۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،خ' به '، خ') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مترجم قبل از شروع به ترجمه بايد جوانب امر را مورد بررسى قرار داده و با انتخاب شيوه ترجمه زبان نگارشى را با توجه به موضوع برگزيند و سپس ترجمه را آغاز كند.دو سبك در رابطه با ترجمه وجود دارد: ترجمه معنايى و ترجمه ارتباطى.در ترجمه معنايى اغلب مفاهيم معنايى و ساختارى زبان مبداء به مقصد منتقل مىشود و خواننده اغلب احساس مىكند كه متن ترجمه شدهاى را مطالعه مىكند.طرفداران ترجمه معنايى قائلند كه اصالت متن بايد حفظ گردد و اعتقادى به ترجمه روان و سليس ندارند در ترجمه معنايى عبارات ناصحيح و يا غير واقع همانگونه باقى مىماند و مترجم در صورت نياز تبصره يا شرحها يا توضيحاتى اضافه مىكند.ولى طرفداران ترجمه ارتباطى معتقدند كه هدف ترجمه قرار دادن نويسنده در دنياى خواننده است در ترجمه ارتباطى هرگز از عبارات غير آشناى زبان مبداء استفاده نمىكند.زبان در ترجمه ارتباطى روان و سليس است. | مترجم قبل از شروع به ترجمه بايد جوانب امر را مورد بررسى قرار داده و با انتخاب شيوه ترجمه زبان نگارشى را با توجه به موضوع برگزيند و سپس ترجمه را آغاز كند.دو سبك در رابطه با ترجمه وجود دارد: ترجمه معنايى و ترجمه ارتباطى.در ترجمه معنايى اغلب مفاهيم معنايى و ساختارى زبان مبداء به مقصد منتقل مىشود و خواننده اغلب احساس مىكند كه متن ترجمه شدهاى را مطالعه مىكند.طرفداران ترجمه معنايى قائلند كه اصالت متن بايد حفظ گردد و اعتقادى به ترجمه روان و سليس ندارند در ترجمه معنايى عبارات ناصحيح و يا غير واقع همانگونه باقى مىماند و مترجم در صورت نياز تبصره يا شرحها يا توضيحاتى اضافه مىكند.ولى طرفداران ترجمه ارتباطى معتقدند كه هدف ترجمه قرار دادن نويسنده در دنياى خواننده است در ترجمه ارتباطى هرگز از عبارات غير آشناى زبان مبداء استفاده نمىكند.زبان در ترجمه ارتباطى روان و سليس است. | ||
با توجه به مطالب بالا شايد بتوان گفت ترجمه آقاى [[مدرس گیلانی، مرتضی|مدرس گيلانى]] از نوع ترجمه معنايى باشد.زيرا داراى ويژگى روانى و خوشخوان بودن نيست و از كلمات و لغات عربى در ترجمه استفاده شده و خواننده قطعا احساس مىكند داراى متن ترجمه شدهاى را مطالعه مىكند.شواهد حديث 36:ما منعك من الحج؟قال كفالة كفلت بها،قال:مالك و الكفالات «چه ترا از حجگزاردن بازداشت؟در پاسخ گفت:كفالتى كه به گردن گرفته بودم.امام گفت: ترا به كفالت كردن چه؟ | با توجه به مطالب بالا شايد بتوان گفت ترجمه آقاى [[مدرس گیلانی، مرتضی|مدرس گيلانى]] از نوع ترجمه معنايى باشد.زيرا داراى ويژگى روانى و خوشخوان بودن نيست و از كلمات و لغات عربى در ترجمه استفاده شده و خواننده قطعا احساس مىكند داراى متن ترجمه شدهاى را مطالعه مىكند.شواهد حديث 36:ما منعك من الحج؟قال كفالة كفلت بها،قال:مالك و الكفالات «چه ترا از حجگزاردن بازداشت؟در پاسخ گفت:كفالتى كه به گردن گرفته بودم.امام گفت: ترا به كفالت كردن چه؟ | ||
حديث 29 قال رسول الله(ص):من الهرؤة استصلاح المال پيامبر خدا گفته است: «اصلاح خواسته از جوانمرديست» قال | حديث 29 قال رسول الله(ص):من الهرؤة استصلاح المال پيامبر خدا گفته است: «اصلاح خواسته از جوانمرديست» قال ابوعبدا...(ع):ثلاثة فى حرز الله عزّ و جل الى ان يفرغ الله من الحساب:رجل لم يزن قط «امام صادق(ع)گفته:» سه كس در پناه خدايند تا از بازخواست مردم آسايش يابد»(حديث 267). | ||
ترجمه 269:يا على لا تشاورن جبانا فانه يضيق عليك المخرج.و لا تشاورن البخيل.«اى على با ترسو كنكاش مكن كه راهرا بر تو ببندد، با تنگچشم مشورت مكن.ترجمه 602 بيمها پنجگونه است خوف، خشية، وجل، رهبت و هيبت و از اين قبيل موارد مىتوان باز مشاهده نمود.مترجم ضمن مقدمهاى به شرححال شيخ، مشائخ او(كه 252 مورد ذكر مىكند)،شاگردان و آثار وى مىپردازد و سپس به آراء صدوق كه مورد اعتراض واقع شده مىپردازد و در آخر كتاب به بحث انواع خبر و شروط آن مىپردازد و در نهايت به معرفى اعلام شيخ صدوق در كتاب خصال مىپردازد كه بيش از 40 صفحه مىباشد. | ترجمه 269:يا على لا تشاورن جبانا فانه يضيق عليك المخرج.و لا تشاورن البخيل.«اى على با ترسو كنكاش مكن كه راهرا بر تو ببندد، با تنگچشم مشورت مكن.ترجمه 602 بيمها پنجگونه است خوف، خشية، وجل، رهبت و هيبت و از اين قبيل موارد مىتوان باز مشاهده نمود.مترجم ضمن مقدمهاى به شرححال شيخ، مشائخ او(كه 252 مورد ذكر مىكند)،شاگردان و آثار وى مىپردازد و سپس به آراء صدوق كه مورد اعتراض واقع شده مىپردازد و در آخر كتاب به بحث انواع خبر و شروط آن مىپردازد و در نهايت به معرفى اعلام شيخ صدوق در كتاب خصال مىپردازد كه بيش از 40 صفحه مىباشد. | ||
مدرك و ماخذ مترجم در اين كتاب همان كتابهاى چاپى مشهور است كه با تصحيح و استدراك خود بدان پرداخته است و در آخر كتاب پايان ترجمه را به سال ارديبهشت 1350 شمسى ضبط مى كند. | مدرك و ماخذ مترجم در اين كتاب همان كتابهاى چاپى مشهور است كه با تصحيح و استدراك خود بدان پرداخته است و در آخر كتاب پايان ترجمه را به سال ارديبهشت 1350 شمسى ضبط مى كند. |
ویرایش