۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''موسوعة التفسير قبل عهد التدوين''' نوشتارى است كه در آن به بررسى وضعيت و كيفيت تفسير قرآن كريم در زمان پيامبر اكرم(ص)و زمان صحابه و تابعين آن حضرت؛يعنى قبل از شروع مسلمانان به تدوين كتب تفسيرى مىپردازد.نويسنده يادآور مىشود كه تفسير قرآن به قرآن و نيز با احاديث شريف نبوى؛كه خود چيزى جز وحى آسمانى نيست، نقاط مبهم و مجمل آيات شريفه را براى مسلمانان روشن مىساخت، لذا از هيچگونه تفسير به رأيى در اين عصر نمىتوان نشانى يافت.اما اين وضعيت ديرى نپاييد،چراكه پس از عصر تابعين شمار زيادى از آثار تفسيرى پديد آمد كه در بسيارى از آنها غثّ و سمين بههم آميخته و اسرائيليات و احاديث موضوعه و بدعتها داخل گشته بود و چه بسيار كسانى كه به نام مفسر به تفسير آيات قرآن كريم اقدام نمودند و حال آنكه حتى توان درك و فهم قطعهاى از نثر يا شعر ادبى را نداشتند.اينان با فاصله گرفتن از سنت شريف نبوى و با الهام از سخنان حكما و فلاسفه و غيره به تفسير قرآن دست يازيدند و بس به بيراهه رفتند.با توجه به آنچه بيان شد نويسنده در اين موسوعه درصدد آن است كه با معرفى روايات تفسيرى منقول از پيامبر اكرم(ص)كه توسط صحابه و تابعين به ما رسيده است، ضابطه و قاعدهاى كلى در تفسير قرآن كريم ارائه دهد كه از شائبۀ اسرائيليات و احاديث جعلى و بدعتها مصون و محفوظ باشد.نويسنده يادآور مىشود كه ورود اسرائيليات و احاديث جعلى در كتب مدوّنۀ تفسير اثرى بس مخرّب در پراكنده ساختن امت اسلامى و تقسيم آنها به احزاب و فرقهها و نيز بههمريختگى فرهنگ غنى اسلام داشته است. | '''موسوعة التفسير قبل عهد التدوين''' نوشتارى است كه در آن به بررسى وضعيت و كيفيت تفسير قرآن كريم در زمان پيامبر اكرم(ص) و زمان صحابه و تابعين آن حضرت؛يعنى قبل از شروع مسلمانان به تدوين كتب تفسيرى مىپردازد.نويسنده يادآور مىشود كه تفسير قرآن به قرآن و نيز با احاديث شريف نبوى؛كه خود چيزى جز وحى آسمانى نيست، نقاط مبهم و مجمل آيات شريفه را براى مسلمانان روشن مىساخت، لذا از هيچگونه تفسير به رأيى در اين عصر نمىتوان نشانى يافت.اما اين وضعيت ديرى نپاييد،چراكه پس از عصر تابعين شمار زيادى از آثار تفسيرى پديد آمد كه در بسيارى از آنها غثّ و سمين بههم آميخته و اسرائيليات و احاديث موضوعه و بدعتها داخل گشته بود و چه بسيار كسانى كه به نام مفسر به تفسير آيات قرآن كريم اقدام نمودند و حال آنكه حتى توان درك و فهم قطعهاى از نثر يا شعر ادبى را نداشتند.اينان با فاصله گرفتن از سنت شريف نبوى و با الهام از سخنان حكما و فلاسفه و غيره به تفسير قرآن دست يازيدند و بس به بيراهه رفتند.با توجه به آنچه بيان شد نويسنده در اين موسوعه درصدد آن است كه با معرفى روايات تفسيرى منقول از پيامبر اكرم(ص)كه توسط صحابه و تابعين به ما رسيده است، ضابطه و قاعدهاى كلى در تفسير قرآن كريم ارائه دهد كه از شائبۀ اسرائيليات و احاديث جعلى و بدعتها مصون و محفوظ باشد.نويسنده يادآور مىشود كه ورود اسرائيليات و احاديث جعلى در كتب مدوّنۀ تفسير اثرى بس مخرّب در پراكنده ساختن امت اسلامى و تقسيم آنها به احزاب و فرقهها و نيز بههمريختگى فرهنگ غنى اسلام داشته است. | ||
در اين كتاب نگارنده ابتدا به بيان تفاوت تفسير و تأويل پرداخته، سپس دليل بازگشت به تفسير عهد پيامبر(ص)را يادآور مىشود.پس از آن به اين سؤال كه آيا پيامبر(ص)تمام قرآن را تفسير نمودهاند يا نه پاسخ مىگويد و در ادامه وضعيت تفسير در عهد صحابه و تابعين را مورد بررسى قرار مىدهد. | در اين كتاب نگارنده ابتدا به بيان تفاوت تفسير و تأويل پرداخته، سپس دليل بازگشت به تفسير عهد پيامبر(ص)را يادآور مىشود.پس از آن به اين سؤال كه آيا پيامبر(ص)تمام قرآن را تفسير نمودهاند يا نه پاسخ مىگويد و در ادامه وضعيت تفسير در عهد صحابه و تابعين را مورد بررسى قرار مىدهد. |
ویرایش