دفتر روشنایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ى«' به 'ی «'
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «')
جز (جایگزینی متن - 'ى«' به 'ی «')
خط ۵۵: خط ۵۵:
«اين كتاب محصول جنبى كتاب ديگرى است كه آن كتاب، خود، محصول جنبى يك كار ديگر است. حقيقت امر اين است كه در تصحيح«تذكرة الأولياء» عطار كه ساليان دراز وقت مرا گرفته است، همواره كوشيده‌ام منابع اصلى عطار را جست‌وجو كنم تا اطمينان حاصل شود كه صورت درست هر عبارت كدام است و در ميان حدود بيست نسخه كهنى از«تذكرة الاولياء» كه اساس پژوهش من بوده است، حق با كدام نسخه يا با كدام مجموعه از نسخه‌هاست.
«اين كتاب محصول جنبى كتاب ديگرى است كه آن كتاب، خود، محصول جنبى يك كار ديگر است. حقيقت امر اين است كه در تصحيح«تذكرة الأولياء» عطار كه ساليان دراز وقت مرا گرفته است، همواره كوشيده‌ام منابع اصلى عطار را جست‌وجو كنم تا اطمينان حاصل شود كه صورت درست هر عبارت كدام است و در ميان حدود بيست نسخه كهنى از«تذكرة الاولياء» كه اساس پژوهش من بوده است، حق با كدام نسخه يا با كدام مجموعه از نسخه‌هاست.


در بخش بايزيد بسطامى«تذكرة الأولياء»، مهم‌ترين منبع عطار، بى‌گمان، «كتاب النور» سهلگى بوده است؛ يعنى متن عربى همين كتابى كه اينك شما ترجمه آن را با عنوان«دفتر روشنايى» در اختيار داريد. وقتى به مقابله بخش بايزيد«تذكرة» و «كتاب النور» پرداختم، متوجه شدم كه استاد عبدالرحمن بدوى، ناشر دانشمند كتاب، به دلايلى چند، از عهده تصحيح متن برنيامده است و كمتر بخشى از بخش‌هاى«كتاب النور» چاپ ايشان، از خطاهاى عجيب و غلطخوانى‌هاى مصحح بركنار مانده است. ناچار شدم كه به تصحيح مجدد«كتاب النور» بپردازم و با استفاده از نسخه كتاب‌خانه ظاهريه دمشق- كه نسخه‌اى است بسيار درست و كهن‌تر از نسخه‌هاى اساس كار استاد بدوى و متأسفانه در دست‌رس آن استاد بزرگ نبوده است- كتاب را از نو تصحيح انتقادى كنم و اين كار سرانجام به سامان رسيد... وقتى سرگرم تصحيح متن عربى«كتاب النور» بودم، متوجه شدم كه جاى ترجمه اين كتاب در زبان فارسى؛ يعنى زبان خود بايزيد، خالى است. يك شب، ساعت دو و نيم بعد از نيمه‌شب، از خواب برخاستم و تصميم گرفتم تا ترجمه اين كتاب را تمام نكنم به هيچ كارى نپردازم و چنين شد. در اندك زمانى اين ترجمه سامان يافت و همين است كه اكنون در برابر شماست.
در بخش بايزيد بسطامی «تذكرة الأولياء»، مهم‌ترين منبع عطار، بى‌گمان، «كتاب النور» سهلگى بوده است؛ يعنى متن عربى همين كتابى كه اينك شما ترجمه آن را با عنوان«دفتر روشنايى» در اختيار داريد. وقتى به مقابله بخش بايزيد«تذكرة» و «كتاب النور» پرداختم، متوجه شدم كه استاد عبدالرحمن بدوى، ناشر دانشمند كتاب، به دلايلى چند، از عهده تصحيح متن برنيامده است و كمتر بخشى از بخش‌های «كتاب النور» چاپ ايشان، از خطاهاى عجيب و غلطخوانى‌هاى مصحح بركنار مانده است. ناچار شدم كه به تصحيح مجدد«كتاب النور» بپردازم و با استفاده از نسخه كتاب‌خانه ظاهريه دمشق- كه نسخه‌اى است بسيار درست و كهن‌تر از نسخه‌هاى اساس كار استاد بدوى و متأسفانه در دست‌رس آن استاد بزرگ نبوده است- كتاب را از نو تصحيح انتقادى كنم و اين كار سرانجام به سامان رسيد... وقتى سرگرم تصحيح متن عربی «كتاب النور» بودم، متوجه شدم كه جاى ترجمه اين كتاب در زبان فارسى؛ يعنى زبان خود بايزيد، خالى است. يك شب، ساعت دو و نيم بعد از نيمه‌شب، از خواب برخاستم و تصميم گرفتم تا ترجمه اين كتاب را تمام نكنم به هيچ كارى نپردازم و چنين شد. در اندك زمانى اين ترجمه سامان يافت و همين است كه اكنون در برابر شماست.


مواردى كه اين ترجمه با چاپ استاد بدوى تفاوت‌هايى دارد، حاصل تغييراتى است كه در تصحيح مجدد متن پيش آمده است».
مواردى كه اين ترجمه با چاپ استاد بدوى تفاوت‌هايى دارد، حاصل تغييراتى است كه در تصحيح مجدد متن پيش آمده است».


[[شفیعی کدکنی، محمدرضا|استاد شفيعى كدكنى]] در باره «كتاب النور» و نحوه كار خويش چنين مرقوم نموده است: «هر كس درين كتاب دقت كند چند مورد عبارات تكرارى خواهد ديد. حذف اين موارد تكرارى را روا نداشتم، زيرا خيانت به ساختار كتاب بود. آيا مؤلف، خود، مرتكب اين تكرار شده است يا كاتبان؟ تصميم‌گيرى درين باره بسيار دشوار است. ترجيح دادم چيزى در حدود نيم صفحه تا يك صفحه بر حجم كتاب افزوده شود، ولى تركيب اصلى آن محفوظ بماند. گاهى اين تكرارها به دليل تفاوت سلسله راويان است؛ مثلا در نقل عبارت: «انسلخت من نفسى كما ينسلخ الحية من جلدها ثم نظرت الى نفسى فاذا انا هو»، كه عطار ترجمه‌اى آميخته به تفسير از آن ارائه داده و مى‌گويد: «از بايزيدى بيرون آمدم چون مار از پوست، پس نگه كردم عاشق و معشوق و عشق يكى ديدم كه در عالم توحيد يكى توان بود»(تذكره /1 160) و در ترجمه ما چنين است: «از خويشتن خويش بيرون آمدم آن‌گونه كه مار از پوست، پس در خويشتن نظر كردم، خويشتن را او ديدم»، اين عبارت در دو جاى«كتاب النور»(بندهاى 130 و 374) تكرار شده است، اما زنجيره راويان اين قول در هر كدام از موارد متفاوت است. شايد حكمت اين‌گونه تكرارها در همين تفاوت زنجيره راويان باشد... خواننده اين كتاب چند نكته را همواره بايد پيش چشم داشته باشد:
[[شفیعی کدکنی، محمدرضا|استاد شفيعى كدكنى]] در باره «كتاب النور» و نحوه كار خويش چنين مرقوم نموده است: «هر كس درين كتاب دقت كند چند مورد عبارات تكرارى خواهد ديد. حذف اين موارد تكرارى را روا نداشتم، زيرا خيانت به ساختار كتاب بود. آيا مؤلف، خود، مرتكب اين تكرار شده است يا كاتبان؟ تصميم‌گيرى درين باره بسيار دشوار است. ترجيح دادم چيزى در حدود نيم صفحه تا يك صفحه بر حجم كتاب افزوده شود، ولى تركيب اصلى آن محفوظ بماند. گاهى اين تكرارها به دليل تفاوت سلسله راويان است؛ مثلا در نقل عبارت: «انسلخت من نفسى كما ينسلخ الحية من جلدها ثم نظرت الى نفسى فاذا انا هو»، كه عطار ترجمه‌اى آميخته به تفسير از آن ارائه داده و مى‌گويد: «از بايزيدى بيرون آمدم چون مار از پوست، پس نگه كردم عاشق و معشوق و عشق يكى ديدم كه در عالم توحيد يكى توان بود»(تذكره /1 160) و در ترجمه ما چنين است: «از خويشتن خويش بيرون آمدم آن‌گونه كه مار از پوست، پس در خويشتن نظر كردم، خويشتن را او ديدم»، اين عبارت در دو جای «كتاب النور»(بندهاى 130 و 374) تكرار شده است، اما زنجيره راويان اين قول در هر كدام از موارد متفاوت است. شايد حكمت اين‌گونه تكرارها در همين تفاوت زنجيره راويان باشد... خواننده اين كتاب چند نكته را همواره بايد پيش چشم داشته باشد:


1. آنچه در متن عربى«النور» نقل شده، احتمالا ترجمه گفتار بايزيد است و همين ترجمه عربى هم در دست كاتبان و نسخه‌نويسان، تغييرات بى‌شمارى به خود ديده و بسيارى از ابهامات متن عربى، نتيجه نقص روايت كاتبان است؛
1. آنچه در متن عربی «النور» نقل شده، احتمالا ترجمه گفتار بايزيد است و همين ترجمه عربى هم در دست كاتبان و نسخه‌نويسان، تغييرات بى‌شمارى به خود ديده و بسيارى از ابهامات متن عربى، نتيجه نقص روايت كاتبان است؛


2. از اصل سخن بايزيد كه به عربى ترجمه شده است، جز يكى دو جمله يا شبه جمله، به فارسى چيزى باقى نمانده است؛
2. از اصل سخن بايزيد كه به عربى ترجمه شده است، جز يكى دو جمله يا شبه جمله، به فارسى چيزى باقى نمانده است؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش