تفسير نورالثقلين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '»ب' به '» ب'
جز (جایگزینی متن - 'ر«' به 'ر «')
جز (جایگزینی متن - '»ب' به '» ب')
خط ۴۷: خط ۴۷:
مصحح محترم با تطبيق سه نسخه، مراجعه به مصادر، مقابله متن احاديث نقل شده با مصادر،ذكر بعضى موارد اختلاف نسخ، تصحيح،ذكر موارد اختلاف در پاورقى و شرحى از مجملات و بعضى لغات مشكله، موجبات استفادۀ بهينه از اين اثر را فراهم نموده است.ايشان در چاپ دوم با ذكر آيات در ابتداى هر بحث امكان دستيابى محققين به روايات هر آيه را آسانتر كرده است.مؤلف در سال 1066 ه‍.ق تأليف جلد سوم را به پايان رسانده‌اند، تاريخ وفات مؤلف را بعضى 1097 مى‌دانند.
مصحح محترم با تطبيق سه نسخه، مراجعه به مصادر، مقابله متن احاديث نقل شده با مصادر،ذكر بعضى موارد اختلاف نسخ، تصحيح،ذكر موارد اختلاف در پاورقى و شرحى از مجملات و بعضى لغات مشكله، موجبات استفادۀ بهينه از اين اثر را فراهم نموده است.ايشان در چاپ دوم با ذكر آيات در ابتداى هر بحث امكان دستيابى محققين به روايات هر آيه را آسانتر كرده است.مؤلف در سال 1066 ه‍.ق تأليف جلد سوم را به پايان رسانده‌اند، تاريخ وفات مؤلف را بعضى 1097 مى‌دانند.


تفسير نور الثقلين در انتهاء هر جلد فهرستى ارائه كرده است كه مبناى آن فرازهاى آيات تفسير شده مى‌باشد.در نتيجه شيوۀ پيدا كردن مطالب از طريق موضوع نمى‌باشد، بلكه از طريق آيه يا فرازى از آيه مى‌باشد. در بخش«شيوۀ مؤلف»به معرفى اثر و انگيزۀ آن اشاره‌اى شده است.
تفسير نور الثقلين در انتهاء هر جلد فهرستى ارائه كرده است كه مبناى آن فرازهاى آيات تفسير شده مى‌باشد.در نتيجه شيوۀ پيدا كردن مطالب از طريق موضوع نمى‌باشد، بلكه از طريق آيه يا فرازى از آيه مى‌باشد. در بخش«شيوۀ مؤلف» به معرفى اثر و انگيزۀ آن اشاره‌اى شده است.


از جمله نسخ خطى اين تفسير،نسخۀ خطى در كتابخانۀ آستان قدس رضوى شماره 8055 و نسخه ديگر متعلق به كتابخانۀ شخصى آقاى عبدالحسين شهيد صالحى مى‌باشد.
از جمله نسخ خطى اين تفسير،نسخۀ خطى در كتابخانۀ آستان قدس رضوى شماره 8055 و نسخه ديگر متعلق به كتابخانۀ شخصى آقاى عبدالحسين شهيد صالحى مى‌باشد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مى‌فرمايد:«وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند، عده‌اى تفسير لغوى و اشتقاق، عده‌اى نحوى، عده‌اى صرفى، عده‌اى تجزيه و تركيب، عده‌اى مباحث كلامى و عده‌اى نيز جنبه‌هاى مختلف آن را بررسى كرده‌اند، مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه «عليهم السلام»را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را«نور الثقلين»ناميدم.»
مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مى‌فرمايد:«وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار داده‌اند، عده‌اى تفسير لغوى و اشتقاق، عده‌اى نحوى، عده‌اى صرفى، عده‌اى تجزيه و تركيب، عده‌اى مباحث كلامى و عده‌اى نيز جنبه‌هاى مختلف آن را بررسى كرده‌اند، مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه «عليهم السلام»را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را«نور الثقلين»ناميدم.»


همچنانكه از نقل نظرهاى بزرگان مشهور شد، روشى كه مرحوم«شيخ عبدعلى عروسى حويزى، از ابتداى تفسير در پيش گرفته است،حاكى از اين حقيقت است كه وى در صدد تأليف و فراهم آوردن يك دوره از تفسير قرآن كريم منطبق با روايات رسيده از ناحيۀ پيامبر گرامی «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و اهل بيت عصمت «عليهم السلام»بوده است.نشان دادن شيوۀ تفسيرى اهل بيت«عليهم السلام»جز با بيان و نقل روايات تفسيرى آنان ميسر نمى‌باشد.
همچنانكه از نقل نظرهاى بزرگان مشهور شد، روشى كه مرحوم«شيخ عبدعلى عروسى حويزى، از ابتداى تفسير در پيش گرفته است،حاكى از اين حقيقت است كه وى در صدد تأليف و فراهم آوردن يك دوره از تفسير قرآن كريم منطبق با روايات رسيده از ناحيۀ پيامبر گرامی «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و اهل بيت عصمت «عليهم السلام» بوده است.نشان دادن شيوۀ تفسيرى اهل بيت«عليهم السلام»جز با بيان و نقل روايات تفسيرى آنان ميسر نمى‌باشد.


اين شيوه و انگيزه، تفسير مذكور را در دستۀ تفاسير منقولى قرار داده و بطور طبيعى از فضاى نظرات اجتهادى، تطبيق با مسائل علمى، بحثهاى استدلالى و برهانى، بيرون خواهد رفت.
اين شيوه و انگيزه، تفسير مذكور را در دستۀ تفاسير منقولى قرار داده و بطور طبيعى از فضاى نظرات اجتهادى، تطبيق با مسائل علمى، بحثهاى استدلالى و برهانى، بيرون خواهد رفت.
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
به همين جهت است كه آيت اللّه معرفت در «التفسير و المفسرون»صفحۀ 327 و 328:عدم نقد روايات و عدم اظهار نظر و نفى بعضى از آنها را از ضعف اين تفسير بر مى‌شمرد و تعبير «روايات منسوب به اهل بيت(ع)»را دارد.
به همين جهت است كه آيت اللّه معرفت در «التفسير و المفسرون»صفحۀ 327 و 328:عدم نقد روايات و عدم اظهار نظر و نفى بعضى از آنها را از ضعف اين تفسير بر مى‌شمرد و تعبير «روايات منسوب به اهل بيت(ع)»را دارد.


سيد محمد على ايازى در «المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 731 و 733، معتقد است كه ايشان تا حدودى از نقل روايات ضعيف خوددارى كرده است،گرچه خالى از آنها نمى‌باشد و از اين جهت آن را از تفسير «البرهان»بحرانى بهتر مى‌داند.و معتقد است كه اين جمع‌آورى كار را براى محققينى كه در امر صحت و فساد احاديث، تحقيق دارند،آسان كرده است.
سيد محمد على ايازى در «المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 731 و 733، معتقد است كه ايشان تا حدودى از نقل روايات ضعيف خوددارى كرده است،گرچه خالى از آنها نمى‌باشد و از اين جهت آن را از تفسير «البرهان» بحرانى بهتر مى‌داند.و معتقد است كه اين جمع‌آورى كار را براى محققينى كه در امر صحت و فساد احاديث، تحقيق دارند،آسان كرده است.


بايد متذكر بود كه حذف اساتيد توسط مؤلف، به معناى عدم إسناد نيست، وضعيت سلسله اسناد اغلب روايات در مصادر خود مشخص است، و از بايسته‌هاى تحقيقى در مورد تفسير نور الثقلين، مسند كردن روايات با كمك مصادر آن است.
بايد متذكر بود كه حذف اساتيد توسط مؤلف، به معناى عدم إسناد نيست، وضعيت سلسله اسناد اغلب روايات در مصادر خود مشخص است، و از بايسته‌هاى تحقيقى در مورد تفسير نور الثقلين، مسند كردن روايات با كمك مصادر آن است.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
با توجه به نظرات فوق بر آن شديم تا در زمينۀ روايات اسرائيلية در تفسير نور الثقلين كنكاش بيشترى بنماييم.
با توجه به نظرات فوق بر آن شديم تا در زمينۀ روايات اسرائيلية در تفسير نور الثقلين كنكاش بيشترى بنماييم.


آيت اللّه معرفت در جلد دوم التفسير و المفسرون صفحۀ 80 در مراد از«اسرائيليات»بعد از بيان ريشۀ لغوى و وجه آن مى‌فرمايد:لفظ اسرائيليات گر چه در ظاهر بر قصه‌هايى كه از مصادر يهودى نقل مى‌شود،دلالت دارد، امّا علماى تفسير و حديث،آن را بر معنايى اعم اطلاق مى‌كنند.
آيت اللّه معرفت در جلد دوم التفسير و المفسرون صفحۀ 80 در مراد از«اسرائيليات» بعد از بيان ريشۀ لغوى و وجه آن مى‌فرمايد:لفظ اسرائيليات گر چه در ظاهر بر قصه‌هايى كه از مصادر يهودى نقل مى‌شود،دلالت دارد، امّا علماى تفسير و حديث،آن را بر معنايى اعم اطلاق مى‌كنند.


در اصطلاح آنها، اسرائيليات، بر هر قصه يا روايتى گفته مى‌شود كه،در تفسير،حديث و تاريخ، از اساطير قديمى نقل شود و منسوب به يك مصدر يهودى،نصرانى يا غير آن باشد.
در اصطلاح آنها، اسرائيليات، بر هر قصه يا روايتى گفته مى‌شود كه،در تفسير،حديث و تاريخ، از اساطير قديمى نقل شود و منسوب به يك مصدر يهودى،نصرانى يا غير آن باشد.
خط ۲۶۳: خط ۲۶۳:
28-قصه حضرت ايوب«عليه السّلام»:سورۀ ص آيه 41 به بعد و انبياء 83-84.
28-قصه حضرت ايوب«عليه السّلام»:سورۀ ص آيه 41 به بعد و انبياء 83-84.


در جلد 4 صفحۀ 463 ذيل آيات سورۀ«ص»مطالبى از اسرائيليات راجع به وضعيت حضرت ايوب«عليه السّلام»به نقل از تفسير قمى،نقل نموده است.در جلد سوم ذيل آيات سورۀ انبياء ضمن ردّ اسرائيليات مطرح شده در مورد حضرت ايوب«ع»، مقدارى از اسرائيليات را مى‌توان در بعضى روايات نقل شده، مشاهده كرد.
در جلد 4 صفحۀ 463 ذيل آيات سورۀ«ص»مطالبى از اسرائيليات راجع به وضعيت حضرت ايوب«عليه السّلام» به نقل از تفسير قمى،نقل نموده است.در جلد سوم ذيل آيات سورۀ انبياء ضمن ردّ اسرائيليات مطرح شده در مورد حضرت ايوب«ع»، مقدارى از اسرائيليات را مى‌توان در بعضى روايات نقل شده، مشاهده كرد.


29-قصۀ«إرم ذات العماد»:سوره فجر آيات 6 تا 8.در اين آيات اثرى از اسرائيليات مطرح شده در داستان اين شهر و ساكنان آن،در روايات نور الثقلين به چشم نمى‌خورد.
29-قصۀ«إرم ذات العماد»:سوره فجر آيات 6 تا 8.در اين آيات اثرى از اسرائيليات مطرح شده در داستان اين شهر و ساكنان آن،در روايات نور الثقلين به چشم نمى‌خورد.
خط ۲۸۲: خط ۲۸۲:
در مورد'''«الر»'''در سورۀ يونس، روايتى را در معناى آن نقل مى‌نمايد و در سوره‌هاى هود،يوسف ابراهيم و حجر، بحثى مطرح نمى‌كنند. در سورۀ اعراف، بخشى از احاديث«الم»را كه راجع به «المص»نيز هست، تكرار مى‌نمايد. در سورۀ رعد نيز معنايى برای «المر»نقل مى‌كند. و راجع به معنای «كهيعص»در سورۀ مريم«طه»در سورۀ طه،«ق»در سورۀ ق،«ن»در سورۀ قلم بحثى اجمالى از روايات نقل مى‌نمايد.
در مورد'''«الر»'''در سورۀ يونس، روايتى را در معناى آن نقل مى‌نمايد و در سوره‌هاى هود،يوسف ابراهيم و حجر، بحثى مطرح نمى‌كنند. در سورۀ اعراف، بخشى از احاديث«الم»را كه راجع به «المص»نيز هست، تكرار مى‌نمايد. در سورۀ رعد نيز معنايى برای «المر»نقل مى‌كند. و راجع به معنای «كهيعص»در سورۀ مريم«طه»در سورۀ طه،«ق»در سورۀ ق،«ن»در سورۀ قلم بحثى اجمالى از روايات نقل مى‌نمايد.


دربارۀ معنای «طسم»در سورۀ شعراء روايتى نقل مى‌نمايد كه در سورۀ قصص و نمل نيز به شكلى تكرار مى‌گردد.در سورۀ يس نيز در معنای «يس»بحثى اجمالى مطرح مى‌كند. از بحثها و تكرار ايشان بر مى‌آيد كه روش مشخصى در تكرار معانى در مورد حروف مشابه ندارد. در بعضى حروف مشابه روايات را تكرار مى‌نمايد و در بعضى حروف تكرار نمى‌كنند.
دربارۀ معنای «طسم»در سورۀ شعراء روايتى نقل مى‌نمايد كه در سورۀ قصص و نمل نيز به شكلى تكرار مى‌گردد.در سورۀ يس نيز در معنای «يس» بحثى اجمالى مطرح مى‌كند. از بحثها و تكرار ايشان بر مى‌آيد كه روش مشخصى در تكرار معانى در مورد حروف مشابه ندارد. در بعضى حروف مشابه روايات را تكرار مى‌نمايد و در بعضى حروف تكرار نمى‌كنند.


==معانى حروف مقطعة==
==معانى حروف مقطعة==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش