۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
جز (جایگزینی متن - 'آوري' به 'آوری') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
اين كه ایران در دورههاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مىكند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ایران به باغى تشبيه شده است كه «بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوهها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمدهاى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوتزده را به دست مىدهد كه به سخن [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است». | اين كه ایران در دورههاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مىكند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ایران به باغى تشبيه شده است كه «بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوهها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمدهاى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوتزده را به دست مىدهد كه به سخن [[نولدکه، تئودور|نولدكه]]: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است». | ||
عينى انديشى و بىاحساساتنويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر | عينى انديشى و بىاحساساتنويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد [[نولدکه، تئودور|نولدكه]] با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوریم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ایرانى عيان شود. | ||
در ميان تعليقات كتاب، مطالبى هست كه شرقشناس مىتواند از آن چشم بپوشد؛ ولى مؤلف كسانى را كه شرقشناس نيستند را نيز خواننده خود به حساب آورده و خصوصاً ابراز اميدوارى كرده است كه بعضى از دوستان تاريخ دنياى قديم و تاريخ قرون وسطى از او به خاطر آن كه اوضاع يكى از مهمترين دولتهاى شرق را از نظرگاه روايات شرقى در معرض مطالعه ايشان گذاشته، سپاسگذار باشند. | در ميان تعليقات كتاب، مطالبى هست كه شرقشناس مىتواند از آن چشم بپوشد؛ ولى مؤلف كسانى را كه شرقشناس نيستند را نيز خواننده خود به حساب آورده و خصوصاً ابراز اميدوارى كرده است كه بعضى از دوستان تاريخ دنياى قديم و تاريخ قرون وسطى از او به خاطر آن كه اوضاع يكى از مهمترين دولتهاى شرق را از نظرگاه روايات شرقى در معرض مطالعه ايشان گذاشته، سپاسگذار باشند. |
ویرایش