۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
جوان در دورانى بسرمىبرد كه سراپا احساسات است. تمام تمايلات و غرايزش بالفعل شده، تخيلها، آمال و آرزوها، وسوسهها و شبههها وجودش را فراگرفته و مهمتر اينكه غرور و جوانى هم بر او حكمفرما شده است. پس نيازمند نيروى كنترلكننده قوى است تا او را از سقوط و انحراف حتمى بازدارد و به راه سعادت هدايت كند. اين نيروى كنترلكننده، مجموعهاى از عوامل گوناگون است كه در اثر حاضر بهتفصيل به آنها پرداخته شده است. | جوان در دورانى بسرمىبرد كه سراپا احساسات است. تمام تمايلات و غرايزش بالفعل شده، تخيلها، آمال و آرزوها، وسوسهها و شبههها وجودش را فراگرفته و مهمتر اينكه غرور و جوانى هم بر او حكمفرما شده است. پس نيازمند نيروى كنترلكننده قوى است تا او را از سقوط و انحراف حتمى بازدارد و به راه سعادت هدايت كند. اين نيروى كنترلكننده، مجموعهاى از عوامل گوناگون است كه در اثر حاضر بهتفصيل به آنها پرداخته شده است. | ||
در بحث مسئوليت جوانان، چهار دسته مسئوليت بيان شده كه متوجه نوع بشر و بهويژه جوانان است: اول، مسئوليت جسمانى و مواظبت كامل از جسم و پيكره مادى؛ دوم، مسئوليت روحى كه در خصوص روح و بعد معنوى اوست و مايه امتياز انسان از ديگر حيوانات است؛ سوم، مسئوليت اجتماعى كه | در بحث مسئوليت جوانان، چهار دسته مسئوليت بيان شده كه متوجه نوع بشر و بهويژه جوانان است: اول، مسئوليت جسمانى و مواظبت كامل از جسم و پيكره مادى؛ دوم، مسئوليت روحى كه در خصوص روح و بعد معنوى اوست و مايه امتياز انسان از ديگر حيوانات است؛ سوم، مسئوليت اجتماعى كه درباره اجتماع و جامعهاى است كه در آن زندگى مىكند و وظايف و مسئوليتهايى كه بايد آنها را به نحو احسن ايفا نمايد و چهارم، مسئوليت بندگى خداى متعالى است كه از مسئوليتهاى ديگر، مهمتر و مفيدتر است. ازدواج و موانع آن و كار شايسته و شرايط آن، از ديگر مباحثى است كه در اين کتاب مطرح شده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در جلد اول، فصل اول، جوان و نيروهاى كنترلكننده وى، مورد بررسى و ارزيابى قرار گرفته است. نويسنده، معتقد است براى جلوگيرى از خطر انحراف و سقوط جوانان، بايد يك نيروى كنترلكننده وجود داشته باشد. به نظر وى، اين نيروى كنترلكننده، يك چيز نيست، بلكه مجموعهاى از عوامل گوناگون است كه بايد با هم به كار افتد و هماهنگ حركت كند تا جوان و ساير اقشار جامعه، با استفاده از آنها بتوانند راه خود را بيابند و از خطرها محفوظ بمانند. اين اجزا كه نويسنده بهصورت مفصل به تشريح و بررسى آنها پرداخته است، عبارتند از: عقل، وجدان اخلاقى، آداب و رسوم اجتماعى، احترام به قانون، انعطافپذيرى، نماز، ايمان عقلى و قلبى، تربيت خانوادگى، فرهنگى و اجتماعى <ref>جلد اول، ص 20</ref>. | در جلد اول، فصل اول، جوان و نيروهاى كنترلكننده وى، مورد بررسى و ارزيابى قرار گرفته است. نويسنده، معتقد است براى جلوگيرى از خطر انحراف و سقوط جوانان، بايد يك نيروى كنترلكننده وجود داشته باشد. به نظر وى، اين نيروى كنترلكننده، يك چيز نيست، بلكه مجموعهاى از عوامل گوناگون است كه بايد با هم به كار افتد و هماهنگ حركت كند تا جوان و ساير اقشار جامعه، با استفاده از آنها بتوانند راه خود را بيابند و از خطرها محفوظ بمانند. اين اجزا كه نويسنده بهصورت مفصل به تشريح و بررسى آنها پرداخته است، عبارتند از: عقل، وجدان اخلاقى، آداب و رسوم اجتماعى، احترام به قانون، انعطافپذيرى، نماز، ايمان عقلى و قلبى، تربيت خانوادگى، فرهنگى و اجتماعى <ref>جلد اول، ص 20</ref>. | ||
نويسنده در بحث از عقل، به جوانان توصيه مىنمايد كه قبل از شروع به هر سخن و كارى، اول | نويسنده در بحث از عقل، به جوانان توصيه مىنمايد كه قبل از شروع به هر سخن و كارى، اول درباره آن فكر كنند و بينديشند كه آيا اين كار صلاح است يا نه؟ <ref>همان، ص 24</ref>. | ||
وى بر اين باور است كه اين عقل مىباشد كه جلوى احساسات مفرط را گرفته و آن را كنترل مىكند؛ عقل است كه جلوى غرور علمى بىجا را گرفته و آن را به حد اعتدال رسانده و تمايلات و غرايز سركش و بيچارهكننده جلوگيرى كرده و آن را در راه صلاح به كار مىبرد؛ ازاينرو، شكر نعمت بزرگى چون عقل ايجاب مىكند كه به بهترين وجه از آن استفاده شده و در همه مراحل و شئون زندگى، به كار برده شود <ref>همان، ص 25</ref>. | وى بر اين باور است كه اين عقل مىباشد كه جلوى احساسات مفرط را گرفته و آن را كنترل مىكند؛ عقل است كه جلوى غرور علمى بىجا را گرفته و آن را به حد اعتدال رسانده و تمايلات و غرايز سركش و بيچارهكننده جلوگيرى كرده و آن را در راه صلاح به كار مىبرد؛ ازاينرو، شكر نعمت بزرگى چون عقل ايجاب مىكند كه به بهترين وجه از آن استفاده شده و در همه مراحل و شئون زندگى، به كار برده شود <ref>همان، ص 25</ref>. |
ویرایش