ابن رشد، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR00710.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.)
    (بدون تفاوت)

    نسخهٔ ‏۹ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۰۵

    ابن رشد، محمد بن احمد
    نام ابن رشد، محمد بن احمد
    نام های دیگر ابنرشد، ابو الولید محمد بن احمد

    ابنرشد، الحفید

    ابنرشد اندلسی

    ابنرشد قرطبی، محمد بن احمد

    نام پدر
    متولد 1126 م
    محل تولد
    رحلت 595 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار ‏تلخیص کتاب النفس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
    کد مولف AUTHORCODE710AUTHORCODE


    «ابن رشد، ابوالوليد محمد بن احمد بن محمد بن رشد»، مشهور به حفيد (نواده) فيلسوف، شارح و مفسر آثار ارسطو، فقيه و پزشك برجسته غرب اسلامى (اندلس)، در 520ق در شهر قرطبه در اندلس زاده شد. پدربزرگ و پدرش هر دو از فقيهان و عالمان نامدار و بلندپايه زمان خود بوده‌اند.

    ابن رشد نخست نزد پدرش فقه آموخت و كتاب «موطأ» را به حافظه سپرد. همچنين اندكى فقه نزد ابوالقاسم بن بشكوال و سپس نزد ابومحمد بن رزق و ابومروان بن مسره، و ادبيات عرب را نزد سمحون آموخت و از ابوجعفر بن عبدالعزيز و ابوعبدالله العازرى اجازه گرفت. پزشكى را نيز نزد ابومروان بن جُرَّيول بلنسى و به‌ويژه نزد ابوجعفر بن هارون التجالى يا الترجالى (از شهر ترجاله «تروخيلو» در اندلس) فراگرفت. در فقه بيشتر به «درايت» دلبستگى داشت تا «روايت» و در آن زمينه كتاب «بداية المجتهد و نهاية المقتصد» را تأليف كرد.

    استادان وى در فلسفه شناخته نيستند و ما تنها مى‌دانيم كه وى طى مدتى كه نزد ابوجعفر بن هارون الترجالى مى‌گذرانده، از وى رياضيات و نيز بسيارى از «علوم حكميه» را آموخته بوده است. ابن رشد بر علم كلام و به‌ويژه كلام اشعرى نيز تسلط داشته، هرچند بعداً در نوشته‌هايش از متكلمان انتقاد كرده است. در برخى گزارش‌ها آمده است كه استاد ابن رشد در فلسفه، فيلسوف مشهور، ابن باجه بوده است؛ اما اين گزارش از لحاظ تاريخى نمى‌تواند درست باشد؛ زيرا درگذشت ابن باجه در 533ق، روى داده بوده؛ يعنى هنگامى كه ابن رشد نوجوانى 12 يا 13 ساله بوده است؛ ولى به گفته ارنست رنان، «همانندى عقايد و احترام ژرفى كه ابن رشد با آن درباره آن مرد بزرگ (ابن باجه) سخن مى‌گويد، حق مى‌دهد كه به معنايى كلى، ابن رشد را شاگرد وى تلقى كنند».

    هرچند از تفصيل سرگذشت ابن رشد آگاهى زيادى نداريم، اما برخى از گزارش‌هاى مورخان و نيز اشاره‌هاى خود ابن رشد در برخى از نوشته‌هايش، تا اندازه‌اى رويدادهاى زندگى‌اش را منعكس مى‌كنند. فعاليت‌هاى اجتماعى و علمى ابن رشد در دوران فرمانروايى موحدون در اندلس جريان داشته است. در اين ميان سرگذشت وى، به‌ويژه با رويدادهاى دوران حكومت دو تن از برجسته‌ترين فرمانروايان موحدون؛ يعنى ابويعقوب يوسف و ابويوسف يعقوب (المنصور)، گره خورده بود. هرچند آغاز فعاليت‌هاى اجتماعى و علمى وى در دوران فرمانروايى بنيان‌گذار سلسله موحدون عبدالمؤمن على (524-558ق) بوده است. بنا بر گزارش‌هاى مورخان، عبدالمؤمن خود مردى دانشمند و دانش‌پرور بوده است و در دوران فرمانروايى‌اش دانشمندان را از هر سو فرامى‌خوانده و زندگى آسوده‌اى برايشان فراهم مى‌كرده است.

    در 548ق، ابن رشد در مراكش بوده و احتمالاً براى يارى كردن به مقاصد عبدالمؤمن در برپا ساختن مدارسى در آنجا اشتغال داشته است. از سوى ديگر نشانه‌اى در دست است كه ابن رشد، احتمالاً در طى همين مدت اقامت در مراكش، به پژوهش‌هاى تازه‌اى در زمينه ستاره‌شناسى اشتغال داشته و مى‌كوشيده است كه دانش ستاره‌شناسى را، كه در دوران وى بر پايه هيئت بطلميوسى استوار بوده كه خود آن بر رياضيات تكيه داشته است، بار ديگر به ستاره‌شناسى دوران باستان بازگرداند كه برپايه «اصول طبيعى» قرار داشته است.

    پس از مرگ عبدالمؤمن (558ق)، پسرش ابويعقوب يوسف جانشين وى شد. در دوران فرمانروايى او كه آكنده از حوادث، درگيرى‌ها، جنگ‌ها، پيروزى‌ها و شكست‌ها بود، حاكميت موحدون كاملاً استوار شد و اندلس از شكوفايى زندگى اجتماعى و نيز فرهنگى برخوردار گرديد. خود ابويعقوب نيز مردى دانشمند و در تاريخ عرب و لغت و نحو عربى بسيار چيره‌دست بوده است و از دانش‌هاى ديگر، مانند فقه و حديث نيز بهره‌اى فراوان داشته و سرانجام به آموختن فلسفه روى آورده بود و در اين رهگذر از آموختن پزشكى نظرى آغاز كرده و با مهم‌ترين رشته‌هاى فلسفه آشنا شده بود. وى همچنين فرمان داده بود كه كتاب‌هاى فلسفى و ديگر دانش‌هاى نظرى را از اقطار اندلس و مغرب، گرد آورند و نيز در هر جا در جستجوى دانشمندان و به‌ويژه اهل دانش‌هاى نظرى بود، چنان‌كه شمار بسيارى از ايشان بر وى گرد آمدند.

    يكى از برجسته‌ترين اين دانشمندان، فيلسوف نامدار ابن طفيل (د 581ق) بود، كه وزير و پزشك ابويعقوب گرديد و نزد او از اعزاز و احترام فراوان برخوردار بود. ابن طفيل نيز، به نوبه خود، دانشمندان را از اقطار مختلف به دربار ابويعقوب دعوت و وى را به بزرگداشت ايشان تشويق مى‌كرد. ابن طفيل، كه پيش از آن با ابن رشد آشنا شده بود، وى را به ابويعقوب معرفى كرد.

    اما گويا ابن رشد در آن هنگام، ديرى نزد ابويعقوب نماند؛ زيرا در 565ق وى را در منصب قضا در شهر اشبيليه مى‌يابيم و در آنجا بود كه وى خلاصه‌هايى (جوامع) از كتاب‌هاى ارسطو «درباره پيدايش جانوران» و «درباره اعضاى جانوران» را نوشته، يا به پايان رسانده بوده است.

    در حدود 567ق ابن رشد، با همان عنوان قاضى، به قرطبه بازگشت.

    ابويعقوب در ماه شعبان 579 ابن رشد را به‌عنوان قاضى‌القضاة قرطبه منصوب كرد و هم‌زمان 4 تن از فرزندان خود را به ولايت 4 ناحيه اندلس گمارد: ابواسحاق، والى اشبيليه؛ ابويحيى، والى قرطبه (بنا به درخواست ابن رشد)؛ ابوزيد، والى غرناطه و ابوعبدالله، والى مرسيه. ابويعقوب در اين هنگام خود را براى رويارويى و جنگ با مسيحيان آماده مى‌كرد، كه سرانجام آن نبرد شنترين بود. در اين نبرد مسلمانان شكست خوردند و خود ابويعقوب نيز به‌سختى زخمى شد و سرانجام در 12 ربيع‌الثانى 580ق، يا بنا بر روايت ديگرى، در 7 رجب آن سال، درگذشت.

    پس از مرگ ابويعقوب، پسرش ابويوسف يعقوب، كه در آن هنگام 32 ساله بود، جانشين پدر گرديد. به‌خاطر پيروزى‌هاى متعددش در جنگ‌هاى با مسيحيان به رهبرى آلفونس هشتم پادشاه كاستيل در نبرد الارك (آلاركس) لقب المنصور به وى داده شده بود. ابن رشد تقريباً تا اواخر دوران فرمانروايى وى از تقرب و احترام ابويوسف برخوردار بود.

    ابن رشد در سراسر سده‌هاى ميانه و نيز در دوران رنسانس اروپا پيش از هر چيز به‌عنوان شارح بزرگ نوشته‌هاى ارسطو مشهور بوده است و اين عنوان به‌حق به وى داده شده است. وى را مى‌توان يكى از بزرگ‌ترين مفسران آثار ارسطو در همه دوران‌ها بشمار آورد.

    ابن رشد در 9 صفر 595 درگذشت.

    آثار

    1. تفسير مابعدالطبيعة؛

    2. شرح كتاب البرهان ( تفسير بزرگ بر كتاب «تحليل‌هاى پسين يا دومين» ارسطو)؛

    3. شرح كتاب النفس ( تفسير بزرگ بر كتاب «درباره روان» ارسطو)؛

    4. شرح السمّاء و العالَم ( تفسير بزرگ بر كتاب «درباره آسمان» ارسطو)؛

    5. تلخيص الخطابة؛

    6. تلخيص مدخل فرفوريوس؛

    7. تلخيص كتاب المقولات (ارسطو)؛

    8. تلخيص كتاب العبارة ( پرى هرمه نياس، ارسطو)؛

    9. تلخيص كتاب القياس (شرح متوسط بر «تحليل‌هاى نخستين» ارسطو)؛

    10. تلخيص كتاب البرهان (شرح متوسط بر «تحليل‌هاى پسين يا دومين» ارسطو)؛

    11. تلخيص كتاب الجدل (شرح متوسط بر «توپيكا»ى ارسطو)؛

    12. تلخيص كتاب السفسطة؛

    13. تلخيص كتاب الشّعر (شرح متوسط بر «درباره شعر» ارسطو)؛

    14. تلخيص السّماع الطبيعي (شرح متوسط بر «درباره طبيعت» ارسطو)؛

    15. تلخيص السّماء و العالم (شرح متوسط بر «درباره آسمان و جهان» ارسطو)؛

    16. تلخيص الكون و الفساد (شرح متوسط بر «درباره پيدايش و تباهى» ارسطو)؛

    17. تلخيص الآثار العلوية (شرح متوسط بر «متئورولوگيكا يا پديده‌هاى جوّى» ارسطو)؛

    18. تلخيص كتاب النفس (شرح متوسط بر «درباره روان» ارسطو)؛

    19. تلخيص مابعدالطبيعة (شرح متوسط بر « متافيزيك يا مابعدالطبيعة» ارسطو)؛

    20. تلخيص كتاب الأخلاق (شرح متوسط بر «اِتيكانيكوماخيا يا اخلاق نيكوماخوس» ارسطو)؛

    21. تلخيص كتاب الحس و المحسوس (شرح متوسط بر درباره احساس و محسوس و چند نوشته كوتاه ديگر ارسطو به نام «طبيعيات كوچك يا پاروا ناتوراليا»؛

    22. جوامع كتب ارسطوطاليس في الطبيعيات و الإلهيات (خلاصه‌هايى از كتاب «درباره طبيعت» و متافيزيك ارسطو)؛

    23. الضّروري في المنطق؛

    24. كتاب الحيوان؛

    و... (خراسانى شرف‌الدين، ج3، ص556-564).

    منابع مقاله

    برگرفته از: خراسانى، شرف‌الدين، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، تهران، مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، چاپ دوم، 1374ش.


    وابسته‌ها

    تفسیر ما بعد الطبیعه ابن رشد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص الکون و الفساد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب الشعر / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب العباره / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب ما بعد الطبیعة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب القیاس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب أرسطوطالیس فی الجدل / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تهافت التهافت / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب المقولات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رساله السماع الطبیعی / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رساله السماء و العالم و رساله الکون و الفساد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رساله الآثار العلویه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رساله ما بعد الطبیعه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخیص کتاب البرهان / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الکشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الکليات في الطب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مجموعة رسائل ابن رشد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مجموعه تلخيصات ابن رشد از تأليفات جالينوس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    شرح ابن رشد لأرجوزة ابن سینا في الطب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الشرح الکبیر لکتاب النفس لأرسطو / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تهافت التهافت/ترجمه / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    رسائل ابن رشد الطبیة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الـمقدمات الممهدات لبيان ما أقتضته رسوم المدونة من الأحکام الشرعيات و التحصيلات المحکمات الشرعيات لأمهات مسائلها المشکلات / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    کتاب النفس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخيص کتاب النفس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بداية المجتهد و نهاية المقتصد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    فلسفة ابن رشد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تلخيص السفسطة / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الـکليات في الطب / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    مجموعه اغذیه و ادویه در آثار حکماء اندلس / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    الضروري في السياسة : مختصر کتاب السياسة لأفلاطون / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    تهافت التهافت إنتصارا للروح العلمية و تأسيسا لأخلاقيات الحوار / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    کتاب الآثار العلوية / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده

    بدایة المجتهد و نهایة المقتصد / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده