۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ن' به '، ن') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
استاد عسكرى از اواسط دهۀ دوم حيات علمى خويش، به بررسى سيره و تاريخ و سفرنامهها گرايش يافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ايشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت. | استاد عسكرى از اواسط دهۀ دوم حيات علمى خويش، به بررسى سيره و تاريخ و سفرنامهها گرايش يافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ايشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت. | ||
اين مطالعات كه با دستيابى به نوشتههاى شاگردان [[میرزای شیرازی، محمد حسن بن محمود|آیتالله [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى بزرگ شيرازى]] ]] در مسئلۀ تنباكو و قضيه رژى در كتابخانه پدر بزرگ ايشان(مرحوم آیتالله سيد محمد عسكرى)آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم اسلام آشنا ساخت.او با هوشمندى ذاتى خويش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسايى كند.اين نحوۀ استعمار گاه به شكلى آشكار(مانند تأسيس مدارس تبشيرى در بلاد اسلامى)و گاه به صورتى پنهان(مانند تربيت و گسيل استاد براى مدارس و دانشگاههاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پايان دورۀ استعمار مستقيم و نظامى، وجود خويش را تحميل مىكرد. | اين مطالعات كه با دستيابى به نوشتههاى شاگردان [[میرزای شیرازی، محمد حسن بن محمود|آیتالله [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى بزرگ شيرازى]] ]] در مسئلۀ تنباكو و قضيه رژى در كتابخانه پدر بزرگ ايشان(مرحوم آیتالله سيد محمد عسكرى)آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم اسلام آشنا ساخت.او با هوشمندى ذاتى خويش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسايى كند.اين نحوۀ استعمار گاه به شكلى آشكار(مانند تأسيس مدارس تبشيرى در بلاد اسلامى) و گاه به صورتى پنهان(مانند تربيت و گسيل استاد براى مدارس و دانشگاههاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پايان دورۀ استعمار مستقيم و نظامى، وجود خويش را تحميل مىكرد. | ||
به نظر مىرسد علامه عسكرى اولين متفكر اسلامى عراق بود كه به حقيقت روش تعليم و تربيتى كه مستشاران اروپايى براى مراكز آموزش و پرورش كشورهاى شرقى طراحى كرده بودند، پى برد.تحقيقات و مطالعات دراز مدت و عميقى كه در اين باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگيرى كه ميان اين روشها در كشورهاى اسلامى و كشورهاى غربى(مانند:آلمان،فرانسه و ژاپن و...)وجود داشت، راهبرى كرد.و از اين راه به يكى از علل اساسى عقب ماندگى شرق كه همانا روشهاى بكار رفته در تعليم و تربيت جوانان بوده،دست يازيد.لذا ايشان اين گونه مدارس را «مراكز تربيت كارمند» ناميد،چون معتقد بود محصول اين مدارس، افرادى هستند كه پشت ميزنشينان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند. | به نظر مىرسد علامه عسكرى اولين متفكر اسلامى عراق بود كه به حقيقت روش تعليم و تربيتى كه مستشاران اروپايى براى مراكز آموزش و پرورش كشورهاى شرقى طراحى كرده بودند، پى برد.تحقيقات و مطالعات دراز مدت و عميقى كه در اين باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگيرى كه ميان اين روشها در كشورهاى اسلامى و كشورهاى غربى(مانند:آلمان،فرانسه و ژاپن و...) وجود داشت، راهبرى كرد.و از اين راه به يكى از علل اساسى عقب ماندگى شرق كه همانا روشهاى بكار رفته در تعليم و تربيت جوانان بوده،دست يازيد.لذا ايشان اين گونه مدارس را «مراكز تربيت كارمند» ناميد،چون معتقد بود محصول اين مدارس، افرادى هستند كه پشت ميزنشينان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند. | ||
به همين ترتيب، ايشان در جريان مطالعات خود به چالش مهم ديگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدايى دانشگاهها از حوزههاى علميه بود.در حقيقت اين دو ركن اساسى حيات امت اسلامى، هر كدام در سمت و سويى متفاوت با يكديگر سير مىكردند.حوزهها با تكيه بر مواريث خويش تنها به تربيت مدرس و خطيب مىپرداختند و دانشگاهها نيز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خويش بيگانه بودند. | به همين ترتيب، ايشان در جريان مطالعات خود به چالش مهم ديگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدايى دانشگاهها از حوزههاى علميه بود.در حقيقت اين دو ركن اساسى حيات امت اسلامى، هر كدام در سمت و سويى متفاوت با يكديگر سير مىكردند.حوزهها با تكيه بر مواريث خويش تنها به تربيت مدرس و خطيب مىپرداختند و دانشگاهها نيز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خويش بيگانه بودند. |
ویرایش