۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
جزء ششم؛ سرزمين مغرب كه شامل سه ناحيه مىشود: ناحيه اول: افريقيه. ناحيه دوم: مغرب اقصى و ناحيه سوم: سوس اقصى. | جزء ششم؛ سرزمين مغرب كه شامل سه ناحيه مىشود: ناحيه اول: افريقيه. ناحيه دوم: مغرب اقصى و ناحيه سوم: سوس اقصى. | ||
جزء هفتم؛ مرزهاى(مغرب الاقصى)؛ شامل سه ناحيه مىشود: ناحيه اول: نوبه تن. ناحيه دومك حبشه و ناحيه سوم: جناوه. | جزء هفتم؛ مرزهاى (مغرب الاقصى)؛ شامل سه ناحيه مىشود: ناحيه اول: نوبه تن. ناحيه دومك حبشه و ناحيه سوم: جناوه. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
روش زهرى در اين كتاب هيچ شباهتى به روش مكتب بلخى كه سرزمينهاى اسلامى را به بيست ناحيه يا اقليم تقسيم كردهاند، ندارد. بيشتر توجه زهرى در اين كتاب به عجايب است و در سرتاسر كتاب از كتاب شخصى به نام جزّار كه مؤلف كتابى با نام «عجائب البلدان»است، مطلب نقل مىكند. زهرى در اين كتاب از مخلوقات و صفات و شكلها و رنگها و اخلاق آنها و نيز ميوهها و دانههايى كه مىخورند و نوشيدنىهايى كه مىنوشند، سخن مىگويد و از آنچه اختصاص به برخى نواحى جهان دارد نام مىبرد و اختلاف روز اين نواحى را يادآور مىشود. | روش زهرى در اين كتاب هيچ شباهتى به روش مكتب بلخى كه سرزمينهاى اسلامى را به بيست ناحيه يا اقليم تقسيم كردهاند، ندارد. بيشتر توجه زهرى در اين كتاب به عجايب است و در سرتاسر كتاب از كتاب شخصى به نام جزّار كه مؤلف كتابى با نام «عجائب البلدان»است، مطلب نقل مىكند. زهرى در اين كتاب از مخلوقات و صفات و شكلها و رنگها و اخلاق آنها و نيز ميوهها و دانههايى كه مىخورند و نوشيدنىهايى كه مىنوشند، سخن مىگويد و از آنچه اختصاص به برخى نواحى جهان دارد نام مىبرد و اختلاف روز اين نواحى را يادآور مىشود. | ||
زهرى بعد از مقدمهاى راجع به زمين و وصف كمربند آبى(يعنى اقيانوسهاى بزرگ)، قسمت آباد زمين را به عنوان كمربند سبز و درياهاى داخل در خشكىها و اجزاى زمين و قسمت بيابانى آن را، كه بسيار مختصر؛ ولى ارزنده است، معرفى مىكند. وى پس از وصف زمين و اجزاى آن به وصف شكار و بعضى از حيوانات درنده؛ مانند زمرّده (ميمون) پرداخته و سپس از شكار رخ ياد مىكند و بعد از آن به تعاريف جغرافيايى پرداخته و از قسمت خشك و بيابانى زمين و كوه قمر (كوه كليمانجارو در آفريقاى مركزى) و رودخانه نيل سخن مىگويد، كه ولو مختصر است؛ اما اطلاعات ارزندهاى از سرزمين مصر و رود نيل و كوه قمر در اختيار خواننده قرار مىدهد. | زهرى بعد از مقدمهاى راجع به زمين و وصف كمربند آبى (يعنى اقيانوسهاى بزرگ)، قسمت آباد زمين را به عنوان كمربند سبز و درياهاى داخل در خشكىها و اجزاى زمين و قسمت بيابانى آن را، كه بسيار مختصر؛ ولى ارزنده است، معرفى مىكند. وى پس از وصف زمين و اجزاى آن به وصف شكار و بعضى از حيوانات درنده؛ مانند زمرّده (ميمون) پرداخته و سپس از شكار رخ ياد مىكند و بعد از آن به تعاريف جغرافيايى پرداخته و از قسمت خشك و بيابانى زمين و كوه قمر (كوه كليمانجارو در آفريقاى مركزى) و رودخانه نيل سخن مىگويد، كه ولو مختصر است؛ اما اطلاعات ارزندهاى از سرزمين مصر و رود نيل و كوه قمر در اختيار خواننده قرار مىدهد. | ||
احتمالا عجايب و افسانههايى كه زهرى در كتاب خويش نقل مىكند، همانهايى باشد كه در كتاب عجائب البلدان كلبى و نيز ابن جزّار آمده است. | احتمالا عجايب و افسانههايى كه زهرى در كتاب خويش نقل مىكند، همانهايى باشد كه در كتاب عجائب البلدان كلبى و نيز ابن جزّار آمده است. |
ویرایش