۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
بغوى در تفسير خود از منابع متعددى بهره برده است. در بخش روايى تفسير ثعلبى و كتب ائمه حديث و صحابه و تابعين مانند: [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، سيبويه، اخفش و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ و از شيعه مانند: محمد بن حنفيه، على بن الحسين زين العابدين(ع) امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را مد نظر داشته، رواياتى از ايشان نقل مىنمايد. | بغوى در تفسير خود از منابع متعددى بهره برده است. در بخش روايى تفسير ثعلبى و كتب ائمه حديث و صحابه و تابعين مانند: [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]]، سيبويه، اخفش و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]؛ و از شيعه مانند: محمد بن حنفيه، على بن الحسين زين العابدين(ع) امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را مد نظر داشته، رواياتى از ايشان نقل مىنمايد. | ||
از ميان صوفيه كه آنها را به «ارباب اللسان» و «اهل الاشاره» نام | از ميان صوفيه كه آنها را به «ارباب اللسان» و «اهل الاشاره» نام مىبرد، مطالبى از شهر بن حوشب، ابراهيم بن ادهم، فضيل بن عياض، سهل تسترى، جنيد و امثال آنها را متذكر مىگردد. | ||
از تفاسير پيش از خود به جز تفسير ابن نقاش معتزلى، ابوالحسن واحدى (صاحب تفسير الوجيز و الوسيط و اسباب النزول)، يادى نمىنمايد. بغوى از تفسير [[ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد|ابن ابى حاتم]] رازى نيز استفاده فراوانى نموده است. | از تفاسير پيش از خود به جز تفسير ابن نقاش معتزلى، ابوالحسن واحدى (صاحب تفسير الوجيز و الوسيط و اسباب النزول)، يادى نمىنمايد. بغوى از تفسير [[ابن ابیحاتم، عبدالرحمن بن محمد|ابن ابى حاتم]] رازى نيز استفاده فراوانى نموده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
روش كلى وى در بيان و شرح آيات به مانند ساير مفسرين است؛ در ابتداى هر سوره، اطلاعات كلى از قبيل نام و وجه | روش كلى وى در بيان و شرح آيات به مانند ساير مفسرين است؛ در ابتداى هر سوره، اطلاعات كلى از قبيل نام و وجه آن، محل نزول (مكى و مدنى بودن آن) و تعداد آيات آن، ارائه مىدهد. سپس وارد بخش تفسير آيات مىگردد. | ||
وى در تفسير هر آيه، نخست به سراغ قرآن رفته است تا آيات مشابه و مفسر آن را بيابد، كه اين روش، اصيلترين روش در فهم معانى قرآن است. سپس از احاديث نبوى و آنگاه از اقوال صحابه و تابعان استفاده كرده است. گاه سبب نزول آن را نيز بيان كرده و در صورت لزوم به ريشهيابى واژگان و اعراب و نكات بلاغى و ادبى مربوط به آيه پرداخته است، ولى با كمال اختصار و در عين حال با دقت و ظرافت لازم، از دفع شبهات وارده بر نظم قرآن و غيره نيز غفلت نورزيده است. | وى در تفسير هر آيه، نخست به سراغ قرآن رفته است تا آيات مشابه و مفسر آن را بيابد، كه اين روش، اصيلترين روش در فهم معانى قرآن است. سپس از احاديث نبوى و آنگاه از اقوال صحابه و تابعان استفاده كرده است. گاه سبب نزول آن را نيز بيان كرده و در صورت لزوم به ريشهيابى واژگان و اعراب و نكات بلاغى و ادبى مربوط به آيه پرداخته است، ولى با كمال اختصار و در عين حال با دقت و ظرافت لازم، از دفع شبهات وارده بر نظم قرآن و غيره نيز غفلت نورزيده است. |
ویرایش