آتشک: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عماد الدين' به 'عمادالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''آتشك'''، به زبان فارسى، توسط [[عمادالدين محمود بن مسعود شيرازى]]، در سال 977ق (1569م) نگاشته شده است. سيريل الگود، کتاب مذكور را نخستين رساله مستقل | '''آتشك'''، به زبان فارسى، توسط [[عمادالدين محمود بن مسعود شيرازى]]، در سال 977ق (1569م) نگاشته شده است. سيريل الگود، کتاب مذكور را نخستين رساله مستقل درباره بيمارى سيفليس به زبان فارسى مىداند (تاريخ پزشكى ايران و سرزمينهاى خلافت شرقى، ص 427). | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
بقيه رساله آتشك، به درمان اين بيمارى اختصاص داده شده و در آن تعداد فوقالعاده زيادى دارو كه اكثر داراى ماهيت مسهلى هستند، تجويز گرديده است. | بقيه رساله آتشك، به درمان اين بيمارى اختصاص داده شده و در آن تعداد فوقالعاده زيادى دارو كه اكثر داراى ماهيت مسهلى هستند، تجويز گرديده است. | ||
کتاب، حاوى اطلاعات جالبى | کتاب، حاوى اطلاعات جالبى درباره بيمارى سيفليس، بهخصوص طرق سرايت آن است و براى يك پژوهشگر بىطرف مىتواند منبع خوبى براى ريشهيابى و سابقه تاريخى شيوع اين بيمارى كه احتمالاً رهآورد هيئتهاى اعزامى از اروپا به دربار صفوى است، باشد و شايد پسوند افرنجى (فرنگى) به دنبال نام فارسى اين بيمارى، شاهدى بر هوشيارى اهل علم و مردم ما در قرون گذشته باشد؛ گو اينكه برخى از نويسندگان غربى از اين پسوند عصبانى شده و سخنانى به گزافه گفتهاند. | ||
در اين کتاب، شيوههاى درمانى متداول و نحوه استفاده از جيوه و تركيبات آن (علىرغم سميت شديد و آگاهى پزشكان قديم از اين موضوع)، مورد بحث قرار گرفته و نهايتاً اميد مىرود ملاحظه اين کتاب براى نسل فرهيخته و پژوهشگر صرف نظر از آگاهى به پيشينه علمى و ارزش ميراث پزشكى كشور و اعتماد به نفس برخاسته از آن، زمينهاى براى تحقيق و تتبع تاريخى و حتى شايد پزشكى متناسب با زمان ما باشد. | در اين کتاب، شيوههاى درمانى متداول و نحوه استفاده از جيوه و تركيبات آن (علىرغم سميت شديد و آگاهى پزشكان قديم از اين موضوع)، مورد بحث قرار گرفته و نهايتاً اميد مىرود ملاحظه اين کتاب براى نسل فرهيخته و پژوهشگر صرف نظر از آگاهى به پيشينه علمى و ارزش ميراث پزشكى كشور و اعتماد به نفس برخاسته از آن، زمينهاى براى تحقيق و تتبع تاريخى و حتى شايد پزشكى متناسب با زمان ما باشد. | ||
در فاصله زمانى كه مؤلف، مطالب خود را | در فاصله زمانى كه مؤلف، مطالب خود را درباره آتشك نوشته (و مطالب بسيار مفصلترى كه بعداً در اين زمينه نگاشته)، هيچ مطلبى درباره اين بيمارى به رشته تحرير درنيامده است. بههرحال، چنين به نظر مىرسد كه نويسندگان بعدى همه به آنچه كه مؤلف در اين باره نوشته است، استناد جستهاند و دستورات همين شخص است كه تا سالها بعد، براى درمان اين بيمارى به كار مىرفت؛ تا جايى كه حتى در «علاج الابدان» كه در اواخر دوره گوركانيان در هندوستان نوشته شد نيز براى درمان آتشك همان مطالب و دستورالعملهاى عمادالدين بازگو گرديده است. | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
نسخهاى از رساله آتشك كه در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى نگهدارى مىشد، توسط مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى طب اسلامى و مكمل، وابسته به دانشگاه علوم پزشكى ايران (تهران)، در مرداد سال 1382ش و در 48 صفحه چاپ و منتشر شده است. | نسخهاى از رساله آتشك كه در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى نگهدارى مىشد، توسط مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى طب اسلامى و مكمل، وابسته به دانشگاه علوم پزشكى ايران (تهران)، در مرداد سال 1382ش و در 48 صفحه چاپ و منتشر شده است. | ||
در ابتداى اين رساله، ديباچهاى به قلم آقاى [[اصفهانی، محمدمهدی|دكتر محمدمهدى اصفهانى]] | در ابتداى اين رساله، ديباچهاى به قلم آقاى [[اصفهانی، محمدمهدی|دكتر محمدمهدى اصفهانى]] درباره زندگى و آثار مؤلف آمده است. | ||
== پیوندها == | == پیوندها == | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
نسخهٔ ۶ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۴۹
نام کتاب | آتشک |
---|---|
نام های دیگر کتاب | کتاب آتشک |
پدیدآورندگان | عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود (نويسنده)
اصفهانی، محمدمهدی (مقدمه نويس) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | RC 201 /ع8آ2 |
موضوع | بیماریهای آمیزشی
سیفیلیس |
ناشر | دانشگاه علوم پزشكی ايران، موسسه مطالعات تاريخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1382 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE12474AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
آتشك، به زبان فارسى، توسط عمادالدين محمود بن مسعود شيرازى، در سال 977ق (1569م) نگاشته شده است. سيريل الگود، کتاب مذكور را نخستين رساله مستقل درباره بيمارى سيفليس به زبان فارسى مىداند (تاريخ پزشكى ايران و سرزمينهاى خلافت شرقى، ص 427).
ساختار
اين رساله، با يك مقدمه كوتاه شروع مىشود و مطالب آن، داراى باببندى و فصلبندى خاصى نيست.
گزارش محتوا
مؤلف، در مقدمه توضيح مىدهد كه چون مرض آتشك در زمان سابق نبوده و از اطباى پيشين، نوشته قابل ذكرى در اين باره نرسيده، لذا او به اين كار همت نهاده است.
وى پس از اين مقدمه، رساله خود را با مقايسه آتشك و آبله شروع مىكند و بين آنها و سياهزخم و جرب فرق قائل مىشود و سپس در مورد چگونگى اشاعه آن اظهار نظر مىكند.
بقيه رساله آتشك، به درمان اين بيمارى اختصاص داده شده و در آن تعداد فوقالعاده زيادى دارو كه اكثر داراى ماهيت مسهلى هستند، تجويز گرديده است.
کتاب، حاوى اطلاعات جالبى درباره بيمارى سيفليس، بهخصوص طرق سرايت آن است و براى يك پژوهشگر بىطرف مىتواند منبع خوبى براى ريشهيابى و سابقه تاريخى شيوع اين بيمارى كه احتمالاً رهآورد هيئتهاى اعزامى از اروپا به دربار صفوى است، باشد و شايد پسوند افرنجى (فرنگى) به دنبال نام فارسى اين بيمارى، شاهدى بر هوشيارى اهل علم و مردم ما در قرون گذشته باشد؛ گو اينكه برخى از نويسندگان غربى از اين پسوند عصبانى شده و سخنانى به گزافه گفتهاند.
در اين کتاب، شيوههاى درمانى متداول و نحوه استفاده از جيوه و تركيبات آن (علىرغم سميت شديد و آگاهى پزشكان قديم از اين موضوع)، مورد بحث قرار گرفته و نهايتاً اميد مىرود ملاحظه اين کتاب براى نسل فرهيخته و پژوهشگر صرف نظر از آگاهى به پيشينه علمى و ارزش ميراث پزشكى كشور و اعتماد به نفس برخاسته از آن، زمينهاى براى تحقيق و تتبع تاريخى و حتى شايد پزشكى متناسب با زمان ما باشد.
در فاصله زمانى كه مؤلف، مطالب خود را درباره آتشك نوشته (و مطالب بسيار مفصلترى كه بعداً در اين زمينه نگاشته)، هيچ مطلبى درباره اين بيمارى به رشته تحرير درنيامده است. بههرحال، چنين به نظر مىرسد كه نويسندگان بعدى همه به آنچه كه مؤلف در اين باره نوشته است، استناد جستهاند و دستورات همين شخص است كه تا سالها بعد، براى درمان اين بيمارى به كار مىرفت؛ تا جايى كه حتى در «علاج الابدان» كه در اواخر دوره گوركانيان در هندوستان نوشته شد نيز براى درمان آتشك همان مطالب و دستورالعملهاى عمادالدين بازگو گرديده است.
وضعيت کتاب
نسخهاى از رساله آتشك كه در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى نگهدارى مىشد، توسط مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكى طب اسلامى و مكمل، وابسته به دانشگاه علوم پزشكى ايران (تهران)، در مرداد سال 1382ش و در 48 صفحه چاپ و منتشر شده است.
در ابتداى اين رساله، ديباچهاى به قلم آقاى دكتر محمدمهدى اصفهانى درباره زندگى و آثار مؤلف آمده است.