۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'عباس اقبال' به 'عباس اقبال ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
حبيب هنوز ده، يازده سال بيش نداشت كه در سال 1288ش، دستجات كاشانى به سركردگى نايب حسين كاشى و پسرش ماشاءالله خان كاشى براى نخستينبار به بيابانك وارد شدند. اينان از جلوى نيروهاى مشروطهخواه بختيارى فرار كرده و خود را به اين ناحيه رسانده بودند. منتخب السادات و فرزندانش را دستگير كردند و اموالشان به غارت رفت. ماشاءالله خان كه نسبت به پدرش متعادلتر بود، چون دانست منتخب السادات شاعر است و در امور ديوانى و منشيگرى تسلط دارد، او را به دبيرى خود برگزيد و مأمور كرد منظومهاى مفصل در گزارش كارها و لشكركشىهايش بسرايد. اين منظومه با نام فتحنامه نايبى كه در چند هزار بيت در مدتى كوتاه و به اجبار سروده شده، هر چند از حيث ادبى و هنرى واجد ارزش نيست، اما اصيلترين روايت از ماجراجويىهاى اين گروه آشوبگر است. | حبيب هنوز ده، يازده سال بيش نداشت كه در سال 1288ش، دستجات كاشانى به سركردگى نايب حسين كاشى و پسرش ماشاءالله خان كاشى براى نخستينبار به بيابانك وارد شدند. اينان از جلوى نيروهاى مشروطهخواه بختيارى فرار كرده و خود را به اين ناحيه رسانده بودند. منتخب السادات و فرزندانش را دستگير كردند و اموالشان به غارت رفت. ماشاءالله خان كه نسبت به پدرش متعادلتر بود، چون دانست منتخب السادات شاعر است و در امور ديوانى و منشيگرى تسلط دارد، او را به دبيرى خود برگزيد و مأمور كرد منظومهاى مفصل در گزارش كارها و لشكركشىهايش بسرايد. اين منظومه با نام فتحنامه نايبى كه در چند هزار بيت در مدتى كوتاه و به اجبار سروده شده، هر چند از حيث ادبى و هنرى واجد ارزش نيست، اما اصيلترين روايت از ماجراجويىهاى اين گروه آشوبگر است. | ||
حبيب در سال 1295ش عازم دامغان شد تا در مدارس آنجا به تحصيل بپردازد و در آنجا، نخست در مدرسه ناظميه به تحصيل مشغول شد و در سال 1300ش رهسپار تهران گرديد. نخست در مدرسه آليانس به تحصيل پرداخت. سپس در دارالمعلمين مركزى به ادامه تحصيل در رشته ادبى مشغول شد. در آنجا، از محضر استادان نامى آن روزگار چون ابوالحسن فروغى (رئيس دارالمعلمين) و عباس اقبال بهره برد. در همين دوره، با [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] كه او نيز در دارالمعلمين تحصيل مىكرد آشنايى يافت. مينوى سالها بعد به اروپا رفت و زمانى كه يغمايى مجله يغما را به راه انداخت، از همان ابتدا، به همكارى با مجله يغما پرداخت و در سالهاى نخست در هر شماره، مقالهاى علمى از وى درج شده است. | حبيب در سال 1295ش عازم دامغان شد تا در مدارس آنجا به تحصيل بپردازد و در آنجا، نخست در مدرسه ناظميه به تحصيل مشغول شد و در سال 1300ش رهسپار تهران گرديد. نخست در مدرسه آليانس به تحصيل پرداخت. سپس در دارالمعلمين مركزى به ادامه تحصيل در رشته ادبى مشغول شد. در آنجا، از محضر استادان نامى آن روزگار چون ابوالحسن فروغى (رئيس دارالمعلمين) و [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]] بهره برد. در همين دوره، با [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى]] كه او نيز در دارالمعلمين تحصيل مىكرد آشنايى يافت. مينوى سالها بعد به اروپا رفت و زمانى كه يغمايى مجله يغما را به راه انداخت، از همان ابتدا، به همكارى با مجله يغما پرداخت و در سالهاى نخست در هر شماره، مقالهاى علمى از وى درج شده است. | ||
پس از پايان تحصيل در دارالمعلمين و مدرسه عالى حقوق، يغمايى ابتدا مدت كوتاهى به عنوان رئيس اداره آمار به خور رفت و سپس به استخدام وزارت معارف درآمد و به عنوان رئيس معارف سمنان به آن شهر انتقال يافت. خور بيابانك در آن زمان تابع سمنان بود و يغمايى اولين مدرسه را در زادگاه خود تأسيس كرد. | پس از پايان تحصيل در دارالمعلمين و مدرسه عالى حقوق، يغمايى ابتدا مدت كوتاهى به عنوان رئيس اداره آمار به خور رفت و سپس به استخدام وزارت معارف درآمد و به عنوان رئيس معارف سمنان به آن شهر انتقال يافت. خور بيابانك در آن زمان تابع سمنان بود و يغمايى اولين مدرسه را در زادگاه خود تأسيس كرد. |
ویرایش