۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
قفطی به طور ضمنی یکی از دلایل رشد و پرورش دانشمندان در تمدن اسلامی را حمایت حاکمان و وزیران از آنان میداند و بر عامل تسامح حکومت گران نیز تأکید بسیار دارد. وی فرهیختگان زیادی در رشتههای مختلف علمی در تمدن اسلامی را نام برده که از اهل کتاب بودند و با دید مثبت اهل اسلام به دانشمندان، شرایط برای رشد و شکوفایی نبوغشان فراهم شده بود؛ درحالی که صابئی، یهودی، مسیحی و یا از دیگر ادیان بودند. برخی از امیران در پرورش دانشمندان طراز اول موفق تر بودهاند که از مشهورترین آنان عضدالدوله دیلمی بود و در جای جای کتاب به ارتباط مناسب وی با دانشمندان و عالم پروری وی اشاره شده است. امیر قدرتمند بویهی خود اهل دانش بود. نگارنده از زبان عضدالدوله نقل میکند که: «هر وقت مردم به علم و متعلم افتخار نمایند، من میگویم معلم من در نحو، ابوعلی فارسی است و معلم من در زیج، ابن الاعلم و معلم من در کواکب ثابته و امکنه و مسیر ایشان، صوفی». البته این حس نگارنده سبب نشده که وی برخی سخت گیریهای امیران متعصبی مثل عبدالمؤمن بن علی امیر دولت موحدی نسبت به اهل کتاب را ذکر نکند. وی اشاره دارد که سخت گیری امیر قدرتمند موحدون باعث هجرت موسی بن میمون از قلمرو آنان به فُسطاط مصر شد و در این یک مورد هم اشاره دارد که فاطمیان مصر با وجود ضعفی که در اواخر دوره حکومتشان بر آنان مستولی شده بود، وی را پذیرفتند. در ادامه نگارنده به صورت ضمنی تأکید دارد که موسی خدمت به مسلمانان و یهودیان را بر خدمت بر فرنگیان ترجیح میداد<ref>ر.ک: همان، ص84-85</ref>. | قفطی به طور ضمنی یکی از دلایل رشد و پرورش دانشمندان در تمدن اسلامی را حمایت حاکمان و وزیران از آنان میداند و بر عامل تسامح حکومت گران نیز تأکید بسیار دارد. وی فرهیختگان زیادی در رشتههای مختلف علمی در تمدن اسلامی را نام برده که از اهل کتاب بودند و با دید مثبت اهل اسلام به دانشمندان، شرایط برای رشد و شکوفایی نبوغشان فراهم شده بود؛ درحالی که صابئی، یهودی، مسیحی و یا از دیگر ادیان بودند. برخی از امیران در پرورش دانشمندان طراز اول موفق تر بودهاند که از مشهورترین آنان عضدالدوله دیلمی بود و در جای جای کتاب به ارتباط مناسب وی با دانشمندان و عالم پروری وی اشاره شده است. امیر قدرتمند بویهی خود اهل دانش بود. نگارنده از زبان عضدالدوله نقل میکند که: «هر وقت مردم به علم و متعلم افتخار نمایند، من میگویم معلم من در نحو، ابوعلی فارسی است و معلم من در زیج، ابن الاعلم و معلم من در کواکب ثابته و امکنه و مسیر ایشان، صوفی». البته این حس نگارنده سبب نشده که وی برخی سخت گیریهای امیران متعصبی مثل عبدالمؤمن بن علی امیر دولت موحدی نسبت به اهل کتاب را ذکر نکند. وی اشاره دارد که سخت گیری امیر قدرتمند موحدون باعث هجرت موسی بن میمون از قلمرو آنان به فُسطاط مصر شد و در این یک مورد هم اشاره دارد که فاطمیان مصر با وجود ضعفی که در اواخر دوره حکومتشان بر آنان مستولی شده بود، وی را پذیرفتند. در ادامه نگارنده به صورت ضمنی تأکید دارد که موسی خدمت به مسلمانان و یهودیان را بر خدمت بر فرنگیان ترجیح میداد<ref>ر.ک: همان، ص84-85</ref>. | ||
برخی از تحلیلهای نگارنده در باب مسائل خارج از موضوع کتاب، قابل توجه است. قفطی درباره انگیزه مأمون از واگذاری ولایتعهدی به علی بن موسی الرضا (ع) نکاتی را با ظرافت زیاد نقل نموده که در دیگر منابع به این گستردگی و دقت نیست. وی برخلاف بسیاری از نویسندگان اهل سنت، هدف مأمون را واگذاری واقعی قدرت آل عباس به علویان نمیداند و در این راستا از نقشه زیرکانه عبدالله مأمون سخن میگوید<ref>همان، ص85</ref>. | برخی از تحلیلهای نگارنده در باب مسائل خارج از موضوع کتاب، قابل توجه است. قفطی درباره انگیزه مأمون از واگذاری ولایتعهدی به علی بن موسی الرضا(ع) نکاتی را با ظرافت زیاد نقل نموده که در دیگر منابع به این گستردگی و دقت نیست. وی برخلاف بسیاری از نویسندگان اهل سنت، هدف مأمون را واگذاری واقعی قدرت آل عباس به علویان نمیداند و در این راستا از نقشه زیرکانه عبدالله مأمون سخن میگوید<ref>همان، ص85</ref>. | ||
با وجود ارزش و اعتبار بالای کتاب، این اثر مثل بسیاری از آثار علمی دیگر، خالی از عیب و نقص نیست و در مطالعه آن باید بدان نقصها هم توجه داشت. نگارنده برای این کتاب مرجع زحمت زیادی کشیده، ولی میتوانست همان گونه که تنظیم الفبایی حکما را بر اساس حرف اول اسمشان نگاشته، درباره سایر حروف (دوم، سوم و...) هم این قانون را رعایت کند. نویسنده هم دوره و دوست وی، یاقوت حموی در کتاب «معجم البلدان» این روش را رعایت کرده و ظاهراً در آن دوره مرسوم بوده، ولی قفطی بدان توجهی ننموده است. | با وجود ارزش و اعتبار بالای کتاب، این اثر مثل بسیاری از آثار علمی دیگر، خالی از عیب و نقص نیست و در مطالعه آن باید بدان نقصها هم توجه داشت. نگارنده برای این کتاب مرجع زحمت زیادی کشیده، ولی میتوانست همان گونه که تنظیم الفبایی حکما را بر اساس حرف اول اسمشان نگاشته، درباره سایر حروف (دوم، سوم و...) هم این قانون را رعایت کند. نویسنده هم دوره و دوست وی، یاقوت حموی در کتاب «معجم البلدان» این روش را رعایت کرده و ظاهراً در آن دوره مرسوم بوده، ولی قفطی بدان توجهی ننموده است. |
ویرایش