النبوات و ما يتعلق بها: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف'
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م')
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
خط ۴۸: خط ۴۸:




مولف در اين كتاب نبوت و امور مرتبط با آن را طى سه بخش بيان مى‌نمايد:
مؤلف در اين كتاب نبوت و امور مرتبط با آن را طى سه بخش بيان مى‌نمايد:


در بخش اول، به اثبات نبوت از طريق معجزات مى‌پردازد.
در بخش اول، به اثبات نبوت از طريق معجزات مى‌پردازد.
خط ۶۸: خط ۶۸:
گروه چهارم، در انكار نبوت راه ديگرى را در پيش گرفته و گفته‌اند شناخت نبوت انبياء جز از راه معجزه امكان پذير نيست و معجزه نيز هيچ گونه دلالتى بر صدق مدعى نبوت ندارد، بنابراين قائل شدن به لزوم نبوت امرى مردود به شمار مى‌رود.
گروه چهارم، در انكار نبوت راه ديگرى را در پيش گرفته و گفته‌اند شناخت نبوت انبياء جز از راه معجزه امكان پذير نيست و معجزه نيز هيچ گونه دلالتى بر صدق مدعى نبوت ندارد، بنابراين قائل شدن به لزوم نبوت امرى مردود به شمار مى‌رود.


مولف در ادامه به بيان وجوهى مى‌پردازد كه گروه چهارم در طعن بر معجزات انبياء بدان‌ها تمسك نموده‌اند.
مؤلف در ادامه به بيان وجوهى مى‌پردازد كه گروه چهارم در طعن بر معجزات انبياء بدان‌ها تمسك نموده‌اند.


در فصل دوم، مولف به بيان شبهاتى كه از جانب منكران نبوت مبنى بر انكار تكليف ايراد شده، مى‌پردازد. منكران مذكور به دو دسته تقسيم مى‌شوند: يك دسته نبوت را انكار مى‌كنند، چون معتقدند پذيرش نبوت به معناى پذيرش جبر است. و دسته ديگر به روش‌هاى ديگر در انكار نبوت استناد مى‌جويند. مولف در فصل سوم اين بخش، به تقرير شبهات دسته دوم از منكران نبوت پرداخته و وجوه متعددى را كه اين دسته براى اثبات ديدگاه خود ذكر كرده‌اند، را بيان مى‌كند.
در فصل دوم، مؤلف به بيان شبهاتى كه از جانب منكران نبوت مبنى بر انكار تكليف ايراد شده، مى‌پردازد. منكران مذكور به دو دسته تقسيم مى‌شوند: يك دسته نبوت را انكار مى‌كنند، چون معتقدند پذيرش نبوت به معناى پذيرش جبر است. و دسته ديگر به روش‌هاى ديگر در انكار نبوت استناد مى‌جويند. مؤلف در فصل سوم اين بخش، به تقرير شبهات دسته دوم از منكران نبوت پرداخته و وجوه متعددى را كه اين دسته براى اثبات ديدگاه خود ذكر كرده‌اند، را بيان مى‌كند.


در فصل چهارم، شبهات كسانى كه با اعتقاد به كفايت عقل و خرد انسان در شناخت تكليف به انكار نبوت پرداخته‌اند، تقرير مى‌گردد.
در فصل چهارم، شبهات كسانى كه با اعتقاد به كفايت عقل و خرد انسان در شناخت تكليف به انكار نبوت پرداخته‌اند، تقرير مى‌گردد.


فصل پنجم، به بيان شبهات كسانى اختصاص يافته كه معتقدند خرق عادت امرى محال است. مولف در اين فصل به عنوان مقدمه بحث به بيان ديدگاه كسانى مى‌پردازد كه معتقد به امكان خرق عادت هستند.
فصل پنجم، به بيان شبهات كسانى اختصاص يافته كه معتقدند خرق عادت امرى محال است. مؤلف در اين فصل به عنوان مقدمه بحث به بيان ديدگاه كسانى مى‌پردازد كه معتقد به امكان خرق عادت هستند.


فصل ششم، به تقرير شبهات كسانى اختصاص يافته كه معتقدند درباره خوارق عادات نمى‌توان يقين پيدا كرد كه توسط خداوند ايجاد شده‌اند. بنابراين نمى‌توان در استدلال بر صدق ادعاى مدعى نبوت بدان‌ها استناد جست.
فصل ششم، به تقرير شبهات كسانى اختصاص يافته كه معتقدند درباره خوارق عادات نمى‌توان يقين پيدا كرد كه توسط خداوند ايجاد شده‌اند. بنابراين نمى‌توان در استدلال بر صدق ادعاى مدعى نبوت بدان‌ها استناد جست.
خط ۹۲: خط ۹۲:
در فصل چهاردهم، به بيان شبهات كسانى پرداخته شده كه معتقدند صدور برخى اعمال از جانب مدعيان نبوت نظير نسخ شرايع مدعيان پيشين باعث قدح در صدق مدعاى ايشان مى‌گردد.
در فصل چهاردهم، به بيان شبهات كسانى پرداخته شده كه معتقدند صدور برخى اعمال از جانب مدعيان نبوت نظير نسخ شرايع مدعيان پيشين باعث قدح در صدق مدعاى ايشان مى‌گردد.


فصل پانزدهم كه فصل پايانى اين بخش است، به پاسخ مولف به شبهاتى كه تاكنون بيان گرديد، اختصاص يافته است. مولف در اين فصل ضمن اشاره به سه اصل مهم و اساسى معتقد است با تمسك به اين اصول به آسانى مى‌توان شبهات مذكور را دفع نمود.
فصل پانزدهم كه فصل پايانى اين بخش است، به پاسخ مؤلف به شبهاتى كه تاكنون بيان گرديد، اختصاص يافته است. مؤلف در اين فصل ضمن اشاره به سه اصل مهم و اساسى معتقد است با تمسك به اين اصول به آسانى مى‌توان شبهات مذكور را دفع نمود.


بخش دوم
بخش دوم


اين بخش، به بيان راه دوم در اثبات نبوت مدعيان نبوت اختصاص يافته است. در روش قبلى از طريق معجزات به صدق مدعاى مدعيان نبوت دست مى‌يافتيم؛ ولى در اين روش كه به نظر مولف به عقل و خرد نزديك‌تر است، از طريق توجه به حالات مختلف افراد انسانى در امكان دستيابى به معارف حقه پرداخته مى‌شود. مولف انسان‌ها را نسبت به آگاهى از معارف مذكور به سه گروه تقسيم مى‌كند. گروهى كه در دستيابى به اين معارف و نيز در انجام اعمال شايسته داراى نقصان و كاستى هستند كه عامه مردم از اين قبيل‌اند. گروهى ديگر كه در اين دو مورد به كمال رسيده‌اند؛ اما توان دستگيرى از افراد ناقص را دارا نيستند. و گروه سوم كه علاوه بر اين كه خود به كمال مطلوب رسيده‌اند، توانايى به كمال رساندن افراد ناقص را نيز دارا هستند و اين گروه كسى جز انبياء الهى نيستند.
اين بخش، به بيان راه دوم در اثبات نبوت مدعيان نبوت اختصاص يافته است. در روش قبلى از طريق معجزات به صدق مدعاى مدعيان نبوت دست مى‌يافتيم؛ ولى در اين روش كه به نظر مؤلف به عقل و خرد نزديك‌تر است، از طريق توجه به حالات مختلف افراد انسانى در امكان دستيابى به معارف حقه پرداخته مى‌شود. مؤلف انسان‌ها را نسبت به آگاهى از معارف مذكور به سه گروه تقسيم مى‌كند. گروهى كه در دستيابى به اين معارف و نيز در انجام اعمال شايسته داراى نقصان و كاستى هستند كه عامه مردم از اين قبيل‌اند. گروهى ديگر كه در اين دو مورد به كمال رسيده‌اند؛ اما توان دستگيرى از افراد ناقص را دارا نيستند. و گروه سوم كه علاوه بر اين كه خود به كمال مطلوب رسيده‌اند، توانايى به كمال رساندن افراد ناقص را نيز دارا هستند و اين گروه كسى جز انبياء الهى نيستند.


در فصل دوم اين بخش، مولف اين روش را از ديدگاه قرآن كريم كامل‌ترين و برترين روش در اثبات نبوت معرفى مى‌نمايد و در فصل سوم به بيان وظائف نبى در ارتباط با مردم مى‌پردازد.
در فصل دوم اين بخش، مؤلف اين روش را از ديدگاه قرآن كريم كامل‌ترين و برترين روش در اثبات نبوت معرفى مى‌نمايد و در فصل سوم به بيان وظائف نبى در ارتباط با مردم مى‌پردازد.


در فصل چهارم، به بيان برترى و فضيلت نبى مكرم اسلام(ص) نسبت به ساير انبياء و رسولان پرداخته شده است. در فصل پنجم نيز به اثبات برترى اين روش نسبت به روش قبلى در اثبات نبوت پرداخته شده و در فصل ششم و هفتم روش فلاسفه در بيان كيفيت ظهور معجزات توسط انبياء و نيز عاملى كه توسط آن انبياء قادر بر آوردن معجزات هستند، تقرير گشته است.
در فصل چهارم، به بيان برترى و فضيلت نبى مكرم اسلام(ص) نسبت به ساير انبياء و رسولان پرداخته شده است. در فصل پنجم نيز به اثبات برترى اين روش نسبت به روش قبلى در اثبات نبوت پرداخته شده و در فصل ششم و هفتم روش فلاسفه در بيان كيفيت ظهور معجزات توسط انبياء و نيز عاملى كه توسط آن انبياء قادر بر آوردن معجزات هستند، تقرير گشته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش