۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (علیه السلام)' به '(علیه السلام)') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
#عدّهاى با جوش و خروش فراوان براى به كرسى نشاندن دو مسئله، تلاش و فعاليت مىكنند: يكى مسئله عدم وجوب تقليد و ديگرى مسئله عدم وجوب خمس و بهوضوح مىبينيم كه مسئله از صورت بحثهاى علمى خارج شده و شكل جنجال و هوچىگرى و عوامفريبى به خود گرفته است و مىدانيم هنگامى كه بحث از صورت علمى خارج شد و در اينگونه مسيرها افتاد، بهيقين در پشت پرده خبرى است و انگيزههاى ديگرى آن را به وجود آورده است. | #عدّهاى با جوش و خروش فراوان براى به كرسى نشاندن دو مسئله، تلاش و فعاليت مىكنند: يكى مسئله عدم وجوب تقليد و ديگرى مسئله عدم وجوب خمس و بهوضوح مىبينيم كه مسئله از صورت بحثهاى علمى خارج شده و شكل جنجال و هوچىگرى و عوامفريبى به خود گرفته است و مىدانيم هنگامى كه بحث از صورت علمى خارج شد و در اينگونه مسيرها افتاد، بهيقين در پشت پرده خبرى است و انگيزههاى ديگرى آن را به وجود آورده است. | ||
#:قرائن نشان مىدهد كه اين دسته، با نقشه حسابشدهاى به جنگ اين دو مسئله رفتهاند؛ زيرا مىبينند مادام كه رهبرى روحانى جامعه به دست دانشمندان بزرگ اسلامى و مراجع شيعه است و آنها علاوه بر نفوذ عميق اجتماعى، داراى استقلال اقتصادى هستند، نمىتوانند نقشههاى فاسد خود را در زمينه تخريب عقائد اسلامى مردم و تودههاى جمعيّت پياده كنند... عجيب است كه ديگران آرزو مىكنند كه چنين برنامهاى را اجرا كنند و اين امتياز بزرگ، يعنى استقلال كامل در اجراى برنامههاى دينى را در پرتو آن بيابند؛ امّا معاندان لجوج اصرار دارند كه اين امتياز را از ما سلب كنند <ref>ر.ك: همان، ص13-18</ref>. | #:قرائن نشان مىدهد كه اين دسته، با نقشه حسابشدهاى به جنگ اين دو مسئله رفتهاند؛ زيرا مىبينند مادام كه رهبرى روحانى جامعه به دست دانشمندان بزرگ اسلامى و مراجع شيعه است و آنها علاوه بر نفوذ عميق اجتماعى، داراى استقلال اقتصادى هستند، نمىتوانند نقشههاى فاسد خود را در زمينه تخريب عقائد اسلامى مردم و تودههاى جمعيّت پياده كنند... عجيب است كه ديگران آرزو مىكنند كه چنين برنامهاى را اجرا كنند و اين امتياز بزرگ، يعنى استقلال كامل در اجراى برنامههاى دينى را در پرتو آن بيابند؛ امّا معاندان لجوج اصرار دارند كه اين امتياز را از ما سلب كنند <ref>ر.ك: همان، ص13-18</ref>. | ||
#آيا در زمان غيبت امام زمان(ع) از طرف آن حضرت خمس به شيعيان بخشيده نشده و مردم همچنان موظفند آن را به بيتالمال اسلامى بپردازند تا به مصرف لازم برسد؟ درحالىكه روايات متعدّدى مىگويد: «امامان اهلبيت(ع) خمس را بخشيدند»؛ بنابراين، اگر قبول كنيم خمس در همه درآمدها واجب است بايد بخشودگى آن را نيز در زمان غيبت بپذيريم. پاسخ اين سؤال تقريباً در تمام كتب فقه اسلامى آمده است و آنها كه گمان مىكنند اين سؤال، سؤال تازهاى است و يا تنها خودشان احاديث تحليل را ديدهاند، گرفتار اشتباه بزرگى هستند.. .. سپس نويسنده روايات موجود در اين زمينه را به پنج دسته تقسيم كرده و بعد از توضيح و بحث و بررسى در مورد آن، سرانجام چنين نوشته است: از مجموع آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه هيچگونه دليل قابل قبولى براى تحليل خمس بهطور مطلق در دست نيست و آنها كه چنين ادّعا مىكنند، در حقيقت مطالعه دقيقى روى اين روايات نداشتهاند؛ وگرنه با توجّه به تقسيمبندى بالا روشن مىشود روايتى كه مضمون آن معاف بودن عموم افراد از خمس بوده باشد وجود ندارد... و خمس همچنان بهعنوان يك قانون اسلامى، باقى و برقرار است و هم مردم موظفند همچون ساير فرايض به آن عمل كنند <ref>ر.ك: همان، ص80-100</ref>. | #آيا در زمان غيبت امام زمان(ع) از طرف آن حضرت خمس به شيعيان بخشيده نشده و مردم همچنان موظفند آن را به بيتالمال اسلامى بپردازند تا به مصرف لازم برسد؟ درحالىكه روايات متعدّدى مىگويد: «امامان اهلبيت(ع) خمس را بخشيدند»؛ بنابراين، اگر قبول كنيم خمس در همه درآمدها واجب است بايد بخشودگى آن را نيز در زمان غيبت بپذيريم. پاسخ اين سؤال تقريباً در تمام كتب فقه اسلامى آمده است و آنها كه گمان مىكنند اين سؤال، سؤال تازهاى است و يا تنها خودشان احاديث تحليل را ديدهاند، گرفتار اشتباه بزرگى هستند.... سپس نويسنده روايات موجود در اين زمينه را به پنج دسته تقسيم كرده و بعد از توضيح و بحث و بررسى در مورد آن، سرانجام چنين نوشته است: از مجموع آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه هيچگونه دليل قابل قبولى براى تحليل خمس بهطور مطلق در دست نيست و آنها كه چنين ادّعا مىكنند، در حقيقت مطالعه دقيقى روى اين روايات نداشتهاند؛ وگرنه با توجّه به تقسيمبندى بالا روشن مىشود روايتى كه مضمون آن معاف بودن عموم افراد از خمس بوده باشد وجود ندارد... و خمس همچنان بهعنوان يك قانون اسلامى، باقى و برقرار است و هم مردم موظفند همچون ساير فرايض به آن عمل كنند <ref>ر.ك: همان، ص80-100</ref>. | ||
#بعضى چنين تصوّر مىكنند كه اين ماليات اسلامى (خمس) كه بيست درصد بسيارى از اموال را در بر مىگيرد و نيمى از آن اختصاص به سادات و فرزندان پيامبر(ص) دارد، يك نوع امتياز نژادى محسوب مىشود و ملاحظات جهات خويشاوندى و تبعيض در آن به چشم مىخورد و اين موضوع با روح عدالت اجتماعى اسلام و جهانى بودن و همگانى بودن آن، سازگار نيست. پاسخ: كسانى كه چنين فكر مىكنند بهطور قطع شرايط و خصوصيات اين حكم اسلامى را كاملاً بررسى نكردهاند؛ زيرا جواب اين اشكال بهطور كامل در اين شرايط نهفته شده است. | #بعضى چنين تصوّر مىكنند كه اين ماليات اسلامى (خمس) كه بيست درصد بسيارى از اموال را در بر مىگيرد و نيمى از آن اختصاص به سادات و فرزندان پيامبر(ص) دارد، يك نوع امتياز نژادى محسوب مىشود و ملاحظات جهات خويشاوندى و تبعيض در آن به چشم مىخورد و اين موضوع با روح عدالت اجتماعى اسلام و جهانى بودن و همگانى بودن آن، سازگار نيست. پاسخ: كسانى كه چنين فكر مىكنند بهطور قطع شرايط و خصوصيات اين حكم اسلامى را كاملاً بررسى نكردهاند؛ زيرا جواب اين اشكال بهطور كامل در اين شرايط نهفته شده است. | ||
ویرایش