هداية الحياری في الرد علی اليهود و النصاری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
|||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
مسئله دوم | مسئله دوم | ||
برخى علماء، بزرگان و صاحبان قدرت و خرد از اهل كتاب را كه به اختيار و اشتياق به اسلام گرايش يافتهاند، شاهد مىآورد؛ از جمله به عدى بن حاتم، سلمان فارسى، هرقل پادشاه شام، نجاشى، مقوقس پادشاه مصر و ... اشاره كرد. | برخى علماء، بزرگان و صاحبان قدرت و خرد از اهل كتاب را كه به اختيار و اشتياق به اسلام گرايش يافتهاند، شاهد مىآورد؛ از جمله به عدى بن حاتم، سلمان فارسى، هرقل پادشاه شام، نجاشى، مقوقس پادشاه مصر و... اشاره كرد. | ||
مسئله سوم | مسئله سوم |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۱۴
نام کتاب | هدایة الحیاري في الرد علی الیهود و النصاری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | هدایه الحیاری فی الرد علی الیهود و النصاری |
پدیدآورندگان | ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BM 585 /الف2ﻫ4 |
موضوع | مسیحیت - دفاعیهها و ردیهها
یهودیت - دفاعیهها و ردیهها |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1415 هـ.ق یا 1994 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE3370AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
هداية الحيارى فى الرد على اليهود و النصارى، اثر ابن قيم جوزى، در دفاع از اسلام در مقابل يهود و نصارى و پاسخ به شبهات آنان در نبوت پيامبر(ص) است.
كه بين كتبى كه هدف از آنها دفاع از اسلام و رد شبهات يهود و نصارى است، داراى جايگاه مهمى مىباشد. همچنين به مناقشات أهل كتاب و تحريفات ايشان با توجه به نصوص فاسد و محرف مى پردازد تا آنان را به حق هدايت كند.
انگيزه تأليف
مصنف در مقدمه بيان مىدارد: از جمله حقوقى كه خداوند بر عهده علماء دين دارا مىباشد، اين است كه در برابر كسانى كه به كتاب خدا و رسولش و دينش طعنه و ايراد وارد مىكنند، دفاع كرده و آنها را رد نمايند. به تحقيق بعضى از كفار و ملحدين مسائلى را بر مسلمين ايراد كردهاند كه صحيح نيست و جواب مسلمانان به او خود ضربهاى است به كفار از آن چه كه ادعا مىكنند كه اسلام فقط به ضرب شمشير پيروز شده نه به كتاب و منطق.
لذا مصنف به واجبى اقدام كرده كه عبارت است، از ردّ علمى و مكفى آن ايرادها و طعنهها، او به كمك ادلهاى از قرآن كريم و سنت نبوى و وقايع تاريخى و الزام به واسطه حجتهايى از كتب ايشان كه مورد قبول آنان است، به رد ملحدين مىپردازد.
انتساب كتاب
نسبت كتاب به ابن قيم از طرق مختلف ثابت است، نسخ خطى تماما تصريح به آن دارند، و مصنف به اسم اين كتاب تصريح كرده، چنانچه در مقدمه همين كتاب اسم آن را آورده، و در كتاب ديگرش به نام "أحكام أهل الذمة" از اين كتاب به همين نام، اسم برده است و اين نسبت را بعضى از مترجمين ابن قيم چون حاجى خليفه در كشف الظنون (2/2030) و أحمد عبيد در روضة المحبين (ص/ت) و بغدادى در هدية العارفين تصريح كردهاند.
روش و اسلوب
اين كتاب واسطه اتصال كتب سابق در اين موضوع با كتب بعدى است، چرا كه با استفاده از كتب و مصادر سابق، خود مصدر براى مؤلفين بعدى شده است و نسبت به دو حالت (سابق و آينده) اين كتاب داراى اسلوب و روشى متمايز است.
مؤلف روشى استقرايى و انتقادى و مقايسهاى دارد، با استناد به استقراء جزئيات و جمعآورى و مرتب كردن آنها به همراه توثيق اقوال و مناقشات به تحليل و بررسى مسائل مىپردازد.
همچنين روشى استنباطى است و قواعد اصولى و لغوى را بكار برده و از جزئيات به حقايق عام مىرسد و نيز روشى مقارن و مقايسهاى بين اقوال و آراء دارد و روش تاريخى را هم در بيشتر موارد مورد توجه قرار مىدهد. بنابراين روش مؤلف روشى متكامل و طريقهاى شامل و وافى است.
اسلوب اين كتاب در عبارات، دورى از سستى و دورى از پيچيدگى - كه در مباحث جدلى و ردى مىباشد - و در قوت حجت و دليل و تنوع راههاى استنباط ممتاز است.
ساختار و گزارش محتوا
كتاب داراى يك مقدمه است كه مصنف در آن به مطالبى چون انگيزه تأليف و تاريخچه امم قبل از بعثت پيامبر اكرم(ص) و دشمنى مشركان و كفار با اسلام اشاره دارد. كتاب در دو بخش كلى تنظيم شده است:
بخش اول در جواب به مسائلى است كه بعض كفار به اسلام ايراد گرفتهاند. بخش دوم تقرير نبوت پيامبر اسلام(ص) با تمام انواع دلايل است.
بخش اول: در جواب به مسائل
عمده مطالب كتاب، به اين بخش اختصاص دارد، هفت مسئله از ايرادات و طعنهها عليه اسلام طرح و بررسى مىشود.
مسئله اول
مصنف به اين شبهه كه اسلام آوردن اهل كتاب به واسطه زور و اضطرار بوده، پرداخته و جواب مىدهد كه اكثر كسانى كه به اسلام پيوستند، به اختيار و ميل خودشان بوده و هيچ گونه اجبار و اكراهى از سوى مسلمانان در برگزيدن اسلام براى ايشان نبوده و مىتوانستند با پرداخت جزيه به حكومت اسلامى در دين خود باقى بمانند.
اكثريت اهل كتاب از اسلام استقبال كردند و كسانى كه به اسلام روى نياوردند، در اقليت قرار گرفتند، عللى كه مانع از پذيرفتن حق مىشد، بسيار است؛ از جمله جهل به اسلام و حسد و بغض و عادت به آداب و سنن آباء از مهمترين اين عوامل است.
مسئله دوم
برخى علماء، بزرگان و صاحبان قدرت و خرد از اهل كتاب را كه به اختيار و اشتياق به اسلام گرايش يافتهاند، شاهد مىآورد؛ از جمله به عدى بن حاتم، سلمان فارسى، هرقل پادشاه شام، نجاشى، مقوقس پادشاه مصر و... اشاره كرد.
مسئله سوم
در كتب آسمانى سابق به ظهور و نبوت پيامبر اسلام بشارت داده شده و اين به معنى صراحت در لفظ عربى محمد در اين كتب نيست، كه بعضى مدعى آن شده و گفتهاند بعدها آن را محو كرده باشند، اين مطلب را هيچ يك از علماء اسلامى نگفته و به آن معتقد نيستند.
بلكه آنچه خداوند در قرآن هم خبر داده، به اين كه "يجدونه مكتوبا عندهم فى التوراة و الإنجيل" مراد اخبار و صفات و نشانههاى نبى اكرم در كتب سابق است. در اين جا مؤلف به سى و نه وجه از وجوه بشارت پيامبر اشاره كرده است، كه مبين ادعاى اوست.
مسئله چهارم
دلايل نبوت پيامبر اكرم(ص) به شواهدى كه نزد اهل كتاب موجود است، منحصر نمىباشد، بلكه اين شواهد و دلايل متعدد و متنوعاند، و بشارات نبوت در كتب متقدم يكى از آنهاست و ايمان مسلمانان به پيامبر اسلام منحصر در دانستن اين شواهد نيست.
مسئله پنجم
اشاره دارد به اين كه استقبال نصارى و يهود از اسلام حد اكثرى بوده، و كسانى كه به اسلام گرايش پيدا نكردند، بسيار كم بوده و در اقليت قرار گرفتند.
مسئله ششم
مسلمانان اساس دين خود و حلال و حرام را از كتاب آسمانى خود، دريافت كرده كه در آن تفصيل هر چيزى موجود است و هدايت و رحمت و شفاء صدور است و اين امور مسلمانان به كتب و اديان سابق مبتنى نيست، تا اشكال شود كه از اهل كتاب افراد محدودى در دسترس مسلمانان بوده كه از ايشان اين امور را آموخته باشند.
مسئله هفتم
اشكال كردهاند كه در امت اسلامى معاصى زيادى رواج دارد و اين دليل است بر عدم اعتماد در اقوال و گفتار مسلمانان، جواب دادهاند كه معاصى امت ايرادى به نبوت و رسالت پيامبر وارد نمى كند و ملازمهاى بين آن دو نيست و دليل در رد رسالت پيامبر و تكذيب او از طرف اهل كتاب نيست. در ثانى ذنوب و معاصى امور مشترك در بين تمامى امم از بنى آدم است.
بخش دوم: در تقرير نبوت محمد(ص) به جميع دلائل
در اين بخش به اثبات نبوت پيامبر اسلام پرداجته و ادعاهايى را همراه با دلايل مطرح مى كند؛ از جمله: 1- ايمان به انبياء ديگر نيز مستلزم ايمان به نبوت پيامبر اسلام است و انكار پيامبر اسلام مستلزم انكار ساير انبياء است. 2- انكار نبوت خاتم الانبياء در واقع انكار پروردگار است.
نسخه شناسى
كتاب داراى نسخ خطى متعددى در كتابخانههاى مختلف اسلامى است، براى اولين بار در هند به اسم "هداية الحيارى من اليهود و نصارى" به چاپ رسيد، در مصر به سال 1323ق در حاشيه كتاب "الفارق بين المخلوق و الخالق" چاپ شد. براى اولين بار در مصر در سال 1333ق مستقلا به چاپ رسيد.
سپس چاپهاى متعددى داشت و در مدينه توسط جامعة الاسلامية در 1396ق بچاپ رسيد، در دار الكتب العلميه بيروت در 1415ق با تحقيق احمد حجازى، و در دمشق با تحقيق محمد احمد الحاج در سال 1416ق به چاپ رسيده است.
دار عالم الفوائد مكه مكرمه، در سال 1429ق با تحقيق عثمان جمعه ضُميرى، آن را به چاپ رسانده، داراى مقدمهاى مفصل از محقق در 75 صفحه، مىباشد كه داراى مطالب مختلفى؛ از جمله تاريخچه برخورد اسلام با يهود و نصارى و رديههاى مختلف و سير و تطور آنها و انتساب كتاب و اسلوب و روش كتاب و چاپ ها و نسخ خطى كتاب و روش تحقيق و فهارس گوناگون از آيات و احاديث و نصوص و اماكن بوده است.
نسخهى حاضر، چاپ دوم از دار الكتب العلمية بيروت است كه به سال 1415ق بدون تحقيق با مقدمه مصنف در 232 صفحه به قطع وزيرى و زبان عربى مىباشد.
منابع
1. مقدمه و متن كتاب هداية الحيارى فى الرد على اليهود و النصارى.
2. ابن قيم الجوزى حياته و آثاره و موارده / بكر بن عبدالله ابوزيد.
3. مقدمه محقق هداية الحيارى فى اجوبة اليهود و النصارى با تحقيق عثمان جمعه ضُميرى.
پیوندها
مطالعه کتاب هدایة الحیاري في الرد علی الیهود و النصاری در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور