زیدان، جرجی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
در سال 1885م به بيروت رفت و به عضويت مجمع علمى شرقى درآمد و طى مدت ده ماه، زبان سريانى و عبرى را آموخت. | در سال 1885م به بيروت رفت و به عضويت مجمع علمى شرقى درآمد و طى مدت ده ماه، زبان سريانى و عبرى را آموخت. | ||
وى پس از اين مراحل، به مصر بازگشت و با مجله المقتطف كه از مجلههاى معروف و مهم آن روز بود همكارى كرد و بعد اداره آن را به عهده گرفت، ولى در سال 1888م همكارى با اين مجله را هم رها كرد و خود بطور مستقل به نوشتن پرداخت و كتاب تاريخ جديد مصر را در دو جلد | وى پس از اين مراحل، به مصر بازگشت و با مجله المقتطف كه از مجلههاى معروف و مهم آن روز بود همكارى كرد و بعد اداره آن را به عهده گرفت، ولى در سال 1888م همكارى با اين مجله را هم رها كرد و خود بطور مستقل به نوشتن پرداخت و كتاب تاريخ جديد مصر را در دو جلد تألیف كرد و با زحمات زيادى آن را چاپ و منتشر نمود. | ||
وى در اواخر سال 1889م مديريت مدرسه عبيديه كبرى در مصر را به عهده گرفت و به تدريس در آنجا مىپرداخت اما پس از مدتى، از تدريس دست كشيد و در اواخر سال 1892م مجله معروف الهلال را انتشار داد. او در سال 1897م به عضويت جمعيت آسيايى در انگلستان و فرانسه پذيرفته شد و نشانها و مدالهاى علمى دريافت داشت. اما پس از مدتى به اين نتيجه رسيد، كه همه كارها را بايد كنار بگذارد و يكسره به تحقيق و | وى در اواخر سال 1889م مديريت مدرسه عبيديه كبرى در مصر را به عهده گرفت و به تدريس در آنجا مىپرداخت اما پس از مدتى، از تدريس دست كشيد و در اواخر سال 1892م مجله معروف الهلال را انتشار داد. او در سال 1897م به عضويت جمعيت آسيايى در انگلستان و فرانسه پذيرفته شد و نشانها و مدالهاى علمى دريافت داشت. اما پس از مدتى به اين نتيجه رسيد، كه همه كارها را بايد كنار بگذارد و يكسره به تحقيق و تألیف بپردازد. | ||
== آثار == | == آثار == |
نسخهٔ ۳ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۳:۵۷
نام | زیدان، جرجی |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1861 م |
محل تولد | |
رحلت | 1914 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مولف | AUTHORCODE2109AUTHORCODE |
جرجى زيدان، روزنامهنگار، اديب، داستاننويس و مورخ عرب، در چهاردهم دسامبر 1861 در «عين جنوب» از روستاهاى بيروت در كشور لبنان ديده به جهان گشود. او از همان كودكى به مدرسه ابتدايى وارد شد و مقدارى از مقدمات علوم را فراگرفت، اما بيش از هر چيز به نقاشى علاقه داشت و شايد همين جهت سبب شد كه او در كودكى مدرسه را براى مدتى ترك كند. با وجود اينكه پدرش بسيار مىكوشيد او درس بخواند.
وى مدتى را به آموختن نقاشى گذرانيد، اما بعدها به قدرى به درس و مطالعه علاقه پيدا كرد كه هر كتابى به دستش مىرسيد، آن را مىخواند و هرگز از كتاب و مطالعه جدا نمىشد.
علاقه او به درس خواندن تا آنجا پيشرفت كرد كه عليرغم ترك مدرسه، به مدرسه شبانه رفت و مدت پنج ماه زبان انگليسى را آموخت، سپس به جمعيت شمس البر پيوست و همنشينى او با افراد خوب، سبب شد كه علاقه او به درس خواندن افزون گردد. آنان او را دعوت كردند تا در امتحانات فارغ التحصيلان مدرسه آمريكايى بيروت شركت كند.
وى در سال 1881م به فكر تحصيل پزشكى افتاد، مدت دو ماه و نيم علم حساب را آموخت و در امتحان شركت نمود و در رشته پزشكى با نمره بالايى قبول شد و مشغول تحصيل در مدرسه آمريكايى بيروت گرديد و در سال اول تحصيل، در عين حالى كه براى تامين زندگى مىبايست كار كند، نسبت به همشاگردىهاى خود ممتاز و برگزيده شد.
در اوائل سال دوم تحصيل در مدرسه، به خاطر خواندن مقالات سياسى و توجه به مطبوعات، مورد بىمهرى ماموران حكومت قرار گرفت، تا آنجا كه ماندن در بيروت براى او دشوار گرديد. آنگاه در عين حالى كه با تعدادى از همكلاسىهاى خود در زبان انگليسى، طبيعيات، گياهشناسى و شيمى به رتبه بالايى دست يافته بودند، وى ناچار به مصر رفت.
او نخست مىخواست در مدرسه عالى طب قاهره ادامه تحصيل دهد، اما به اين كار موفق نشد، ناچار خود مشغول مطالعه و كارهاى فرهنگى شد و مدت يك سال به انتشار روزنامه زمان اقدام كرد. در سال 1884م كه ژنرال گردون حاكم انگليسى سودان به خارطوم مىرفت، وى هم به عنوان مترجم عربى و انگليسى به همراه او رفت و مدت ده ماه در آنجا ماند. سپس مسافرتى به لندن كرد و از آنجا به مصر بازگشت.
در سال 1885م به بيروت رفت و به عضويت مجمع علمى شرقى درآمد و طى مدت ده ماه، زبان سريانى و عبرى را آموخت.
وى پس از اين مراحل، به مصر بازگشت و با مجله المقتطف كه از مجلههاى معروف و مهم آن روز بود همكارى كرد و بعد اداره آن را به عهده گرفت، ولى در سال 1888م همكارى با اين مجله را هم رها كرد و خود بطور مستقل به نوشتن پرداخت و كتاب تاريخ جديد مصر را در دو جلد تألیف كرد و با زحمات زيادى آن را چاپ و منتشر نمود.
وى در اواخر سال 1889م مديريت مدرسه عبيديه كبرى در مصر را به عهده گرفت و به تدريس در آنجا مىپرداخت اما پس از مدتى، از تدريس دست كشيد و در اواخر سال 1892م مجله معروف الهلال را انتشار داد. او در سال 1897م به عضويت جمعيت آسيايى در انگلستان و فرانسه پذيرفته شد و نشانها و مدالهاى علمى دريافت داشت. اما پس از مدتى به اين نتيجه رسيد، كه همه كارها را بايد كنار بگذارد و يكسره به تحقيق و تألیف بپردازد.
آثار
تاريخ مصر الحديث، تاريخ التمدن الاسلامى، تاريخ الماسونية، تاريخ العرب قبل الإسلام، تراجم مشاهير الشرق، التاريخ العام، تاريخ انكلترا، تاريخ اليونان و الروم، مجله الهلال، الفلسفة اللغوية، تاريخ اللغة العربية، انساب العرب القدماء، علم الفراسة الحديث، طبقات الامم و عجائب الخلق و دوازده داستان تاريخى درباره تاريخ عرب.
وى سرانجام در 22 ژوئيه سال 1914م در سن 53 سالگى در اثر سكته مغزى در قاهره درگذشت.
وابستهها
تاريخ التمدن الإسلامي / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
تاریخ تمدن اسلام (ترجمه) / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
غادة کربلاء / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
تاريخ آداب اللغة العربية / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده