جبایی، محمد بن عبدالوهاب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۳۴: خط ۳۴:
'''جُبّايى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام'''، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوريه 916م)، يكى از بزرگ‌ترين نظريه‌پردازان معتزله است كه گروهى از معتزليان متأخر با عنوان «جبائيه» به پيروى از وى شناخته مى‌شدند.
'''جُبّايى، ابوعلى محمد بن عبدالوهاب بن سلام'''، (235 - شعبان 303ق / 849 - فوريه 916م)، يكى از بزرگ‌ترين نظريه‌پردازان معتزله است كه گروهى از معتزليان متأخر با عنوان «جبائيه» به پيروى از وى شناخته مى‌شدند.


برخلاف شهرت فراگير ابوعلى، دانسته‌ها در باره زندگى او اندك و پراكنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهركى در خوزستان واقع در كرانه شمالى رود شوشتر متولد شد. وى در آغاز جوانى - به‌تخمين در اواسط دهه 250ق - براى تحصيل به بصره رفت و به حلقه درس ابويعقوب يوسف بن عبدالله شحام درآمد. اين تخمين بر پايه حكاياتى است كه حاكى از نخستين مناظرات او ظاهراً در بصره است و اينكه در اين زمان او را «پسركى از جباء» مى‌خوانده‌اند.
برخلاف شهرت فراگير ابوعلى، دانسته‌ها درباره زندگى او اندك و پراكنده است. ابوعلى خود در 235ق، در جباء، شهركى در خوزستان واقع در كرانه شمالى رود شوشتر متولد شد. وى در آغاز جوانى - به‌تخمين در اواسط دهه 250ق - براى تحصيل به بصره رفت و به حلقه درس ابويعقوب يوسف بن عبدالله شحام درآمد. اين تخمين بر پايه حكاياتى است كه حاكى از نخستين مناظرات او ظاهراً در بصره است و اينكه در اين زمان او را «پسركى از جباء» مى‌خوانده‌اند.


پرورش جبايى در خوزستان به وى تربيتى ايرانى داده بود. ابوالحسن اشعرى در نقدى بر تأويلات قرآنى ابوعلى، تصريح دارد كه زبان اصلى وى عربى نبود و به كنايه يادآور مى‌شود كه او در فهم قرآن، زبان اهل روستايش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است كه [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] نيز گاه درك او از زبان عربى را نقد كرده است.
پرورش جبايى در خوزستان به وى تربيتى ايرانى داده بود. ابوالحسن اشعرى در نقدى بر تأويلات قرآنى ابوعلى، تصريح دارد كه زبان اصلى وى عربى نبود و به كنايه يادآور مى‌شود كه او در فهم قرآن، زبان اهل روستايش جباء را مبنا قرار داده است. گفتنى است كه [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]] نيز گاه درك او از زبان عربى را نقد كرده است.


شحام مهم‌ترين استاد او در كلام معتزلى است و به‌عنوان واسطه‌اى در انتقال تعاليم ابوالهذيل علاف به وى ايفاى نقش كرده است. [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، ابوجعفر اسكافى (د 240ق)، متكلم معتزلى بغداد را نيز از استادان او شمرده است كه از نظر زمانى پذيرفتنى نيست. فارغ از كلام، تبحر ابوعلى در حيطه‌هاى ادبيات عرب حكايت از آن دارد كه تعليمى استوار در اين باره داشته، هرچند گزارش روشنى در باره استادان ادب او به دست نيامده است.
شحام مهم‌ترين استاد او در كلام معتزلى است و به‌عنوان واسطه‌اى در انتقال تعاليم ابوالهذيل علاف به وى ايفاى نقش كرده است. [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، ابوجعفر اسكافى (د 240ق)، متكلم معتزلى بغداد را نيز از استادان او شمرده است كه از نظر زمانى پذيرفتنى نيست. فارغ از كلام، تبحر ابوعلى در حيطه‌هاى ادبيات عرب حكايت از آن دارد كه تعليمى استوار در اين باره داشته، هرچند گزارش روشنى درباره استادان ادب او به دست نيامده است.


قراين نشان مى‌دهد كه ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترك كرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حكايات نشان از ملاقات‌هايى ميان ابوعلى جبايى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متكلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئين - شايد با توجه به عبارات ركيك موجود در اين روايت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضه‌اى با قرآن - اصرار دارد كه اين حكايات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبايى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغداديان با آموزه‌هاى مكتب معتزلى بصره نيز آشنا شوند و اين آغازى بود براى اينكه مرزهاى جغرافيايى ميان دو مكتب بصره و بغداد فروريزد و نام بصرى و بغدادى براى اين دو مكتب، صرفاً ناظر به تمايز دو سنت معتزلى باشد.
قراين نشان مى‌دهد كه ابوعلى در حدود سال 257ق / 871م، بصره را به قصد بغداد ترك كرد و تا حدود سال 274ق / 887م، هنوز آنجا بوده است. برخى حكايات نشان از ملاقات‌هايى ميان ابوعلى جبايى در دوره اقامتش در بغداد با ابن راوندى - متكلم منشعب از معتزله - دارد، اما گوئين - شايد با توجه به عبارات ركيك موجود در اين روايت، مانند اعتراف ابن راوندى به معارضه‌اى با قرآن - اصرار دارد كه اين حكايات برساخته است. دوره اقامت ابوعلى جبايى در بغداد، فرصتى مناسب بود تا بغداديان با آموزه‌هاى مكتب معتزلى بصره نيز آشنا شوند و اين آغازى بود براى اينكه مرزهاى جغرافيايى ميان دو مكتب بصره و بغداد فروريزد و نام بصرى و بغدادى براى اين دو مكتب، صرفاً ناظر به تمايز دو سنت معتزلى باشد.
خط ۵۰: خط ۵۰:
او سرانجام در عسكر مكرم وفات يافت. اينكه برخى چون [[ذهبى]]، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفته‌اند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصيت كرد كه پيكر وى را در عسكر مكرم به خاك سپارد، اما ابوهاشم پيكر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى كنار مادر و مادربزرگش دفن كرد.
او سرانجام در عسكر مكرم وفات يافت. اينكه برخى چون [[ذهبى]]، به سبب شهرت انتساب او به بصره، وفاتش را در بصره گفته‌اند، عارى از دقت است. ابوعلى به فرزندش ابوهاشم وصيت كرد كه پيكر وى را در عسكر مكرم به خاك سپارد، اما ابوهاشم پيكر پدر را به زادگاهش جباء منتقل و در مقبره خانوادگى كنار مادر و مادربزرگش دفن كرد.


با آنكه ابوعلى تأليفات متعددى داشته و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] آنها را بيش از 70 تصنيف گفته، اكنون هيچ‌يك از آثار او برجاى نمانده است تا امكان مطالعه مستقيم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات ابن نديم در باره عناوين آثار وى نيز از بخش‌هاى مفقودشده كتاب «الفهرست» است و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه ظاهراً اين بخش از «الفهرست» را در اختيار داشته، فقط به كتابى اشاره كرده است كه ابوعلى جبايى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآن‌رو كه چنين تأليفى او را به شگفت آورده است.
با آنكه ابوعلى تأليفات متعددى داشته و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] آنها را بيش از 70 تصنيف گفته، اكنون هيچ‌يك از آثار او برجاى نمانده است تا امكان مطالعه مستقيم آراء او وجود داشته باشد. حتى اطلاعات ابن نديم درباره عناوين آثار وى نيز از بخش‌هاى مفقودشده كتاب «الفهرست» است و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] كه ظاهراً اين بخش از «الفهرست» را در اختيار داشته، فقط به كتابى اشاره كرده است كه ابوعلى جبايى در رد شاگردش اشعرى نوشته بود؛ تنها ازآن‌رو كه چنين تأليفى او را به شگفت آورده است.


مى‌دانيم كه در طى سده‌هاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسير ايفا نمودند. در واقع، متكلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسير تفسير، به دنبال آن بودند كه مؤيداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در كنار آن بكوشند تا براى آياتى كه ظاهر آن مخالف آراء ايشان بود، تأويلى به دست دهند و در همين راستا بود كه به‌گونه‌هاى متنوعى از تفسيرنويسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، يكى از رايج‌ترين گونه‌ها نزد متكلمان بود كه مورد توجه ابوعلى نيز قرار گرفت و زمينه تأليف كتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.
مى‌دانيم كه در طى سده‌هاى 3 و 4ق، معتزله نقشى مؤثر در حوزه تفسير ايفا نمودند. در واقع، متكلمانى چون ابوعلى با گام برداشتن در مسير تفسير، به دنبال آن بودند كه مؤيداتى براى اعتقادات خود از قرآن نشان دهند و در كنار آن بكوشند تا براى آياتى كه ظاهر آن مخالف آراء ايشان بود، تأويلى به دست دهند و در همين راستا بود كه به‌گونه‌هاى متنوعى از تفسيرنويسى در عصر خود دست زدند. گونه «متشابه القرآن»، يكى از رايج‌ترين گونه‌ها نزد متكلمان بود كه مورد توجه ابوعلى نيز قرار گرفت و زمينه تأليف كتابى با عنوان «متشابه القرآن» را فراهم آورد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش