۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
| خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
در باب «معانى الأسماء واشتقاقها»، روايتى بدين صورت آمده است: | در باب «معانى الأسماء واشتقاقها»، روايتى بدين صورت آمده است: | ||
عن أبى عبداللّه (ع) قال: قال رجل عنده: «اللّه أكبر»، فقال: «اللّه أكبر من أيّ شىء؟»، فقال: «من كل شىء»، فقال أبوعبداللّه (ع): «حدّدته»، فقال الرجل: «كيف أقول؟»، قال: قل اللّه أكبر من أن يوصف. | عن أبى عبداللّه(ع) قال: قال رجل عنده: «اللّه أكبر»، فقال: «اللّه أكبر من أيّ شىء؟»، فقال: «من كل شىء»، فقال أبوعبداللّه(ع): «حدّدته»، فقال الرجل: «كيف أقول؟»، قال: قل اللّه أكبر من أن يوصف. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] مىنويسد كه در كتابهاى مافوق الطبيعه، با برهان يقينى ثابت شد كه خداوند متعال، در مجد و كمال و عزّ و جلال، غير متناهى است و هرچه را كه عقل فرض كند، خداوند به نحو غير متناهى، بالاتر از آن است: | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] مىنويسد كه در كتابهاى مافوق الطبيعه، با برهان يقينى ثابت شد كه خداوند متعال، در مجد و كمال و عزّ و جلال، غير متناهى است و هرچه را كه عقل فرض كند، خداوند به نحو غير متناهى، بالاتر از آن است: | ||
| خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، پس از بيان مطالب فوق، مىگويد اگر آنچه را كه گفته شد، فهميدى، كلام مولايمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه فرمود: (أكبر من كل شىءٍ حدّدته) را خواهى فهميد. اين فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيانى است كه با بليغترين وجه، به همان مطلبى كه در بالا بدان اشاره شد، پرداخته است. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، پس از بيان مطالب فوق، مىگويد اگر آنچه را كه گفته شد، فهميدى، كلام مولايمان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] كه فرمود: (أكبر من كل شىءٍ حدّدته) را خواهى فهميد. اين فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بيانى است كه با بليغترين وجه، به همان مطلبى كه در بالا بدان اشاره شد، پرداخته است. | ||
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا (ع) مىگويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمىكند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهجالبلاغه»، خود، بزرگترين شاهد بر مسند بودن خويش است. | او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مىگويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمىكند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهجالبلاغه»، خود، بزرگترين شاهد بر مسند بودن خويش است. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر (ص) نقل مىكند كه راوى، سؤالهايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدانها پاسخ مىدهد. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر (ص) نقل مىكند كه راوى، سؤالهايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدانها پاسخ مىدهد. | ||
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مىكند و عنوان مىكند كه بر پيامبر (ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشهاش از آنها بهرهمند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پردهها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر (ص) به [[امام على (ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله. | او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مىكند و عنوان مىكند كه بر پيامبر (ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشهاش از آنها بهرهمند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پردهها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر (ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله. | ||
وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | ||
| خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. ''' | ''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. ''' | ||
در باب وحدت عددى خداوند، روايات متعددى آمده است. از جمله، روايت معروفى كه در روز جمل، كسى برخاست و از [[امام على (ع)]] درباره توحيد خداوند سؤال كرد و حضرت على (ع) نيز بدو پاسخ داد و وحدت عددى را از خداوندْ نفى نمود. | در باب وحدت عددى خداوند، روايات متعددى آمده است. از جمله، روايت معروفى كه در روز جمل، كسى برخاست و از [[امام على(ع)]] درباره توحيد خداوند سؤال كرد و حضرت على(ع) نيز بدو پاسخ داد و وحدت عددى را از خداوندْ نفى نمود. | ||
و روايت پنجم از باب «جوامع التوحيد» آمده است:الواحد بلا تأويل العدد. | و روايت پنجم از باب «جوامع التوحيد» آمده است:الواحد بلا تأويل العدد. | ||
ویرایش