الرسائل الأحمدية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «') |
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف') |
||
خط ۲۷۷: | خط ۲۷۷: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:فقه و اصول]] | [[رده: فقه و اصول]] | ||
[[رده:فقه مذاهب]] | [[رده: فقه مذاهب]] | ||
[[رده:فقه شیعه]] | [[رده: فقه شیعه]] |
نسخهٔ ۲۴ مارس ۲۰۱۷، ساعت ۱۷:۱۵
نام کتاب | الرسایل الأحمدیة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شرکه دار المصطفی لاحیاء التراث (محقق)
آل طعان، احمد بن صالح (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 183/3 /آ7ر5 |
موضوع | اسلام - مسایل متفرقه
فقه جعفری - قرن 13ق. |
ناشر | دار المصطفی(ص) لاحياء التراث |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1419 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE165AUTOMATIONCODE |
مؤلف
شيخ احمد بن صالح آل طعان البحرانى القطيفى (1250 - 1315 ق)
موضوع
اين كتاب مجموعهاى است از 34 رساله كه در طول چهل و سه سال (از 20 سالگى تا 63 سالگى مؤلف) به مناسبتهاى مختلف و در موضوعات گوناگون تأليف شدهاند. سه رسالهى نخست به مسائل كلامى اختصاص دارد. 25 رساله در فقه، 4 رساله در اصول فقه و دو رسالهى پايانى در دعا و زيارت به رشتهى تحرير درآمدهاند.
منابع اين چاپ نسخههاى خطى موجود در كتابخانههاى شخصى در قطيف بوده و تحقيق آن توسط دار المصطفى لاحياء التراث در شهر مقدس قم انجام يافته و در سال 1419 قمرى در سه جلد منتشر شده است.
هداية البرية چهارمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه است. مؤلف نگارش اين رساله را با اين نيت آغاز كرده است كه شرحى كامل بر كتاب لمعهى شهيد اول بنويسد ولى ظاهرا اين كار به پايان نرسيده و رسالهى موجود تنها حاوى شرح خطبهى كتاب لمعه است.
مؤلف در مقدمهى رساله مىنويسد: و كان مما انتظم في سلك هذا العقد الشريف، الكتاب المسمى باللمعة الدمشقية في فقه الإمامية الاثنى عشرية فإنه و إن كان صغير الحجم إلا أنه غزير العلم فعن لي أن أخرجه بشرح يحل مشكلاته... و سميته هداية البرية إلى أحكام اللمعة الدمشقية و أسأل الله أن يوفقني لإتمامه...
ايشان سپس اشارهاى به زندگى شهيد اول نموده و آنگاه خطبهى كتاب را به تفصيل شرح مىدهند.
اين رساله 85 صفحه از جلد اول كتاب الرسائل الاحمديه (از صفحهى 105 تا 189)را به خود اختصاص داده است.
موضوع اين رساله اين مسأله است كه آيا قطراتى كه هنگام نزول باران، از سقف چكه مىكند پاك كننده است؟
مؤلف پس از نقل اقوال علما ادلهى مسأله را مورد بررسى قرار داده و در نهايت نظر خود را مستدلا بيان مىكنند.
رساله در تاريخ 18 ذى القعده سال 1311 به پايان رسيده و به عنوان پنجمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه 12 صفحه (193 تا 204) از جلد اول آن را به خود اختصاص داده است.
در اين رساله حكم زنى مورد بحث قرار گرفته كه در هنگام زايمان از دنيا مىرود در حالى كه بخشى از نوزاد از رحم بيرون آمده و نوزاد نيز درگذشته است.
اين مسأله را قبل از ايشان فقط مرحوم كاشف الغطا متعرض شده بودهاند و روايتى نيز در اين خصوص وارد نشده است و لذا مؤلف با استفاده از عمومات، حكم مسأله را همراه با ادلهى آن به تفصيل شرح مىدهند.
اين رساله ششمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه بوده و 7 صفحه (از 205 تا 211) از جلد اول كتاب را به خود اختصاص داده است.
در اين رساله شقوق مختلف مسألهى جهر و اخفات هنگام قرائت بسمله مورد بحث قرار گرفته است. مؤلف در ابتدا به تحرير محل نزاع و ذكر اقوال علما پرداخته و سپس ديدگاه خود را همراه با ادلهى آن به تفصيل بيان مىكنند.
اين رساله مفصلترين و از نظر ترتيب هفتمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 203 صفحه (215 تا 417 جلد اول) بوده و در تاريخ 12 رجب سال 1274 قمرى كتابت آن به پايان رسيده است.
پس از نگارش رسالهى قرة العين، يكى از معاصران مؤلف به نام شيخ على بن عبدالله المهزى السترى رسالهاى در رد آن مىنويسد. مؤلف نيز در پاسخ وى رسالهى ديگرى را تأليف و نقاط ضعف كلام وى را روشن مىكند.
رسالهى شيخ على در تاريخ 27 رمضان 1274 يعنى دو ماه پس از قرة العين نوشته شده و رسالهى حاضر شش ماه بعد از آن (27 ربيع الاول 1275) تحرير شده است.
اين رساله هشتمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 65 صفحه (از صفحهى 7 تا 71 جلد دوم) است.
جهر و اخفات در هنگام قرائت بسمله در نماز از مسائل مورد اختلاف بين فقها بوده و و اقوال متعددى در اين زمينه ابراز شده است.
مؤلف در دو رسالهى قبلى (رسالههاى هفتم و هشتم كتاب الرسائل الاحمديه) اين مسأله را به تفصيل مورد بحث قرار دادند. در اين رساله نيز ادله و مبانى اصولى قائلين به احتياط در اين مسأله بيان شده است.
اين رساله نهمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 13 صفحه (از 73 تا 85 جلد دوم) است و در تاريخ 27 جمادى الاولى سال 1282 نگارش آن به پايان رسيده است.
اين رساله در پاسخ سؤال شيخ جعفر بحرانى در مورد حكم نماز جمعه در صورت مصادف شدن عيد فطر يا عيد قربان با روز جمعه تأليف شده است.
مؤلف پس از نقل اقوال علما در اين زمينه فروض مختلف مسأله را مطرح نموده و آنها را از ابعاد مختلف اعم از رجال، درايه، فقه و اصول مورد بررسى قرار دادهاند.
اين رساله دهمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 24 صفحه (ار صفحه 87 تا 110 جلد دوم) است و در تاريخ 25 جمادى الاولى سال 1307 قمرى تحرير شده است.
اين رساله در پاسخ اين سؤال نوشته شده كه اگر شخصى قصد ده روز اقامت در محلى غير از وطن خود كند و پس از انقضاى ده روز به محل ديگرى كه فاصلهى آن از محل اقامت كمتر از مسافت شرعى است برود و سپس به محل اقامت برگردد آيا نماز او در هنگام رفت و برگشت و پس از آن تمام است؟
چنان كه از ابتداى اين رساله فهميده مىشود مؤلف در پاسخ سؤال فوق شروع به نوشتن رسالهاى با نام «منهاج السلامة في حكم الخارج عن بلد الإقامة» نموده ولى به دليل اين كه سائل پيش از تكميل رساله عازم سفر بوده مؤلف رسالهى حاضر را كه شامل بخشى از آن رساله است به رشتهى تحرير در آورده است. مؤلف در اين رساله كلمات فقها را در مورد موضوع بحث، نقل و مواضع استشهاد به كلام آنان را مشخص و توضيح بيشتر را به رسالهى اصلى موكول مىكند.
اين رساله يازدهمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه بوده و 22 صفحه (از 111 تا 132 جلد دوم) را به خود اختصاص داده است.
موضوع اين رساله اشكالاتى است كه مىتواند صحت نماز را با مشكل مواجه كند. مؤلف در اين رساله عباراتى را از مباحث خلل كتاب شرائع كه نياز به توضيح داشتهاند به تفصيل شرح داده و نظر خود را ابراز كردهاند.
ظاهرا مؤلف موفق به تكميل اين حاشيه نشدهاند و نسخهى خطى كه به دست ناشر رسيده با اين عبارت پايان مىيابد: «اقول تنقيح المقام يتم برسم مقامات: الاول»
اين رساله دوازدهمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 121 صفحه (از 133 تا 253 جلد دوم) است.
در اين رساله حكم زكات بچههاى چهارپايان مورد بحث قرار گرفته است.
زكاة السخال در تاريخ 25 شعبان سال 1278 تألیف شده است. اين رساله سيزدهمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه بوده و 8 صفحه از جلد دوم (257 تا 264) را به خود اختصاص داده است.
موضوع اين رساله حكم روزه در روز عاشورا است. مؤلف در ابتدا معناى واژهى عاشورا را بيان نموده و سپس اخبارى را كه دلالت بر استحباب يا كراهت روزهى اين روز دارند ذكر مىكنند. آنگاه كلمات فقها را نقل و نقد و در نهايت نظر خود را مستدلا بيان مىكنند.
الرسالة العاشورية چهاردهمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 35 صفحه (از 267 تا 301 جلد دوم) بوده و در تاريخ 6 محرم 1287 به پايان رسيده است.
در اين رسالهى كوتاه اين مساله مطرح شده كه اگر شخصى از اهل سنت پس از انجام مناسك حج مستبصر شد با توجه به اين كه طواف نساء را انجام نداده آيا زن بر او حرام است؟
اين رساله پانزدهمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 5 صفحه است و در تاريخ 21 صفر 1313 به رشتهى تحرير درآمده است.
در اين رساله حكم كسى كه بعد از انجام عمرهى تمتع و پيش از احرام براى حج تمتع مجنون شده مورد بحث قرار گرفته است.
اين رساله شانزدهمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 6 صفحه (از 311 تا 316 از جلد دوم) است و در تاريخ 7 ذى الحجه سال 1276 تحرير شده است.
موضوع اين رساله حكم كسى است كه پس از اتمام عمرهى تمتع و پيش از احرام براى حج تمتع درگذشته است.
اين رساله هفدهمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 6 صفحه است و در تاريخ 5 ذى الحجه سال 1276 نوشته شده است.
اين رساله در پاسخ سؤالى كه از مؤلف در زمينهى خريد و فروش شده تألیف شده است. فرض سؤال صورتى است كه دو نفر يك چيز را به شراكت بخرند و سپس فروشنده معامله را با يكى از آنها فسخ كند.
اين رساله هيجدهمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 6 صفحه (از 325 تا 330 از جلد دوم) است و در تاريخ 8 ذى الحجه سال 1311 تحرير شده است.
مؤلف در اين رساله فروض مختلف مسألهى صلح را مطرح و ضمن نقل اقوال فقها نظر خود را با استناد به آيات و روايات بيان كرده است.
اين رساله نوزدهمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه بوده و 15 صفحه (از333 تا 347 جلد دوم) را به خود اختصاص داده است. تاريخ پايان رساله 29 ذى الحجه سال 1312 ضبط شده است.
در اين رساله برخى از فروع مسألهى وكالت در طلاق زوجه و فروش جاريه مورد بحث قرار گرفته است.
اين رساله بيستمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 7 صفحه (351تا357 جلد دوم) و تاريخ تأليف آن 15 جمادى الثانيه 1277 است.
موضوع اين رساله وصيت مشروط است. فرض مسأله اين است كه شخصى براى پسرانش وصيتى كرده باشد به اين شرط كه اگر يكى از آنها از دنيا برود در حالى كه پسرى ندارد آن مال بين ساير پسران موصى تقسيم شود.
اين رسالهى 9 صفحهاى بيست و يكمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه (از 361تا 369 جلد دوم)بوده و به همراه رسالههاى بيست و دوم و سى و يكم اين كتاب در سال 1312 در پاسخ سؤالات شيخ محمد بحرانى به رشتهى تحرير درآمده است.
اين رساله به اين سؤال پاسخ مىدهد كه اگر مردى همسر خود را طلاق دهد و آن زن پس از پايان عده ازدواج كند و سپس همسر اول بر رجوع در زمان عده شاهد اقامه كند آيا عقد دوم باطل است؟
اين رساله با حجم 8 صفحه بيست و دومين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه (از 373تا 380 جلد دوم)بوده و به همراه رسالههاى بيست و يكم و سى و يكم اين كتاب در سال 1312 در پاسخ سؤالات شيخ محمد بحرانى به رشتهى تحرير درآمده است.
در اين رسالهى كوتاه حكم طلاق زنى كه تصور مىشده حامل است ولى بعد از طلاق كشف خلاف شده مورد بحث قرار گرفته است.
اين رساله بيست و سومين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 5 صفحه (از 383تا 387 جلد دوم) بوده و در تاريخ 23 ذى القعده سال 1310 تحرير شده است.
موضوع اين رساله حكم استفاده از گوشت اربيان (ميگو) است. انگيزهى مؤلف از نگارش اين رساله حاشيهاى بوده كه يكى از علما بر شرح لمعه نوشته و در حليت ميگو ايجاد شبهه نموده است. مؤلف در پاسخ اين محشى پس از ذكر معناى اربيان نظر خود را در مورد حليت آن همراه با ادلهى حكم بيان مىكنند.
«اقامة البرهان فى حل الاربيان» بيست و چهارمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 27 صفحه (از 391 تا 417 جلد دوم) بوده و نگارش آن در تاريخ 22 شوال 1309 به پايان رسيده است.
در اين رساله اين مسأله مورد بحث قرار گرفته كه اگر شخصى بندهاى را آزاد كند در صورتى كه آن بندهى آزاد شده درگذرد با چه شرايطى ميراث به آزاد كننده مىرسد؟
مؤلف ضمن نقل و نقد اقوال فقها نظر خود را همراه با ادلهى آن بيان مىكند و به مناسبت به طرح برخى مسائل مرتبط با موضوع بحث مانند معناى عصبه و عاقله مىپردازد.
اين رساله بيست و پنجمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و دربرگيرندهى 30 صفحه از اين كتاب (صفحات 9تا 38 جلد سوم) است.
اين رساله در پاسخ سؤالى در بارهى فتواى «شيخ محمد طه نجف» در مورد ميراث جده در صورتى كه ميت خواهرى نيز داشته باشد نوشته شده است. مؤلف پس از نقل اقوال ساير فقها نظر شيخ محمد را مطابق مشهور مىداند اگر چه قطع به اين حكم را منوط به نقل معتبر از شخص ايشان نموده است.
اين رساله بيست و ششمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و داراى 9 صفحه (صفحات 39تا 47 جلد سوم) است.
موضوع اين رساله حكم ماترك مردى است كه دو همسر و از هر يك از آنها يك دختر دارد و همراه يكى از همسران و دخترى كه از وى دارد غرق شده است در حالى كه پدر و مادر همسر غرق شده زنده هستند. مؤلف ضمن نقل اقوال مختلف در مسأله نظر خويش را همراه با ادلهى آن بيان مىكند.
اين رساله بيست و هفتمين رساله از كتاب الرسائل الاحمديه است و صفحات 49 تا 54 جلد سوم اين كتاب را به خود اختصاص داده است.
يكى از مسائلى كه در فقه اسلامى در باب ميراث مطرح شده مسألهى حبوه است كه به پسر بزرگ متوفى تعلق مىگيرد. بنا بر قول مشهور حبوه شامل شمشير، لباس، انگشتر و قرآن مىشود ولى مؤلف معتقد است كه حبوه تمامى كتب متوفى را در بر مىگيرد.
اين رساله بيست و هشتمين رسالهى كتاب الرسائل الاحمديه و آخرين رسالهى فقهى اين كتاب است و صفحات 55 تا 71 جلد سوم را به خود اختصاص داده است.