبط بودن نسب وى بعد از شش پشت به امام چهارم سخن به ميان آمده است <ref>متن كتاب، ص 11</ref>. | ||
#:در همين بخش، در باره هوش سرشار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] چنين مرقوم شده است: | #:در همين بخش، در باره هوش سرشار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] چنين مرقوم شده است: «[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] ، به نوشته «ثعالبى»، از سنّ دهسالگى شعر مىسرود و مقام ادبى او از همه شاعران آل ابىطالب، بلكه از تمامى شعراى قريش والاتر بود، ولى قرآن مجيد را بعد از سن سى سالگى در مدتى كوتاه از حفظ كرد و معلومات بس فراوانى داشت. او همچنين عالم و نويسنده و شاعرى گرانقدر بود» <ref>همان، ص 12</ref>. | ||
#پدر شريف رضى: در اين بخش، از پدر شريف رضى سخن به ميان آمده و به نقل سخنانى از بزرگانى، چون قاضى نورالله شوشترى و ابن ابىالحديد، در باره پدر شريف رضى اشاره شده است <ref>همان، ص 16</ref>. | #پدر [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] : در اين بخش، از پدر [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] سخن به ميان آمده و به نقل سخنانى از بزرگانى، چون قاضى نورالله شوشترى و ابن ابىالحديد، در باره پدر [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] اشاره شده است <ref>همان، ص 16</ref>. | ||
#:در همين بخش، از اقتدار و نفوذ كلام پدر رضى سخن رفته و ماجراى ناتوانى عزالدوله و آشفتگى اوضاع بغداد، جهت آشنايى بيشتر خوانندگان نقل گرديده است <ref>همان، ص 18</ref>. | #:در همين بخش، از اقتدار و نفوذ كلام پدر رضى سخن رفته و ماجراى ناتوانى عزالدوله و آشفتگى اوضاع بغداد، جهت آشنايى بيشتر خوانندگان نقل گرديده است <ref>همان، ص 18</ref>. | ||
#مادر شريف رضى: در اين بخش، از مقام علمى و تربيتى مادر شريف رضى بحث شده است. مقام ايشان در حدى است كه [[شيخ مفيد]] سرآمد فقهاى شيعه و از بزرگان علماى اماميه، كتاب «أحكام النساء» را به خاطر وى تأليف كرده است. در اين بخش همچنين حكايت خواب [[شيخ مفيد]] و ديدن حضرت زهرا (س)، به نقل از مقدمه شرح نهج البلاغه ابن ابىالحديد، ذكر شده است <ref>همان، ص 21</ref>. | #مادر [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] : در اين بخش، از مقام علمى و تربيتى مادر [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] بحث شده است. مقام ايشان در حدى است كه [[شيخ مفيد]] سرآمد فقهاى شيعه و از بزرگان علماى اماميه، كتاب «أحكام النساء» را به خاطر وى تأليف كرده است. در اين بخش همچنين حكايت خواب [[شيخ مفيد]] و ديدن حضرت زهرا (س)، به نقل از مقدمه شرح نهج البلاغه ابن ابىالحديد، ذكر شده است <ref>همان، ص 21</ref>. | ||
#:در ادامه از اهتمام مادر [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] به تحصيلات سيد و سرپرستى [[شيخ مفيد]] از [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] به خاطر خوابى كه ديده بود، همچنين از شخصيت مادر [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و درگذشت او سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص 25</ref>. | #:در ادامه از اهتمام مادر [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] به تحصيلات سيد و سرپرستى [[شيخ مفيد]] از [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] به خاطر خوابى كه ديده بود، همچنين از شخصيت مادر [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و درگذشت او سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص 25</ref>. | ||
#جد مادرى [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] : مؤلف در اين بخش، از جد مادرى [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مىباشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشنتر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» <ref>همان، ص 28</ref>. | #جد مادرى [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] : مؤلف در اين بخش، از جد مادرى [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مىباشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشنتر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» <ref>همان، ص 28</ref>. | ||
#مناصب شريف رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر شريف رضى معرفى مىكند و بيان مىدارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مىدانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مىداشت، هرچند چارهاى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، شريف رضى مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت <ref>همان، ص 32</ref>. | #مناصب [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] : مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] معرفى مىكند و بيان مىدارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مىدانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مىداشت، هرچند چارهاى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت <ref>همان، ص 32</ref>. | ||
#:در ادامه، از منصب نقابت سخن به ميان آمده. نقابت، منصبى است كه به خاطر حفظ شرافت خاندانها تأسيس شده تا از برخورد و درگيرى با افراد فرومايه درامان مانند؛ ضمنا نقيب هر خاندان نسبت به افراد همتبارش مهربانتر و قهرا فرمانش نافذتر است <ref>همان، ص 33</ref>. | #:در ادامه، از منصب نقابت سخن به ميان آمده. نقابت، منصبى است كه به خاطر حفظ شرافت خاندانها تأسيس شده تا از برخورد و درگيرى با افراد فرومايه درامان مانند؛ ضمنا نقيب هر خاندان نسبت به افراد همتبارش مهربانتر و قهرا فرمانش نافذتر است <ref>همان، ص 33</ref>. | ||
#:مؤلف در ادامه، از امارت حاج سخن گفته و وظايف آنها را معرفى نموده و بيان مىدارد كه «امارت حاج»؛ يعنى فرماندهى و سرپرستى زائران خانه خدا، اعم از امور معنوى و اجتماعى و مسائل مالى و مادى و بهطور كلى مديريت سفر عبادى - سياسى مسلمانان در رابطه با برگزارى اين كنگره جهانى. امارت حاج، منصبى بس بزرگ بوده و در دورههاى مختلف عالم اسلام وجود داشته است <ref>همان، ص 37</ref>. | #:مؤلف در ادامه، از امارت حاج سخن گفته و وظايف آنها را معرفى نموده و بيان مىدارد كه «امارت حاج»؛ يعنى فرماندهى و سرپرستى زائران خانه خدا، اعم از امور معنوى و اجتماعى و مسائل مالى و مادى و بهطور كلى مديريت سفر عبادى - سياسى مسلمانان در رابطه با برگزارى اين كنگره جهانى. امارت حاج، منصبى بس بزرگ بوده و در دورههاى مختلف عالم اسلام وجود داشته است <ref>همان، ص 37</ref>. | ||
#شريف رضى و «ولايت ديوان مظالم»: مؤلف در اين بخش، خاطرنشان مىكند كه رسيدگى به ستمديدگان و رفع ظلم از مظلومان، يكى از مسئوليتهاى هر فرد مسلمان است؛ چنانكه پيامبر اسلام پيش از اسلام با جوانانى كه براى رفع ظلم از مظلومين سازمانى به نام «حلف الفضول» تشكيل داده بودند، شركت كرد و بعد از اسلام هم مىفرمودند كه حاضرند با چنين تشكيلاتى همكارى كنند <ref>همان، ص 40</ref>. | #[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] و «ولايت ديوان مظالم»: مؤلف در اين بخش، خاطرنشان مىكند كه رسيدگى به ستمديدگان و رفع ظلم از مظلومان، يكى از مسئوليتهاى هر فرد مسلمان است؛ چنانكه پيامبر اسلام پيش از اسلام با جوانانى كه براى رفع ظلم از مظلومين سازمانى به نام «حلف الفضول» تشكيل داده بودند، شركت كرد و بعد از اسلام هم مىفرمودند كه حاضرند با چنين تشكيلاتى همكارى كنند <ref>همان، ص 40</ref>. | ||
#:وى همچنين از وظايف مسئولين ديوان و ارجحيت رئيس ديوان مظالم بر قاضىالقضات سخن گفته است <ref>همان، ص 40</ref>. | #:وى همچنين از وظايف مسئولين ديوان و ارجحيت رئيس ديوان مظالم بر قاضىالقضات سخن گفته است <ref>همان، ص 40</ref>. | ||
#تأليفات [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] : مؤلف در اين بخش، ابتدا از معروفترين كتاب سيد كه «نهج البلاغة» است، سخن گفته و قديمىترين شروح آن را ذكر كرده و در ادامه از ديگر كتب شريف رضى كه 18 كتاب است به همراه توضيح بسيار مختصرى در باره آنها سخن به ميان آورده است. | #تأليفات [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] : مؤلف در اين بخش، ابتدا از معروفترين كتاب سيد كه «نهج البلاغة» است، سخن گفته و قديمىترين شروح آن را ذكر كرده و در ادامه از ديگر كتب [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] كه 18 كتاب است به همراه توضيح بسيار مختصرى در باره آنها سخن به ميان آورده است. | ||
#مقام شريف رضى در ادبيات عرب: مؤلف در اين بخش، به 5 قسم از اشعار شريف رضى اشاره مىكند و او را مشهورترين شعراى قرن چهارم معرفى مىنمايد <ref>همان، ص 49</ref>. وى همچنين از مدرسهاى كه شريف رضى به اسم «دارالعلم» تأسيس نموده ياد كرده است <ref>همان، ص 50</ref>. | #مقام [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] در ادبيات عرب: مؤلف در اين بخش، به 5 قسم از اشعار [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] اشاره مىكند و او را مشهورترين شعراى قرن چهارم معرفى مىنمايد <ref>همان، ص 49</ref>. وى همچنين از مدرسهاى كه [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] به اسم «دارالعلم» تأسيس نموده ياد كرده است <ref>همان، ص 50</ref>. | ||
#اساتيد شريف رضى: در اين بخش، از اساتيد، شاگردان و زمان وفات شريف رضى ياد شده است <ref>همان، 50 - 55</ref>. | #اساتيد [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] : در اين بخش، از اساتيد، شاگردان و زمان وفات [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] ياد شده است <ref>همان، 50 - 55</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۳۵
| نام کتاب | فروغ فقه و ادب: زندگینامه فشرده علامه شریف رضی |
|---|---|
| نام های دیگر کتاب | زندگینامه فشرده علامه شریف رضی |
| پدیدآورندگان | دینپرور، محسن (نويسنده) |
| زبان | فارسی |
| کد کنگره | BP 55/5 /ش4د9 |
| موضوع | شریف الرضی، محمد بن حسین، 359 - 406ق. - سرگذشت نامه و کتاب شناسی |
| ناشر | نشر روشنگر |
| مکان نشر | تهران - ایران |
| سال نشر | 1365 هـ.ش |
| کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE18590AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
فروغ فقه و ادب، شرح حال فشردهاى است از زندگانى مرحوم شريف رضى ، مؤلف نهج البلاغه كه توسط آقاى سيد محسن دينپرور در عصر حاضر و به زبان فارسى گردآورى شده است.
ساختار
كتاب، شامل مقدمهاى از مؤلف و نه بخش كلى است كه هركدام حاوى چندين بخش جزيى است. نثر كتاب روان و ساده است.
گزارش محتوا
مقدمه: در اين قسمت، مؤلف از حق علما بر گردن مردم، ضرورت تجليل از علما، برگزارى كنگره توسط «بنياد نهج البلاغه» و تهيه كتاب حاضر سخن گفته است.
- نوزاد پاك علوى: در اين بخش، از تولد شريف رضى سخن رفته است و طىِ سه عنوان به معرفى ايشان پرداخته شده و از مرتبط بودن نسب وى بعد از شش پشت به امام چهارم سخن به ميان آمده است [۱].
- در همين بخش، در باره هوش سرشار سيد رضى چنين مرقوم شده است: «شريف رضى ، به نوشته «ثعالبى»، از سنّ دهسالگى شعر مىسرود و مقام ادبى او از همه شاعران آل ابىطالب، بلكه از تمامى شعراى قريش والاتر بود، ولى قرآن مجيد را بعد از سن سى سالگى در مدتى كوتاه از حفظ كرد و معلومات بس فراوانى داشت. او همچنين عالم و نويسنده و شاعرى گرانقدر بود» [۲].
- پدر شريف رضى : در اين بخش، از پدر شريف رضى سخن به ميان آمده و به نقل سخنانى از بزرگانى، چون قاضى نورالله شوشترى و ابن ابىالحديد، در باره پدر شريف رضى اشاره شده است [۳].
- در همين بخش، از اقتدار و نفوذ كلام پدر رضى سخن رفته و ماجراى ناتوانى عزالدوله و آشفتگى اوضاع بغداد، جهت آشنايى بيشتر خوانندگان نقل گرديده است [۴].
- مادر شريف رضى : در اين بخش، از مقام علمى و تربيتى مادر شريف رضى بحث شده است. مقام ايشان در حدى است كه شيخ مفيد سرآمد فقهاى شيعه و از بزرگان علماى اماميه، كتاب «أحكام النساء» را به خاطر وى تأليف كرده است. در اين بخش همچنين حكايت خواب شيخ مفيد و ديدن حضرت زهرا (س)، به نقل از مقدمه شرح نهج البلاغه ابن ابىالحديد، ذكر شده است [۵].
- جد مادرى سيد رضى : مؤلف در اين بخش، از جد مادرى سيد رضى، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از سيد مرتضى در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مىباشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشنتر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» [۷].
- مناصب شريف رضى : مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر شريف رضى معرفى مىكند و بيان مىدارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مىدانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مىداشت، هرچند چارهاى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، شريف رضى مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت [۸].
- در ادامه، از منصب نقابت سخن به ميان آمده. نقابت، منصبى است كه به خاطر حفظ شرافت خاندانها تأسيس شده تا از برخورد و درگيرى با افراد فرومايه درامان مانند؛ ضمنا نقيب هر خاندان نسبت به افراد همتبارش مهربانتر و قهرا فرمانش نافذتر است [۹].
- مؤلف در ادامه، از امارت حاج سخن گفته و وظايف آنها را معرفى نموده و بيان مىدارد كه «امارت حاج»؛ يعنى فرماندهى و سرپرستى زائران خانه خدا، اعم از امور معنوى و اجتماعى و مسائل مالى و مادى و بهطور كلى مديريت سفر عبادى - سياسى مسلمانان در رابطه با برگزارى اين كنگره جهانى. امارت حاج، منصبى بس بزرگ بوده و در دورههاى مختلف عالم اسلام وجود داشته است [۱۰].
- شريف رضى و «ولايت ديوان مظالم»: مؤلف در اين بخش، خاطرنشان مىكند كه رسيدگى به ستمديدگان و رفع ظلم از مظلومان، يكى از مسئوليتهاى هر فرد مسلمان است؛ چنانكه پيامبر اسلام پيش از اسلام با جوانانى كه براى رفع ظلم از مظلومين سازمانى به نام «حلف الفضول» تشكيل داده بودند، شركت كرد و بعد از اسلام هم مىفرمودند كه حاضرند با چنين تشكيلاتى همكارى كنند [۱۱].
- وى همچنين از وظايف مسئولين ديوان و ارجحيت رئيس ديوان مظالم بر قاضىالقضات سخن گفته است [۱۲].
- تأليفات سيد رضى : مؤلف در اين بخش، ابتدا از معروفترين كتاب سيد كه «نهج البلاغة» است، سخن گفته و قديمىترين شروح آن را ذكر كرده و در ادامه از ديگر كتب شريف رضى كه 18 كتاب است به همراه توضيح بسيار مختصرى در باره آنها سخن به ميان آورده است.
- مقام شريف رضى در ادبيات عرب: مؤلف در اين بخش، به 5 قسم از اشعار شريف رضى اشاره مىكند و او را مشهورترين شعراى قرن چهارم معرفى مىنمايد [۱۳]. وى همچنين از مدرسهاى كه شريف رضى به اسم «دارالعلم» تأسيس نموده ياد كرده است [۱۴].
- اساتيد شريف رضى : در اين بخش، از اساتيد، شاگردان و زمان وفات شريف رضى ياد شده است [۱۵].
وضعيت كتاب
پاورقىهاى كتاب مربوط به ذكر اسانيد است. فهرست مطالب كتاب، در ابتداى آن ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.