۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
"جامع مفيدى" تأليف محمد مفيد بن نجم الدين محمود بافقى معروف به محمد مفيد مستوفى، با تصحيح ايرج افشار، از تأليفات قرن يازدهم هجرى (1080 تا1090) | "جامع مفيدى" تأليف محمد مفيد بن نجم الدين محمود بافقى معروف به محمد مفيد مستوفى، با تصحيح ايرج افشار، از تأليفات قرن يازدهم هجرى (1080 تا1090) درباره تاريخ و جغرافياى يزد مىباشد. | ||
زبان كتاب فارسى و انشاى آن نسبتاً روان و آسان است؛ نه چندان لغات نامأنوس دارد و نه جملات طولانى، پيچيده و مغلق. | زبان كتاب فارسى و انشاى آن نسبتاً روان و آسان است؛ نه چندان لغات نامأنوس دارد و نه جملات طولانى، پيچيده و مغلق. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
ترجمه احوال بسيارى از بزرگان و دانشمندان به خصوص آن طبقه از رجال يزد كه از ايران هجرت كرده و در هندوستان زندگى مىكردهاند، منحصر به همين كتاب است. | ترجمه احوال بسيارى از بزرگان و دانشمندان به خصوص آن طبقه از رجال يزد كه از ايران هجرت كرده و در هندوستان زندگى مىكردهاند، منحصر به همين كتاب است. | ||
از مطالب جالب اين اثر اطلاعاتى است كه | از مطالب جالب اين اثر اطلاعاتى است كه درباره زردشتيان بدست مىآيد و به خوبى مىتوان به طرز زندگانى و حيثيت مدنى وحقوق اجتماعى آنها در آن زمان پى برد. در كل مىتوان ادعا كرد كه "جامع مفيدى" هم جامع است و هم مفيد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
خاتمه در دو فصل به بيان حكايات و وقايع غريبهاى كه در آن ايّام رخ داده، مانند مردى كه گوسفند را زنده زنده مىخورد، دو زنى كه لحيه و سبيل طويلى داشتند و... مىپردازد. | خاتمه در دو فصل به بيان حكايات و وقايع غريبهاى كه در آن ايّام رخ داده، مانند مردى كه گوسفند را زنده زنده مىخورد، دو زنى كه لحيه و سبيل طويلى داشتند و... مىپردازد. | ||
مؤلف در شرح احوال بزرگان مطلب تازهايى از زندگى خصوصى آنان ذكر نكرده، بلكه با آوردن لغات مترادف و الفاظ مشابه افراد مختلف را مىستايد و اگر از اختلاف كلمات و مفردات بگذريم، شرح، توصيف، تعريف و تمجيد هر يك از اين افراد قابل تطبيق با ديگرى است. اغلب علما به نظر وى «اكثر اوقات را به اداى وظايف طاعات و عبادات صرف» مىنمايند و اطبا «در ميدان حذاقت گوى مسابقت از اكفاء ربوده» و دانشمندان «به وفور دانش و سرعت فهم و جودت طبع مشهور و معروف»اند (ص 418). | مؤلف در شرح احوال بزرگان مطلب تازهايى از زندگى خصوصى آنان ذكر نكرده، بلكه با آوردن لغات مترادف و الفاظ مشابه افراد مختلف را مىستايد و اگر از اختلاف كلمات و مفردات بگذريم، شرح، توصيف، تعريف و تمجيد هر يك از اين افراد قابل تطبيق با ديگرى است. اغلب علما به نظر وى «اكثر اوقات را به اداى وظايف طاعات و عبادات صرف» مىنمايند و اطبا «در ميدان حذاقت گوى مسابقت از اكفاء ربوده» و دانشمندان «به وفور دانش و سرعت فهم و جودت طبع مشهور و معروف»اند (ص 418). درباره يكى گويد «به غايت حميده خصال و پسنديده افعال بود» (ص206)، در صفت ديگرى گويد «شمس فلك نصر و عطارد آسمان كمال بود و طريقه مصاحبت و رموز مجالست نيكو مىدانست» (ص462). در تعريف عابدى گويد «مردى بود مصلح و پرهيزگار و موفق و ديندار، بر وظايف عبادت مدام مىپرداخت و مراسم طاعات شبانهروزى بر وجه اخلاص به جاى مىآورد» (ص560). | ||
نظير اين جملات | نظير اين جملات درباره افراد ديگر نيز با تغيير مفردات و كلمات تكرار شده است. نوشتن شرح حال افراد به اين طريق ما را به خصوصيات زندگى فردى راهبر نيست. چنان به نظر مىرسد كه مؤلف براى نشان دادن قدرت قلم خويش صفحات كتاب را پر كرده است. | ||
در ابتدى هر فصل جملاتى متشابه كه مفاهيم آنها تقريباً يكسان است آورده مىشود. | در ابتدى هر فصل جملاتى متشابه كه مفاهيم آنها تقريباً يكسان است آورده مىشود. |
ویرایش