۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
اين كتاب كمابيش 8780 بيت دارد كه از ديد بيرونى و درونى، با منطقالطير و الاهىنامه بسيار متفاوت نيستند، اما به گفته شادروان فروزانفر، بىگمان طرح آن در منظومههاى زبان فارسى تازه و نوآيين است و نه پيشينيان و نه واپسينيان، چنين مثنوى بدين طرح و سبك سرودهاند . شرح سلوك باطنى را بسيارى از شاعران چكيده يا درازدامن گفتهاند، اما در مقالات پراكنده كه مطالب آنها با يكديگر پيوستگى ندارند و عطار در اين كتاب آنها را به يكديگر پيوسته است و در هر مقاله كنجكاوى خواننده را برمىانگيزد و او را به خواندن مقاله پسين وامىدارد. هر مقاله، به يكى از مراتب وجود يا اشخاص الاهى و غيبى مىپردازد و شيخ در گفتوگو با سالك و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفى و دينى خود را مىگنجاند و چند حكايت درخور مقام بر آن مىافزايد. | اين كتاب كمابيش 8780 بيت دارد كه از ديد بيرونى و درونى، با منطقالطير و الاهىنامه بسيار متفاوت نيستند، اما به گفته شادروان فروزانفر، بىگمان طرح آن در منظومههاى زبان فارسى تازه و نوآيين است و نه پيشينيان و نه واپسينيان، چنين مثنوى بدين طرح و سبك سرودهاند. شرح سلوك باطنى را بسيارى از شاعران چكيده يا درازدامن گفتهاند، اما در مقالات پراكنده كه مطالب آنها با يكديگر پيوستگى ندارند و عطار در اين كتاب آنها را به يكديگر پيوسته است و در هر مقاله كنجكاوى خواننده را برمىانگيزد و او را به خواندن مقاله پسين وامىدارد. هر مقاله، به يكى از مراتب وجود يا اشخاص الاهى و غيبى مىپردازد و شيخ در گفتوگو با سالك و وصف آن رتبه، اطلاعات فلسفى و دينى خود را مىگنجاند و چند حكايت درخور مقام بر آن مىافزايد. | ||
وصف سير آفاقى و انفسى بدين بلندى و ريزبينى، در هيچ يك از كتابهاى صوفيان نيست، اما عطار در اين منظومه به بازگويى هر يك از مراتب وجود به اعتبار صفت ويژه آن مىپردازد. مانند اينكه جبرئيل مظهر امر و اسرافيل نمودار احيا و ميراندن و قلم مظهر قدرت و عيسى نمونه پاكى است. وى اينها را جايگاههايى در راه سلوك مىداند و معناى سير آفاقى را بهخوبى روشن مىكند و به اشارت مىفهماند كه مقصود از سير، تحقق بدين مراتب است. | وصف سير آفاقى و انفسى بدين بلندى و ريزبينى، در هيچ يك از كتابهاى صوفيان نيست، اما عطار در اين منظومه به بازگويى هر يك از مراتب وجود به اعتبار صفت ويژه آن مىپردازد. مانند اينكه جبرئيل مظهر امر و اسرافيل نمودار احيا و ميراندن و قلم مظهر قدرت و عيسى نمونه پاكى است. وى اينها را جايگاههايى در راه سلوك مىداند و معناى سير آفاقى را بهخوبى روشن مىكند و به اشارت مىفهماند كه مقصود از سير، تحقق بدين مراتب است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
|} | |} | ||
آنگاه اين سالك فكرت پاى در راه سفرى دراز مىنهد و با توشه «توكل» گام برمىدارد، نزد جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل، چهار فرشته مقرب خداوند و حاملان عرش و كرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و آسمان و آفتاب و ماه و آب و ... مىرود و نزد حيوان و شيطان و جن و آدمى و حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داود، عيسى و حضرت رسول اكرم مىنشيند و به گفتوگو با حس و خيال و عقل و دل و جان مىپردازد و در اين سفر دانستنىهاى فراوان درمىيابد. هر يك از فصلها (مقالات) كتاب، با چندين حكايت و تمثيل كوتاه و بسيار دلپذير آراسته شده و هر يك از آنها، نتيجهاى نيكو در برگرفته است و حكايتها خود اطلاعات سودمندى درباره پيامبران، پادشاهان و بزرگان و مشايخ معروف تصوف عرضه مىكنند؛ چنانكه گزارشهايى درباره تاريخچه يا روىدادهاى زندگى علمى و فلسفى آنان مىتوان فراچنگ آورد . سالك فكرت در اين كتاب، درد طلب را بر همه كائنات عرضه مىكند و از آنها براى رسيدن به مقصود راهنمايى مىخواهد، اما از هيچ جا پاسخى در اينباره نمىشنود و از لوح و عرش تا انبيا او را تهىدست روانه مىكنند. پير مرشد با او همراه است و وى را در جستوجويش معذور مىدارد و به كاوش بيشتر برمىانگيزد. بارى، رهايى او از سرگشتگى جز به هدايت مصطفى امكان نمىپذيرد؛ يعنى سالك جوينده حقيقت بايد راه سلوك اهل طريقت را در چارچوب شريعت (آموزههاى مصطفى) بپيمايد. | آنگاه اين سالك فكرت پاى در راه سفرى دراز مىنهد و با توشه «توكل» گام برمىدارد، نزد جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل، چهار فرشته مقرب خداوند و حاملان عرش و كرسى و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و آسمان و آفتاب و ماه و آب و... مىرود و نزد حيوان و شيطان و جن و آدمى و حضرت آدم، نوح، ابراهيم، موسى، داود، عيسى و حضرت رسول اكرم مىنشيند و به گفتوگو با حس و خيال و عقل و دل و جان مىپردازد و در اين سفر دانستنىهاى فراوان درمىيابد. هر يك از فصلها (مقالات) كتاب، با چندين حكايت و تمثيل كوتاه و بسيار دلپذير آراسته شده و هر يك از آنها، نتيجهاى نيكو در برگرفته است و حكايتها خود اطلاعات سودمندى درباره پيامبران، پادشاهان و بزرگان و مشايخ معروف تصوف عرضه مىكنند؛ چنانكه گزارشهايى درباره تاريخچه يا روىدادهاى زندگى علمى و فلسفى آنان مىتوان فراچنگ آورد. سالك فكرت در اين كتاب، درد طلب را بر همه كائنات عرضه مىكند و از آنها براى رسيدن به مقصود راهنمايى مىخواهد، اما از هيچ جا پاسخى در اينباره نمىشنود و از لوح و عرش تا انبيا او را تهىدست روانه مىكنند. پير مرشد با او همراه است و وى را در جستوجويش معذور مىدارد و به كاوش بيشتر برمىانگيزد. بارى، رهايى او از سرگشتگى جز به هدايت مصطفى امكان نمىپذيرد؛ يعنى سالك جوينده حقيقت بايد راه سلوك اهل طريقت را در چارچوب شريعت (آموزههاى مصطفى) بپيمايد. | ||
== جغرافياى كتاب == | == جغرافياى كتاب == | ||
عطار خود در مقدمه مختارنامه از اين اثر نام مىبرد و جلالالدين مولوى بىگمان بدان نظر داشته و مطالبى را از آن در مثنوى معنوى خود آورده و حسين بن معين الدين ميبدى، دانشمند متصوف معروف سده نهم ايران، در شرح ديوان حضرت امير (890 ه) از آن چيزهايى نقل كرده است . ديدگاه استاد فروزانفر افزوده شود بارى، هلموت ريتر خاورشناس و استاد مطالعات ايرانى و اسلامى، مىگويد: عطار كلان پىرنگ (طرح عمومى) مصيبتنامه را از حديثى از احاديث حضرت رسول(ص) برگرفته است. | عطار خود در مقدمه مختارنامه از اين اثر نام مىبرد و جلالالدين مولوى بىگمان بدان نظر داشته و مطالبى را از آن در مثنوى معنوى خود آورده و حسين بن معين الدين ميبدى، دانشمند متصوف معروف سده نهم ايران، در شرح ديوان حضرت امير (890 ه) از آن چيزهايى نقل كرده است. ديدگاه استاد فروزانفر افزوده شود بارى، هلموت ريتر خاورشناس و استاد مطالعات ايرانى و اسلامى، مىگويد: عطار كلان پىرنگ (طرح عمومى) مصيبتنامه را از حديثى از احاديث حضرت رسول(ص) برگرفته است. | ||
ویرایش