تاريخ الأدب الجغرافي العربي (تعريب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «'
جز (جایگزینی متن - 'ف«' به 'ف «')
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «')
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
جغرافى‌دانان لغوى و سياحان قرن نهم در فصل چهارم ذكر شده‌اند(الجغرافيون اللغويون و رحالوا القرن التاسع). مقصود از اين عنوان، بررسى مطالعات و پژوهش‌هاى دانشمندان جغرافى‌دانى است كه از بسط و تبيين واژه‌اى به شناسايى يافته‌ها پرداختند و نوشته‌هاى آنان به «كتب الانواء» مشهورند، همانند نوشته‌هاى دوسى، [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنيفه دينورى]]، كتاب تقويم قرطبه، كتاب الاصنام، جمهرة الانساب، كتاب الاقاليم، كتاب البلدان الصغير و كتاب البلدان الكبير، كتاب العجائب، اشتقاق البلدان، كتاب انساب البلدان و... در پايان آورده است كه قرن نهم، گشايش دوره جديدى در تاريخ ادبيات جغرافى عرب است؛ نه فقط به جهت فراوانى روش‌هاى تازه، بلكه به جهت پيدايى رساله‌هاى قابل نشر كه به اشكال مختلف به دست ما رسيده است.
جغرافى‌دانان لغوى و سياحان قرن نهم در فصل چهارم ذكر شده‌اند(الجغرافيون اللغويون و رحالوا القرن التاسع). مقصود از اين عنوان، بررسى مطالعات و پژوهش‌هاى دانشمندان جغرافى‌دانى است كه از بسط و تبيين واژه‌اى به شناسايى يافته‌ها پرداختند و نوشته‌هاى آنان به «كتب الانواء» مشهورند، همانند نوشته‌هاى دوسى، [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنيفه دينورى]]، كتاب تقويم قرطبه، كتاب الاصنام، جمهرة الانساب، كتاب الاقاليم، كتاب البلدان الصغير و كتاب البلدان الكبير، كتاب العجائب، اشتقاق البلدان، كتاب انساب البلدان و... در پايان آورده است كه قرن نهم، گشايش دوره جديدى در تاريخ ادبيات جغرافى عرب است؛ نه فقط به جهت فراوانى روش‌هاى تازه، بلكه به جهت پيدايى رساله‌هاى قابل نشر كه به اشكال مختلف به دست ما رسيده است.


تصنيفات عمومى در جغرافياى قرن نهم(المصنفات العامة فى الجغرافيا فى القرن التاسع)، عنوان فصل بعدى است. مؤلف، در آغاز، مى‌نويسد: «خردادبه، اول مؤلفى است كه تصنيفى از ايشان در جغرافياى وصفى به ما رسيده است» و در ادامه آورده است: «ابوالقاسم، عبيد الله بن عبدالله بن خردادبه، فارسى الاصل و كان جدّه مجوسيا كما هو واضح من الاسم الذى حمله المؤلف و...». بعد از بررسى انديشه وى، نويسنده، به يعقوبى، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابن فقيه، ابن رسته تا [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] و محمد وراق و احمد رازى و همدانى اشاره مى‌كند. وى، همدانى را با كتاب«صفة جزيرة العرب»، در نوع خود يگانه مى‌داند.
تصنيفات عمومى در جغرافياى قرن نهم(المصنفات العامة فى الجغرافيا فى القرن التاسع)، عنوان فصل بعدى است. مؤلف، در آغاز، مى‌نويسد: «خردادبه، اول مؤلفى است كه تصنيفى از ايشان در جغرافياى وصفى به ما رسيده است» و در ادامه آورده است: «ابوالقاسم، عبيد الله بن عبدالله بن خردادبه، فارسى الاصل و كان جدّه مجوسيا كما هو واضح من الاسم الذى حمله المؤلف و...». بعد از بررسى انديشه وى، نويسنده، به يعقوبى، [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]]، ابن فقيه، ابن رسته تا [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن زولاق]] و محمد وراق و احمد رازى و همدانى اشاره مى‌كند. وى، همدانى را با كتاب «صفة جزيرة العرب»، در نوع خود يگانه مى‌داند.


فصل ششم، داراى عنوان «المسعودى و الرحالة الذين زاروا الاصقاع الشمالية فى القرن العاشر»(مسعودى و جهان‌گردانى كه از سرزمين‌ها و مناطق شمالى در قرن دهم ديدن كرده‌اند).
فصل ششم، داراى عنوان «المسعودى و الرحالة الذين زاروا الاصقاع الشمالية فى القرن العاشر»(مسعودى و جهان‌گردانى كه از سرزمين‌ها و مناطق شمالى در قرن دهم ديدن كرده‌اند).
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
فصل يازدهم، از«خرقى» سخن مى‌گويد كه جغرافياى رياضى و وصفى را به هم نزديك كرده است و از كتاب‌هاى فارسى اين دوره نيز مباحث ارزش‌مندى ارائه گرديده، هرچند به ادعاى مؤلف در اين قرن در مشرق‌زمين روش‌هاى جديد با آثار بزرگى ارائه نشده است.
فصل يازدهم، از«خرقى» سخن مى‌گويد كه جغرافياى رياضى و وصفى را به هم نزديك كرده است و از كتاب‌هاى فارسى اين دوره نيز مباحث ارزش‌مندى ارائه گرديده، هرچند به ادعاى مؤلف در اين قرن در مشرق‌زمين روش‌هاى جديد با آثار بزرگى ارائه نشده است.


فصل دوازدهم، از [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] و مؤلفين نيمه اول قرن سيزدهم سخن به ميان آورده است؛ كسانى همچون عبداللطيف، عبدالواحد مراكشى، نابلسى و ابن مجاور. نويسنده، مدعى است كه در اين دوره جز ياقوت، دانشمند ديگرى درخور ذكر نيست. ياقوت كسى است كه نياز به يك مرجع عمومى را دريافت و با اينكه بخش عظيمى از مواد تحقيقاتى‌اش در حمله مغولان از ميان رفته، اما با كتاب«[[معجم البلدان]]» كه جمع بين جغرافياى نجومى، وصفى، لغوى و سفرنامه‌هاست نقشى بزرگ در تاريخ اين دانش بازى كرده است. ديگر كتاب‌هاى ياقوت، «المشترك وضعاً و المفترق صقعاً» و «مراصد الاطلاع على اسماء الامكنة و البقاع» است كه در همين حوزه قرار دارند. سپس مؤلف به ديگر شخصيت‌هاى اين دوره مى‌پردازد و از حمله تأثيرگذار مغولان مى‌گويد كه موجب انتقال مراكز علمى و ادبى زبان عربى به شام و غرب گرديد.
فصل دوازدهم، از [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] و مؤلفين نيمه اول قرن سيزدهم سخن به ميان آورده است؛ كسانى همچون عبداللطيف، عبدالواحد مراكشى، نابلسى و ابن مجاور. نويسنده، مدعى است كه در اين دوره جز ياقوت، دانشمند ديگرى درخور ذكر نيست. ياقوت كسى است كه نياز به يك مرجع عمومى را دريافت و با اينكه بخش عظيمى از مواد تحقيقاتى‌اش در حمله مغولان از ميان رفته، اما با كتاب «[[معجم البلدان]]» كه جمع بين جغرافياى نجومى، وصفى، لغوى و سفرنامه‌هاست نقشى بزرگ در تاريخ اين دانش بازى كرده است. ديگر كتاب‌هاى ياقوت، «المشترك وضعاً و المفترق صقعاً» و «مراصد الاطلاع على اسماء الامكنة و البقاع» است كه در همين حوزه قرار دارند. سپس مؤلف به ديگر شخصيت‌هاى اين دوره مى‌پردازد و از حمله تأثيرگذار مغولان مى‌گويد كه موجب انتقال مراكز علمى و ادبى زبان عربى به شام و غرب گرديد.


فصل سيزدهم كتاب، به نيمه دوم قرن سيزدهم اختصاص دارد و در آن از ابن سعيد زكرياى قزوينى تا جوينى و [[ابن عبری، غریغوریوس بن هارون|ابن عبرى]] و... سخن به ميان مى‌آورد و مى‌نويسد: «جنگ مغولان حد فاصلى است در تاريخ بخش شرقى از جهان عربى و پس از آن مركزيتِ عالم اسلامى و بغداد از بين رفت، ولى با همه اينها در جهان اسلام دانشمندانى سر برآوردند، از آن جمله ياقوت و...»
فصل سيزدهم كتاب، به نيمه دوم قرن سيزدهم اختصاص دارد و در آن از ابن سعيد زكرياى قزوينى تا جوينى و [[ابن عبری، غریغوریوس بن هارون|ابن عبرى]] و... سخن به ميان مى‌آورد و مى‌نويسد: «جنگ مغولان حد فاصلى است در تاريخ بخش شرقى از جهان عربى و پس از آن مركزيتِ عالم اسلامى و بغداد از بين رفت، ولى با همه اينها در جهان اسلام دانشمندانى سر برآوردند، از آن جمله ياقوت و...»
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
قرن سيزدهم، به جهت حمله مغولان، به دو دوره متفاوت تقسيم شده است و نوع كار در اين دو زمان از يك‌ديگر متفاوت است كه به تفصيل طى دو فصل دوازده و سيزده آمده است.
قرن سيزدهم، به جهت حمله مغولان، به دو دوره متفاوت تقسيم شده است و نوع كار در اين دو زمان از يك‌ديگر متفاوت است كه به تفصيل طى دو فصل دوازده و سيزده آمده است.


فصل چهاردهم، از قرن چهاردهم سخن دارد. اين قرن، با سهم اندلس و مغرب در تطور ادب جغرافى عرب آغاز شده است؛ با افرادى چون محمد بن رشيد، تجانى صفدى تا حمد الله قزوينى با كتاب«نزهة القلوب».
فصل چهاردهم، از قرن چهاردهم سخن دارد. اين قرن، با سهم اندلس و مغرب در تطور ادب جغرافى عرب آغاز شده است؛ با افرادى چون محمد بن رشيد، تجانى صفدى تا حمد الله قزوينى با كتاب «نزهة القلوب».


فصل پانزدهم، داراى عنوان «موسوعات عصر مماليك، اسفار ابن بطوطة) است و چنان‌كه از عنوان برمى‌آيد، نويسنده، به فرهنگ‌نامه‌ها و دايرة المعارف‌هاى دوره سلاطين مملوكى و سفرهاى ابن بطوطه اشاره مى‌كند. اين فصل، با ذكر الوطواط و نويرى آغاز مى‌شود و به ابن بطوطه ختم مى‌گردد. در سفرهاى ابن بطوطه، به اين نكته مى‌پردازد كه آيا آنچه را وى در سفرنامه‌اش ذكر كرده است، به راستى خود ديده يا از روى گمانه و تصور منعكس كرده است و در پاسخ مى‌نويسد: «نمى‌شود آن همه اطلاعات؛ مثلاً از چين، از روى حدس و خيال باشد، بلكه همه آنچه را ابن بطوطه در رحله خويش آورده است، نتيجه مشاهده شخصى و به واقع سفر وى بوده است».
فصل پانزدهم، داراى عنوان «موسوعات عصر مماليك، اسفار ابن بطوطة) است و چنان‌كه از عنوان برمى‌آيد، نويسنده، به فرهنگ‌نامه‌ها و دايرة المعارف‌هاى دوره سلاطين مملوكى و سفرهاى ابن بطوطه اشاره مى‌كند. اين فصل، با ذكر الوطواط و نويرى آغاز مى‌شود و به ابن بطوطه ختم مى‌گردد. در سفرهاى ابن بطوطه، به اين نكته مى‌پردازد كه آيا آنچه را وى در سفرنامه‌اش ذكر كرده است، به راستى خود ديده يا از روى گمانه و تصور منعكس كرده است و در پاسخ مى‌نويسد: «نمى‌شود آن همه اطلاعات؛ مثلاً از چين، از روى حدس و خيال باشد، بلكه همه آنچه را ابن بطوطه در رحله خويش آورده است، نتيجه مشاهده شخصى و به واقع سفر وى بوده است».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش