۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
ابويعلى از 385ق به آموختن حديث آغاز كرد. ده ساله بود كه پدرش درگذشت و تربيت او را مردى به نام حربى كه وصى پدر بود، برعهده گرفت. پس از آن بود كه نزد ابن مفرحه مقرى عباراتى از مختصر خرقى را خواند و از اين راه علاقهاى به فقه پيدا كرد، سپس براى تكميل معلومات به مجلس درس ابن حامد رفت. بدين ترتيب در حلقه شاگردان ابوعبدالله ابن حامد (د 403ق) كه از بزرگان حنبلى بود، درآمد و مدتى بعد، از شاگران ممتاز او شد؛ چنانكه در 402ق كه ابن حامد عزم حج كرد، ابويعلى را بهعنوان جانشين خود به شاگرادانش معرفى كرد. وى پس از مرگ استادش ابن حامد به تأليف و تدريس روى آورد. در 414ق به زيارت حج رفت و پس از مراجعت، همچنان به تصنيف و تدريس پرداخت؛ چنانكه تا بازپسين سالهاى زندگى در جامع منصور در جايگاه عبدالله بن احمد بن حنبل املاى حديث مىكرد. عاملان نشر و املاى تعاليم وى در ميان جمع، سه تن بودند: ابومحمد ابن جابر، ابومنصور ابن انبارى و ابوعلى يزدانى. | ابويعلى از 385ق به آموختن حديث آغاز كرد. ده ساله بود كه پدرش درگذشت و تربيت او را مردى به نام حربى كه وصى پدر بود، برعهده گرفت. پس از آن بود كه نزد ابن مفرحه مقرى عباراتى از مختصر خرقى را خواند و از اين راه علاقهاى به فقه پيدا كرد، سپس براى تكميل معلومات به مجلس درس ابن حامد رفت. بدين ترتيب در حلقه شاگردان ابوعبدالله ابن حامد (د 403ق) كه از بزرگان حنبلى بود، درآمد و مدتى بعد، از شاگران ممتاز او شد؛ چنانكه در 402ق كه ابن حامد عزم حج كرد، ابويعلى را بهعنوان جانشين خود به شاگرادانش معرفى كرد. وى پس از مرگ استادش ابن حامد به تأليف و تدريس روى آورد. در 414ق به زيارت حج رفت و پس از مراجعت، همچنان به تصنيف و تدريس پرداخت؛ چنانكه تا بازپسين سالهاى زندگى در جامع منصور در جايگاه عبدالله بن احمد بن حنبل املاى حديث مىكرد. عاملان نشر و املاى تعاليم وى در ميان جمع، سه تن بودند: ابومحمد ابن جابر، ابومنصور ابن انبارى و ابوعلى يزدانى. | ||
در 421 يا 422ق، قاضى شريف ابوعلى ابن ابىموسى هاشمى پيشنهاد كرد تا منصب «شهادت» را نزد قاضىالقضات ابوعبدالله ابن ماكولا (د 447ق) بپذيرد، ولى ابويعلى از قبول آن سر باز زد، تا اينكه بعد از مرگ قاضى ابوعلى، به وساطت ابومنصور ابن يوسف و ابوعلى ابن جراده كه با او دوستى و اشتراك عقيده داشتند، برخلاف ميل خود اين سمت را پذيرفت. مدتى نيز همين مقام را نزد قاضىالقضات ابوعبدالله دامغانى داشت. در 432 يا به قولى در 433ق در زمان خلافت قائم، بههمراه جمعى از اهل علم، از جمله زاهد مشهور ابوالحسن قزوينى در قصر خليفه كه در آنجا کتاب قدريه با تشريفات خاصى خوانده مىشد، حضور داشت. در اين جلسه نظر مخالفان | در 421 يا 422ق، قاضى شريف ابوعلى ابن ابىموسى هاشمى پيشنهاد كرد تا منصب «شهادت» را نزد قاضىالقضات ابوعبدالله ابن ماكولا (د 447ق) بپذيرد، ولى ابويعلى از قبول آن سر باز زد، تا اينكه بعد از مرگ قاضى ابوعلى، به وساطت ابومنصور ابن يوسف و ابوعلى ابن جراده كه با او دوستى و اشتراك عقيده داشتند، برخلاف ميل خود اين سمت را پذيرفت. مدتى نيز همين مقام را نزد قاضىالقضات ابوعبدالله دامغانى داشت. در 432 يا به قولى در 433ق در زمان خلافت قائم، بههمراه جمعى از اهل علم، از جمله زاهد مشهور ابوالحسن قزوينى در قصر خليفه كه در آنجا کتاب قدريه با تشريفات خاصى خوانده مىشد، حضور داشت. در اين جلسه نظر مخالفان درباره کتاب إبطال التأويلات مورد بحث بوده است. جريان اين مجلس مباحثه را يكى از ياران ابويعلى كه در جلسه حاضر بوده، نقل كرده است. | ||
بار ديگر در 445ق، در جلسهاى كه زير نظر ابوالقاسم على بن حسن، معروف به ابن مسلمه تشكيل يافته بود تا نظر دستگاه خلافت را در اصول اعتقادات دينى اعلام دارد، شركت داشت. چنانكه لائوست نيز يادآور شده، اين امر نشان مىدهد كه محتملا ابويعلى هم مانند ماوردى از اطرافيان ابن مسلمه و مورد حمايت وى بوده است. | بار ديگر در 445ق، در جلسهاى كه زير نظر ابوالقاسم على بن حسن، معروف به ابن مسلمه تشكيل يافته بود تا نظر دستگاه خلافت را در اصول اعتقادات دينى اعلام دارد، شركت داشت. چنانكه لائوست نيز يادآور شده، اين امر نشان مىدهد كه محتملا ابويعلى هم مانند ماوردى از اطرافيان ابن مسلمه و مورد حمايت وى بوده است. |
ویرایش