۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب') |
جز (جایگزینی متن - '،ر' به '، ر') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ابو عبدالرحمن محمد بن موسى ازدى سلمى نيشابورى(412-325 ه.ق.)صوفى و مفسّر سدۀ چهارم و اوايل سدۀ پنجم هجرى. نسبت او به سليم بن منصور از قبيلۀ مضر مىرسد كه قبيلۀ مشهورى از قبايل عرب بوده است.شريبه در مقدّمۀ طبقات الصوفيه، با ذكر اين مطلب استنباط كرده است كه «با اين | ابو عبدالرحمن محمد بن موسى ازدى سلمى نيشابورى(412-325 ه.ق.)صوفى و مفسّر سدۀ چهارم و اوايل سدۀ پنجم هجرى. نسبت او به سليم بن منصور از قبيلۀ مضر مىرسد كه قبيلۀ مشهورى از قبايل عرب بوده است.شريبه در مقدّمۀ طبقات الصوفيه، با ذكر اين مطلب استنباط كرده است كه «با اين دليل، رأى كسانى كه مىگويند عقليّت تازى رشد و نموّ تصوّف را بر نمىتابد،و در حقيقت تصوّف عصيان روح آريايى بر ديانت سامى فاتح بوده»، مردود است. وى از احفاد شيخ ابوعمرو بن نجيد سلمى(وفات،366 ه.ق.) بوده است. | ||
==اساتيد== | ==اساتيد== | ||
سلمى براى كسب حديث و تصوف سفرهاى بسيارى كرد،و به | سلمى براى كسب حديث و تصوف سفرهاى بسيارى كرد،و به عراق، رى،همدان، مرو،حجاز،و شهرهاى ديگر جهان اسلامى رفت،و سرانجام در نيشابور رحل اقامت افكند.از شيوخ او ابوالحسن دار قطنى در حديث و تفسير،و ابونصر سرّاج طوسى صاحب اللمع،و ابوالقاسم نصر آبادى(وفات،372 ه.ق.)و ابوعمرو اسمعيل بن نجيد، در تصوّف نامبردارند،جز اينها نيز از(28)عالم و صوفى ديگر نيز كسب علم و معرفت كرده است. | ||
سلمى از دودمانى مشهور و متمكّن در نيشابور بوده است و گفتهاند«او را كتب خانهيى بزرگ بوده كه در آنجا كتابهاى زياد و نادرى جمع كرده بوده كه برخى از آنها كمياب بوده،و دانشمندان نيشابور و شيوخ آن شهر از نفايس كتب آن عاريه مىگرفتند.» | سلمى از دودمانى مشهور و متمكّن در نيشابور بوده است و گفتهاند«او را كتب خانهيى بزرگ بوده كه در آنجا كتابهاى زياد و نادرى جمع كرده بوده كه برخى از آنها كمياب بوده،و دانشمندان نيشابور و شيوخ آن شهر از نفايس كتب آن عاريه مىگرفتند.» | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
مؤلّف در اين كتاب، از صوفيّه پنج طبقه،و از هر طبقه بيست تن از بزرگان اين جماعت را ياد مىكند و از هر يك بيست حكايت-يا بيشتر و كمتر-روايت مىكند.با اين شرط كه آن حكايات را در آثار ديگر خود ياد نكرده باشد.و اين نكته را هم در مقدّمه و هم در مؤخّرۀ كتاب خود قيد كرده است. | مؤلّف در اين كتاب، از صوفيّه پنج طبقه،و از هر طبقه بيست تن از بزرگان اين جماعت را ياد مىكند و از هر يك بيست حكايت-يا بيشتر و كمتر-روايت مىكند.با اين شرط كه آن حكايات را در آثار ديگر خود ياد نكرده باشد.و اين نكته را هم در مقدّمه و هم در مؤخّرۀ كتاب خود قيد كرده است. | ||
از آثار ديگر سلمى الإخوة و الاخوات،آداب الصوفيّه، الاربعين در | از آثار ديگر سلمى الإخوة و الاخوات،آداب الصوفيّه، الاربعين در حديث، رسالهيى در غلطات الصوفيّه،و رسالة الملامتيّه را نام مىتوان برد.از شاگردان مهم سلمى يكى [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابو القاسم قشيرى]] است كه در رساله مكرّر از او و آثار او ياد مىكند،و ديگرى ابوسعيد ابى الخير ميهنى خابرانى خراسانى(وفات،440 ه.ق.)است.كه از دست سلمى خرقه پوشيده است. | ||
==سلمى در سخن [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]== | ==سلمى در سخن [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]== |
ویرایش