گنجینه گوهر روان: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'حسنزاده آملى' به 'حسنزاده آملى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
حضرت استاد دام ظله الشريف، ادله تجرد نفس را كه در آثار قدما به صورت پراكنده ذكر شده بود، در اين كتاب گرد آورده و آنها را همراه با اضافاتى از توضيحات و تنبيهات و غيره با نظم و ترتيبى خاص به رشته تحرير درآورده است، چنانكه خود مىگويد: «و بعد همى گويد بنده اميدوار به خداى متعال، حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]] | حضرت استاد دام ظله الشريف، ادله تجرد نفس را كه در آثار قدما به صورت پراكنده ذكر شده بود، در اين كتاب گرد آورده و آنها را همراه با اضافاتى از توضيحات و تنبيهات و غيره با نظم و ترتيبى خاص به رشته تحرير درآورده است، چنانكه خود مىگويد: «و بعد همى گويد بنده اميدوار به خداى متعال، حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]] كه اين دفتر معانى، به نام«گنجينه گوهر روان»، آكنده از برهان تجرد گوهر روان است كه به ساليانى دراز، در اثناى تدريس معارف از نوشتههاى پيشينيان، يافتهايم و در آن به رشته نظم و نضد خاص گرد آوردهايم و بسى غرر درر و عوالى لآلى بر آن افزودهايم و...اينك بدين اميد كه دانشپژوه فرزانه را چراغى فرا راه نيكبختى و رستگارى باشد و نگارنده را اثرى بايسته و شايسته و پايدار به يادگار، خويشتن را نيك بساخت و چهره به خوبى پرداخت و مانند ماه دو هفته برافروخت و ديده به مدرسهها دوخت و دل به صاحبنظران باخت و مست از خانه به بيرون تاخت كه ناگهان خروش سروش به گوش هوش رسيد كه: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''نورى كه به سرعتش روان است''|2=''گنجينه گوهر روان است''}} | {{ب|''نورى كه به سرعتش روان است''|2=''گنجينه گوهر روان است''}} |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۰۹
نام کتاب | گنجینه گوهر روان |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | حسنزاده آملی، حسن (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BBR 1350 /ح5گ9 |
موضوع | فلسفه اسلامی
نفس |
ناشر | نثر طوبی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10585AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
كتاب«گنجينه گوهر روان»، مجموعهاى است نفيس و گرانقدر از استاد حسنزاده، به زبان فارسى و حاوى ادله تجرد نفس.
ساختار
كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، چهار فصل، يك خاتمه و يك تذييل است.
گزارش محتوا
حضرت استاد دام ظله الشريف، ادله تجرد نفس را كه در آثار قدما به صورت پراكنده ذكر شده بود، در اين كتاب گرد آورده و آنها را همراه با اضافاتى از توضيحات و تنبيهات و غيره با نظم و ترتيبى خاص به رشته تحرير درآورده است، چنانكه خود مىگويد: «و بعد همى گويد بنده اميدوار به خداى متعال، حسن حسنزاده آملى كه اين دفتر معانى، به نام«گنجينه گوهر روان»، آكنده از برهان تجرد گوهر روان است كه به ساليانى دراز، در اثناى تدريس معارف از نوشتههاى پيشينيان، يافتهايم و در آن به رشته نظم و نضد خاص گرد آوردهايم و بسى غرر درر و عوالى لآلى بر آن افزودهايم و...اينك بدين اميد كه دانشپژوه فرزانه را چراغى فرا راه نيكبختى و رستگارى باشد و نگارنده را اثرى بايسته و شايسته و پايدار به يادگار، خويشتن را نيك بساخت و چهره به خوبى پرداخت و مانند ماه دو هفته برافروخت و ديده به مدرسهها دوخت و دل به صاحبنظران باخت و مست از خانه به بيرون تاخت كه ناگهان خروش سروش به گوش هوش رسيد كه:
نورى كه به سرعتش روان است | گنجينه گوهر روان است | |
گنجينه زاد زندگانى | گنجينه عمر جاودانى | |
گنجينه دفتر معانى | گنجينه گنج آسمانى | |
گنجينه شبچراغ عالم | نور دل و ديدگان آدم | |
گنجى كه چو مهر و مه درخشد | تا نور به نوريان ببخشد | |
نورى كه مجرد و مصفى است | نور صمدى حق تعالى است | |
نورى كه ز صنع حسن مطلق | كس نيست چنو ز حسن مشتق | |
نورى كه فروغ او فروزد | تا ريشه جهل را بسوزد | |
نورى به شروق برتر از برق | نورى كه گرفته غرب تا شرق | |
از لطف حقيقة الحقايق | گنجينه پر است از دقايق | |
اين يك اثر است نيك فرجام | كز دست حسن گرفت انجام | |
باشد كه عطا كند خدايش | در اجر و جزاى او لقايش | |
هر چند زدست خويش خسته است | طرفى ز حيات دل نبسته است | |
ليكن چو خدا كند خدايى | شاهنشه دل شود گدايى | |
يك جلوه اگر كند نثارش | صد مهر و مهاند شرمسارش |
اجمالى از مطالب كتاب: ذكر صد جمله زيبا در باره معرفت نفس(آنكه خود را نشناخت، چگونه ديگرى را مىشناسد؟ آنكه خود را فراموش كرده است، از ياد چه چيز خرسند است؟ آنكه خود را زرع و زارع و مزرعه خويش نداند، از سعادت جاودانى باز بماند....)؛ تذكر به اصول و عيون و امهاتى و تمسك به آيات و رواياتى در معرفت نفس ناطقه انسانى(مغايرت نفس با مزاج، مغايرت نفس با بدن، تجرد نفس ناطقه به تجرد برزخى در مقام خيال، تجرد نفس ناطقه در مقام تجرد عقلانى و...)؛ معرفى كتب و رسائلى در معرفت نفس و نقل ادلهاى در مغايرت نفس و بدن؛ چند دليل در فوق تجرد عقلى و مقام لا يقفى نفس؛ نقل آيات و رواياتى در بقا و تجرد و مقام لا يقفى نفس ناطقه انسانى؛ نقل ادله مادى و اتراب آنان در عدم تجرد نفس ناطقه.
وضعيت كتاب
فهرست موضوعات، در آغاز و فهرست آيات، در پايان كتاب، ذكر شده است.