۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علىاكبر غفارى' به 'علىاكبر غفارى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''تحف العقول'''، ترجمه [[حسنزاده، صادق|صادق حسنزاده]] از جمله ترجمههاى سليس و روان اين كتاب ارزشمند است. اين كتاب با چاپى تقريباً نفيس و زيبا عرضه شده است. | |||
بر اين ترجمه اشكالات و ايرادهايى وارد است كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مىشود: | بر اين ترجمه اشكالات و ايرادهايى وارد است كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مىشود: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
انصاف اين است كه در ترجمه آقاى حسنزاده اشتباههاى بزرگ، چندان كه معنا را دگرگون سازد، بسيار كم و نادر است؛ اما همانند ديگر ترجمه خالى از اشكال هم نيست كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مىشود: | انصاف اين است كه در ترجمه آقاى حسنزاده اشتباههاى بزرگ، چندان كه معنا را دگرگون سازد، بسيار كم و نادر است؛ اما همانند ديگر ترجمه خالى از اشكال هم نيست كه در اين جا به برخى از آنها اشاره مىشود: | ||
#خطبه اول [[امام على (ع)]] موسوم به «فى اخلاص التوحيد»، ص 104: | |||
#:«كلّ قائمٍ بنفسه مصنوع و كلّ موجودٍ فى سواه معلول»: «هر چيزى كه به ذات خود شناخته شود، شناخته شده است و هر چه به خود برپا نباشد، ديگرىاش پرداخته است». | |||
«كلّ قائمٍ بنفسه مصنوع و كلّ موجودٍ فى سواه معلول»: «هر چيزى كه به ذات خود شناخته شود، شناخته شده است و هر چه به خود برپا نباشد، ديگرىاش پرداخته است». | #:و آنگاه در توضيخ خود - كه بين دو قلاب آمده است، مىنويسد: «در بعضى از نسخههاى تحفالعقول و در نهجالبلاغه به جاى «كل قائم بنفسه»، «كل معروف بنفسه» آمده كه صحيحتر به نظر مىرسد و مطابق آن نيز ترجمه كرديم». | ||
#:اين بخش از كلام [[امام على (ع)]] در بسيارى از كتب حديثى اعم از نهجالبلاغه، عيون أخبار الرضا (ع)، التوحيد، الأمالى (مفيد و طوسى)، الإحتجاج، بحارالأنوار، و همچنين در ديگر نسخههاى تحفالعقول با كلمه «مصنوع» آمده است. مترجم در فراز گزينهاى جمله فارسى خود مصنوع را نيز معروف فرض كرده و «شناخته شده است»، ترجمه كرده است. اين ترجمه با روح كلام حضرت بيگانه است و از يك بحث عميق توحيدى فرسنگها فاصله دارد. در ترجمه فراز دوم حديث، عبارت «كل موجود فى سواه» را مترجم به «هرچه به خود برپا نباشد»، ترجمه كرده است، در حالى كه ترجمه آن بايستى چنين باشد: «هر آنچه در چيز ديگرى (يا به چيز ديگر) غير از خود قائم و پا برجا باشد». | |||
و آنگاه در توضيخ خود - كه بين دو قلاب آمده است، مىنويسد: «در بعضى از نسخههاى تحفالعقول و در نهجالبلاغه به جاى «كل قائم بنفسه»، «كل معروف بنفسه» آمده كه صحيحتر به نظر مىرسد و مطابق آن نيز ترجمه كرديم». | #سخنان [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] تحت عنوان «صفۀ الخروج من الايمان»، ص 594: | ||
#:«و قل ما يلبث الإنسان على ضلالۀ حتى يميل بهواه إلى بعض ما وصفناه من صفه»: «كم باشد كه انسان در گمراهى گام بردارد و هواى نفس، او را متمايل به بعضى از آنچه وصف كرديم، نسازد». | |||
اين بخش از كلام [[امام على (ع)]] در بسيارى از كتب حديثى اعم از نهجالبلاغه، عيون أخبار الرضا (ع)، التوحيد، الأمالى (مفيد و طوسى)، الإحتجاج، بحارالأنوار، و همچنين در ديگر نسخههاى تحفالعقول با كلمه «مصنوع» آمده است. مترجم در فراز گزينهاى جمله فارسى خود مصنوع را نيز معروف فرض كرده و «شناخته شده است»، ترجمه كرده است. اين ترجمه با روح كلام حضرت بيگانه است و از يك بحث عميق توحيدى فرسنگها فاصله دارد. در ترجمه فراز دوم حديث، عبارت «كل موجود فى سواه» را مترجم به «هرچه به خود برپا نباشد»، ترجمه كرده است، در حالى كه ترجمه آن بايستى چنين باشد: «هر آنچه در چيز ديگرى (يا به چيز ديگر) غير از خود قائم و پا برجا باشد». | #:مترجم محترم «لَبِثَ» را به معناى «گام برداشتن» دانسته، در حالى كه «لَبِثَ» به معناى توقف، درنگ و ايستادن است و در هيچ يك از كتب لغت چنين معنايى براى آن درج نشده است. طبق ترجمه آقاى حسنزاده حركت كردن در گمراهى و گام برداشتن در اين راه موجب خسارت و... مىشود و طبق فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] حتى درنگ در گمراهى نيز جايز نيست. | ||
#در كلمات قصار [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، ص 664: | |||
#:«إن اللّه قد جعل كل خير فى التَّزجِيَه»: «به راستى كه خداوند هر خيرى را در «آهستگى» نهاده است». | |||
#:به راستى اين «آهستگى» چيست كه خداوند در آن هر خيرى را نهاده است؟ آهستگى صدا، آهستگى در راه رفتن و... آيا معناى اين عبارت براى خواننده روشن است؟!! | |||
«و قل ما يلبث الإنسان على ضلالۀ حتى يميل بهواه إلى بعض ما وصفناه من صفه»: «كم باشد كه انسان در گمراهى گام بردارد و هواى نفس، او را متمايل به بعضى از آنچه وصف كرديم، نسازد». | #:استاد [[غفاری، علیاکبر|علىاكبر غفارى]] در پانوشت كتاب تحفالعقول، چاپ انتشارات اسلامى، كلمه «التزجيه» را چنين معنا نموده است: «تزجيه» به معناى كار آسان، آسان بخشى، كار انجام گرفتنى و رفق و مداراست و نه «آهستگى» و در واقع ترجمه روايت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] چنين خواهد شد: «به راستى كه خدا هر خير و صلاحى را در رفق و مدارا نهاده است». | ||
مترجم محترم «لَبِثَ» را به معناى «گام برداشتن» دانسته، در حالى كه «لَبِثَ» به معناى توقف، درنگ و ايستادن است و در هيچ يك از كتب لغت چنين معنايى براى آن درج نشده است. طبق ترجمه آقاى حسنزاده حركت كردن در گمراهى و گام برداشتن در اين راه موجب خسارت و... مىشود و طبق فرمايش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] حتى درنگ در گمراهى نيز جايز نيست. | |||
«إن اللّه قد جعل كل خير فى | |||
به راستى اين «آهستگى» چيست كه خداوند در آن هر خيرى را نهاده است؟ آهستگى صدا، آهستگى در راه رفتن و... آيا معناى اين عبارت براى خواننده روشن است؟!! | |||
استاد [[غفاری، علیاکبر|علىاكبر غفارى]] در پانوشت كتاب تحفالعقول، چاپ انتشارات اسلامى، كلمه «التزجيه» را چنين معنا نموده است: «تزجيه» به معناى كار آسان، آسان بخشى، كار انجام گرفتنى و رفق و مداراست و نه «آهستگى» و در واقع ترجمه روايت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] چنين خواهد شد: «به راستى كه خدا هر خير و صلاحى را در رفق و مدارا نهاده است». | |||
از جمله ايراداتى كه بر اين ترجمه گرفته شده، آن است كه از ترجمه آقاى اتابكى استفاده شده و تنها برخى از لغات اديبانه و جملهبندى ايشان تغيير يافته است. آقاى اتابكى در ترجمه متون ادبى عربى، زبردستى خويش را با ترجمه اين كتاب با عنوان «رهاورد خرد» و بسيارى از كتب ديگر نظير كتاب وزين وقعه صفين، با عنوان پيكار صفين، به اثبات رسانده است و لذا در اين كه به عنوان منبعى مورد استفاده مترجم بوده است، شكى نيست؛ اما ادعاى اين محقق كه بر اثبات آن در انتهاى مقالهاش شواهدى را نيز ذكر كرده سخنى بزرگى است كه خود مترجم در ضمن مقالهاى در مقام پاسخ به آن برآمده است. | از جمله ايراداتى كه بر اين ترجمه گرفته شده، آن است كه از ترجمه آقاى اتابكى استفاده شده و تنها برخى از لغات اديبانه و جملهبندى ايشان تغيير يافته است. آقاى اتابكى در ترجمه متون ادبى عربى، زبردستى خويش را با ترجمه اين كتاب با عنوان «رهاورد خرد» و بسيارى از كتب ديگر نظير كتاب وزين وقعه صفين، با عنوان پيكار صفين، به اثبات رسانده است و لذا در اين كه به عنوان منبعى مورد استفاده مترجم بوده است، شكى نيست؛ اما ادعاى اين محقق كه بر اثبات آن در انتهاى مقالهاش شواهدى را نيز ذكر كرده سخنى بزرگى است كه خود مترجم در ضمن مقالهاى در مقام پاسخ به آن برآمده است. | ||
خط ۸۸: | خط ۷۸: | ||
#مقدمه و متن كتاب. | |||
#نگاهى به يك ترجمه، غلامعلى، مهدى، مجله علوم حديث، پاييز 1382، ص 163 و بعد. | |||
#نگاهى به يك نقد، مجله علوم حديث، حسن زاده، صادق، تابستان 1383، ص 256 و بعد. | |||
ویرایش