زندگانی فاطمه زهراء(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه ('
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (')
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
خط ۶۰: خط ۶۰:
#حركت ديگرى كه به گمان و يا به اجتهاد خويش، به تناسب پيشرفت زمان، تجديد نظر در نظام سياسى و احيانا بعضى نظام حقوقى دين را ضرورى مى‌دانست و معتقد بود سنت‌گرايان، واقعيت را چنان‌كه بايد، درك نمى‌كنند و اين دگرگونى متناسب با خواسته‌هاى عصر و به سود مسلمانان و موجب تقويت قدرت مركزى و حفظ وحدت اسلام است؛ به‌عبارتى‌ديگر، حركتى بود كه مى‌خواست مسير حكومت در راه‌هاى ترسيم‌شده عصر پيامبر(ص) باشد و حركتى كه استقرار نظام سياسى تازه را - هرچند با سنت رايج مطابقت ننمايد - ضرورى مى‌دانست <ref>همان، ص8</ref>.
#حركت ديگرى كه به گمان و يا به اجتهاد خويش، به تناسب پيشرفت زمان، تجديد نظر در نظام سياسى و احيانا بعضى نظام حقوقى دين را ضرورى مى‌دانست و معتقد بود سنت‌گرايان، واقعيت را چنان‌كه بايد، درك نمى‌كنند و اين دگرگونى متناسب با خواسته‌هاى عصر و به سود مسلمانان و موجب تقويت قدرت مركزى و حفظ وحدت اسلام است؛ به‌عبارتى‌ديگر، حركتى بود كه مى‌خواست مسير حكومت در راه‌هاى ترسيم‌شده عصر پيامبر(ص) باشد و حركتى كه استقرار نظام سياسى تازه را - هرچند با سنت رايج مطابقت ننمايد - ضرورى مى‌دانست <ref>همان، ص8</ref>.


نويسنده، خواهان اثبات آن است كه فاطمه(س) و شوهرش و خاندان پيغمبر و تنى چند از ياران آنان، پيشروان حركت نخستين بودند و گروهى (بيشتر مهاجران و كمتر انصار) رهبران حركت ديگر. چنان‌كه در لابه‌لاى متون كتاب خواهيم ديد، رويدادهاى پى‌درپى، دختر پيامبر(ص) را ناچار ساخت كه خود پيشرو سنت‌گرايان گردد. او با سخنرانى، اندرز، اعتراض، ناخشنودى نمودن و سرزنش، سنت‌شكنان و يا تجددطلبان را از عاقبت نامطلوب روشى كه پيش گرفتند، آگاه ساخت <ref>ر.ك: همان، ص8-9</ref>.
نويسنده، خواهان اثبات آن است كه فاطمه (س) و شوهرش و خاندان پيغمبر و تنى چند از ياران آنان، پيشروان حركت نخستين بودند و گروهى (بيشتر مهاجران و كمتر انصار) رهبران حركت ديگر. چنان‌كه در لابه‌لاى متون كتاب خواهيم ديد، رويدادهاى پى‌درپى، دختر پيامبر(ص) را ناچار ساخت كه خود پيشرو سنت‌گرايان گردد. او با سخنرانى، اندرز، اعتراض، ناخشنودى نمودن و سرزنش، سنت‌شكنان و يا تجددطلبان را از عاقبت نامطلوب روشى كه پيش گرفتند، آگاه ساخت <ref>ر.ك: همان، ص8-9</ref>.


نويسنده تأكيد دارد برخلاف آنچه بعض نويسندگان نوشته‌اند و ظاهر بعض روايات هم شايد آن را تأييد كند، آنچه در آن روزها گفتند و كردند، جنبه شخصى ندارد. نه آن روز و نه اين زمان، تنها سخن بر سر آن نبوده و نيست كه: شخصيتى كه سال سى و پنجم هجرى زمامدار مسلمانان شد بايد سال يازدهم به خلافت رسيده باشد؛ يا فلان مزرعه را چرا گرفتند؟ و چه مبلغ درآمد داشته؟ يا اگر درآمد آن را از صاحب آن بازداشته‌اند، غرامت آن چيست؟ يا او از چه راه مى‌تواند نان خورش فرزندان خود را آماده كند؟ <ref>همان، ص9</ref>.
نويسنده تأكيد دارد برخلاف آنچه بعض نويسندگان نوشته‌اند و ظاهر بعض روايات هم شايد آن را تأييد كند، آنچه در آن روزها گفتند و كردند، جنبه شخصى ندارد. نه آن روز و نه اين زمان، تنها سخن بر سر آن نبوده و نيست كه: شخصيتى كه سال سى و پنجم هجرى زمامدار مسلمانان شد بايد سال يازدهم به خلافت رسيده باشد؛ يا فلان مزرعه را چرا گرفتند؟ و چه مبلغ درآمد داشته؟ يا اگر درآمد آن را از صاحب آن بازداشته‌اند، غرامت آن چيست؟ يا او از چه راه مى‌تواند نان خورش فرزندان خود را آماده كند؟ <ref>همان، ص9</ref>.


به اعتقاد نويسنده، دقت در اسناد دست اول و سخنان على(ع) و فاطمه(ع) و فرزندانش(ع) و مطالعه روشى كه در زندگانى پيش گرفتند، روشن مى‌سازد كه اين خاندان بدانچه نمى‌انديشيده‌اند، مهترى يا مال‌دارى بوده است. گفتگو و كشمكش از اينجا پديد شد، كه اگر امروز نظامى عادلانه و اصلى تثبيت‌شده به سود دسته‌اى خاص تغيير يافت، چه كسى تضمين مى‌كند كه فردا و پس‌فردا اصل‌هاى ديگرى دگرگون نشود؟ و به دنبال آن، مشكلى از پس مشكلى پديد نگردد؟ تا آنجا كه نظام اصلى يكباره در هم بريزد و مقررات آن اصالت خويش را از دست بدهد. هنوز بيش از ربع قرن بر فرياد اعتراض نمى‌رفت كه نسل آن روز اين حقيقت را دريافت و عاقبت ناميمون سنت‌شكنى را به چشم خود ديد، اما ديگر كار از كار گذشته بود و بيش از نيم قرن نگذشت كه به‌يكباره هم نظام سياسى و هم قوانين مدنى و حقوقى كه با چنان تلاش و كوشش و مجاهدت و قربانى دادن فراوان پى‌ريزى شده بود، به هم خورد؛ روش حكومت الهى به سيرت دوره جاهلى بازگرديد و زمامدارى، خاص خاندانى گرديد كه پيش از اسلام نيز بر عرب مهترى مالى و احيانا سرورى سياسى داشتند <ref>همان</ref>.
به اعتقاد نويسنده، دقت در اسناد دست اول و سخنان على(ع) و فاطمه (ع) و فرزندانش(ع) و مطالعه روشى كه در زندگانى پيش گرفتند، روشن مى‌سازد كه اين خاندان بدانچه نمى‌انديشيده‌اند، مهترى يا مال‌دارى بوده است. گفتگو و كشمكش از اينجا پديد شد، كه اگر امروز نظامى عادلانه و اصلى تثبيت‌شده به سود دسته‌اى خاص تغيير يافت، چه كسى تضمين مى‌كند كه فردا و پس‌فردا اصل‌هاى ديگرى دگرگون نشود؟ و به دنبال آن، مشكلى از پس مشكلى پديد نگردد؟ تا آنجا كه نظام اصلى يكباره در هم بريزد و مقررات آن اصالت خويش را از دست بدهد. هنوز بيش از ربع قرن بر فرياد اعتراض نمى‌رفت كه نسل آن روز اين حقيقت را دريافت و عاقبت ناميمون سنت‌شكنى را به چشم خود ديد، اما ديگر كار از كار گذشته بود و بيش از نيم قرن نگذشت كه به‌يكباره هم نظام سياسى و هم قوانين مدنى و حقوقى كه با چنان تلاش و كوشش و مجاهدت و قربانى دادن فراوان پى‌ريزى شده بود، به هم خورد؛ روش حكومت الهى به سيرت دوره جاهلى بازگرديد و زمامدارى، خاص خاندانى گرديد كه پيش از اسلام نيز بر عرب مهترى مالى و احيانا سرورى سياسى داشتند <ref>همان</ref>.


كتاب حاضر وظيفه ندارد اين دو حركت را تحليل كند و درباره رفتار سران دو نهضت به داورى برخيزد، يا درباره آن دسته از مسلمانان كه در چنان دوره پرآشوب مى‌زيستند قضاوت نمايد، بلكه نويسنده كوشيده است تا حد ممكن گزارش خود را بر اساس سندهاى دست اول و يا نزديك به دست اول تنظيم كند؛ چه، در اين سندها احتمال دست‌خوردگى كمتر است و نيز تا آنجا كه توانسته است گزارش‌ها را با قرينه‌هاى خارجى تطبيق كرده و بالاخره از ميان گفته‌هاى گوناگون، آن را پذيرفته است كه همه و يا اكثريت در قبول آن، هم‌داستانند و يا به‌گونه‌اى آن را تأييد مى‌كنند <ref>ر.ك: همان، ص10-12</ref>.
كتاب حاضر وظيفه ندارد اين دو حركت را تحليل كند و درباره رفتار سران دو نهضت به داورى برخيزد، يا درباره آن دسته از مسلمانان كه در چنان دوره پرآشوب مى‌زيستند قضاوت نمايد، بلكه نويسنده كوشيده است تا حد ممكن گزارش خود را بر اساس سندهاى دست اول و يا نزديك به دست اول تنظيم كند؛ چه، در اين سندها احتمال دست‌خوردگى كمتر است و نيز تا آنجا كه توانسته است گزارش‌ها را با قرينه‌هاى خارجى تطبيق كرده و بالاخره از ميان گفته‌هاى گوناگون، آن را پذيرفته است كه همه و يا اكثريت در قبول آن، هم‌داستانند و يا به‌گونه‌اى آن را تأييد مى‌كنند <ref>ر.ك: همان، ص10-12</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش