الخطاب القرآني: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ')م' به ') م'
جز (جایگزینی متن - '،آ' به '، آ')
جز (جایگزینی متن - ')م' به ') م')
خط ۶۶: خط ۶۶:
فصل اوّل
فصل اوّل


فصل اوّل كه چارچوب نظرى پژوهش است داراى چهار بحث است.بحث اوّل به تعريف اصطلاحات سه‌گانه نص، سياق و خطاب از ديدگاه علماى گذشته و جديد مى‌پردازد و سپس تأثيرگذارى آنها را بر يكديگر مطرح مى‌كند. فقهاء و علماى گذشته حكم نص را به كلام ثابت و واضح كه احتياج به تاويل نداشته باشد معنا كرده‌اند.و خطاب در دو چارچوب لغوى و غير لغوى (عادات معرف و...)مورد بررسى قرار مى‌گيرد و الفاظ ديگرى كه به جاى سياق مى‌توان استعمال نمود الفاظ مقام، مقتضى الحال و تألیف وعد؟؟؟ است.
فصل اوّل كه چارچوب نظرى پژوهش است داراى چهار بحث است.بحث اوّل به تعريف اصطلاحات سه‌گانه نص، سياق و خطاب از ديدگاه علماى گذشته و جديد مى‌پردازد و سپس تأثيرگذارى آنها را بر يكديگر مطرح مى‌كند. فقهاء و علماى گذشته حكم نص را به كلام ثابت و واضح كه احتياج به تاويل نداشته باشد معنا كرده‌اند.و خطاب در دو چارچوب لغوى و غير لغوى (عادات معرف و...) مورد بررسى قرار مى‌گيرد و الفاظ ديگرى كه به جاى سياق مى‌توان استعمال نمود الفاظ مقام، مقتضى الحال و تألیف وعد؟؟؟ است.


مبحث دوم به نظريه ارتباط بين نص و سياق در بررسيهاى غربيان و نقش غربيان در شكل گرفتن و ايجاد
مبحث دوم به نظريه ارتباط بين نص و سياق در بررسيهاى غربيان و نقش غربيان در شكل گرفتن و ايجاد
خط ۷۷: خط ۷۷:
مبحث چهارم به تجارب روش‌شناسى پرداخته مى‌شود و از پروژه فكرى ادوارد سعيد و نصر حامد ابوزيد صحبت مى‌شود.ادوارد سعيد در كتاب متن، منتقد و جهان، متن‌گرايى را تا حدودى خميرمايه رازآلود و ضدعفونى شده نظريه ادبى مى‌شمرد.او نقد صرفا مبتنى بر متن را رويكردى در خدمت قدرت مى‌داند.چرا كه اين‌گونه از نقد، با قراردادن متن در چارچوبهايى ادبى و كارشناسانه و مجزا كردن آن از واقعيت اجتماعى و سياسى به اصطلاح آن را پالايش متن مى‌داند.
مبحث چهارم به تجارب روش‌شناسى پرداخته مى‌شود و از پروژه فكرى ادوارد سعيد و نصر حامد ابوزيد صحبت مى‌شود.ادوارد سعيد در كتاب متن، منتقد و جهان، متن‌گرايى را تا حدودى خميرمايه رازآلود و ضدعفونى شده نظريه ادبى مى‌شمرد.او نقد صرفا مبتنى بر متن را رويكردى در خدمت قدرت مى‌داند.چرا كه اين‌گونه از نقد، با قراردادن متن در چارچوبهايى ادبى و كارشناسانه و مجزا كردن آن از واقعيت اجتماعى و سياسى به اصطلاح آن را پالايش متن مى‌داند.


تجربه ديگر مربوط به ابوزيد متفكر مسلمان مصرى است پروژه فكرى ابوزيد در دو كتاب او به نامهاى معناى متن (مفهوم النص)و متن،قدرت و حقيقت(النص و السلطة و الحقيقة)مطرح شده است.ايشان يك نوآورى
تجربه ديگر مربوط به ابوزيد متفكر مسلمان مصرى است پروژه فكرى ابوزيد در دو كتاب او به نامهاى معناى متن (مفهوم النص)و متن،قدرت و حقيقت(النص و السلطة و الحقيقة) مطرح شده است.ايشان يك نوآورى
دارد و آن اين است كه گفته،قرآن يك متن و محصول فرهنگى است.همانطور كه مى‌توانيم بقيّه متون را تحليل... زبان‌شناسانه كنيم، بايد بتوانيم قرآن را هم تجليل زبان‌شناسانه نمائيم.خداوند سبحان هنگام فرستادن وحى بر پيامبر (ص)نظام زبانى مخصوص همان نخستين گيرنده‌ى وحى را برگزيده است.گزينش زبان، انتخاب يك ظرف خالى نيست.زبان مهم‌ترين ابزار هر قوم،در فهم و نظام‌بخشى جهان است.بر اين اساس،نمى‌توان درباره‌ى هيچ زبانى جدا از فرهنگ و واقعيّت آن سخن گفت و به همين لحاظ نمى‌توان از متنى منفصل از فرهنگ و واقعيت سخن گفت چرا كه هر متنى در چارچوب نظام زبانى فرهنگ خود قرار دارد يعنى قرآن،نخست درفرهنگ شكل گرفته و سپس به فرهنگ شكل داده است به گمان او اساس كتابهاى او همين مسئله تاريخ‌مندى و زمان‌مندى متن قرآن و ارتباط وثيق آن با فرهنگ منتسب به آن است.او معترف است كه در تمام اين مراحل، از تحليل‌هاى زبانى،زبان‌شناختى و فرهنگى-مردم‌شناختى بهره برده است و از سوى ديگر، كتاب خود را، كتابى سنّتى مى‌داند يعنى هم به موضوعى كهن در ميراث اسلامى مى‌پردازد و هم مواد و مصالح اصلى آن عمدتا متون و نظريات تدوين يافته در سنّت گذشته ريشه دارد براى همين است كه اثر او را اثرى نوانديشانه و جديد مى‌توان به شمار آورد.
دارد و آن اين است كه گفته،قرآن يك متن و محصول فرهنگى است.همانطور كه مى‌توانيم بقيّه متون را تحليل... زبان‌شناسانه كنيم، بايد بتوانيم قرآن را هم تجليل زبان‌شناسانه نمائيم.خداوند سبحان هنگام فرستادن وحى بر پيامبر (ص)نظام زبانى مخصوص همان نخستين گيرنده‌ى وحى را برگزيده است.گزينش زبان، انتخاب يك ظرف خالى نيست.زبان مهم‌ترين ابزار هر قوم،در فهم و نظام‌بخشى جهان است.بر اين اساس،نمى‌توان درباره‌ى هيچ زبانى جدا از فرهنگ و واقعيّت آن سخن گفت و به همين لحاظ نمى‌توان از متنى منفصل از فرهنگ و واقعيت سخن گفت چرا كه هر متنى در چارچوب نظام زبانى فرهنگ خود قرار دارد يعنى قرآن،نخست درفرهنگ شكل گرفته و سپس به فرهنگ شكل داده است به گمان او اساس كتابهاى او همين مسئله تاريخ‌مندى و زمان‌مندى متن قرآن و ارتباط وثيق آن با فرهنگ منتسب به آن است.او معترف است كه در تمام اين مراحل، از تحليل‌هاى زبانى،زبان‌شناختى و فرهنگى-مردم‌شناختى بهره برده است و از سوى ديگر، كتاب خود را، كتابى سنّتى مى‌داند يعنى هم به موضوعى كهن در ميراث اسلامى مى‌پردازد و هم مواد و مصالح اصلى آن عمدتا متون و نظريات تدوين يافته در سنّت گذشته ريشه دارد براى همين است كه اثر او را اثرى نوانديشانه و جديد مى‌توان به شمار آورد.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش