۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيوطى ' به 'سيوطى ') |
جز (جایگزینی متن - 'زمخشرى' به 'زمخشرى ') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
به نظر ايشان در فقره '''«آمنوا»''' و '''«كفروا»''' '''«نور»''' و '''«ظلمات»''' جمع بين ضدين صورت گرفته و بين «الله و طاغوت» ولى و اولياء، آمنوا و كفروا، من و إلى» مقابله است و معتقدند هشت مجاز در «يخرجهم، يخرجونهم، اصحاب النار، ظلمات و نور» وجود دارد و در مفرد آمدن نور و جمع بودن ظلمات، إفراد ولى المؤمنين و اولياء، تفنّن و در سه مورد تقديم و تأخير است و جمله '''يخرجهم''' و '''يخرجونهم''' تفسير ولايت هستند كه البته اساتيد معانى آنرا استيناف بيانى مىگويند. | به نظر ايشان در فقره '''«آمنوا»''' و '''«كفروا»''' '''«نور»''' و '''«ظلمات»''' جمع بين ضدين صورت گرفته و بين «الله و طاغوت» ولى و اولياء، آمنوا و كفروا، من و إلى» مقابله است و معتقدند هشت مجاز در «يخرجهم، يخرجونهم، اصحاب النار، ظلمات و نور» وجود دارد و در مفرد آمدن نور و جمع بودن ظلمات، إفراد ولى المؤمنين و اولياء، تفنّن و در سه مورد تقديم و تأخير است و جمله '''يخرجهم''' و '''يخرجونهم''' تفسير ولايت هستند كه البته اساتيد معانى آنرا استيناف بيانى مىگويند. | ||
مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از زمخشرى بيان كرده امّا خود در «البيان فى غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر اين مطلب دارد. | مؤلف پس از ذكر موارد ديگرى، قلب در لفظ طاغوت را به نقل از [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بيان كرده امّا خود در «البيان فى غريب اعراف القرآن» اعتراضى بر اين مطلب دارد. | ||
در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولىاى براى مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مىدهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مىگويد: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شدهاند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناسها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مىدانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از كشاف زمخشرى نقل كرده است. | در '''«الله ولىّ الذين...»''' معتقد به حصر است يعنى هيچ ولىاى براى مؤمنين غير خداوند وجود ندارد و در '''«اولئك»''' خطاب را عام و احتمال هم مىدهد كه التفات باشد و مراد، نبى اكرم(ص) بوده از باب إضمار آنچه در ذهن است مثل '''(رفع بعضهم درجاتٍ)'''، در توصيف احتباك مىگويد: ذكر دو جمله است كه از هر دو قسمتى كه در جاى ديگر آمده، حذف شدهاند مثلاً تقدير '''«الله ولى الذين آمنوا»'''، الله ولى الذين آمنوا و هم اصحاب الجنه است. در ادامه بر فرائد، اتّساع، استعمال لفظ در حقيقت، ابداع، إرسال المثل، انواع جناسها، استعاره اشاره و تمام استخراجات را زائيده فكر خود با استناد به قواعد علم بلاغت مىدانند غير از دو مورد كه در «ترديد» از ابوحيّان کتاب بحرالمحيط و در '''«الطاغوت»''' از كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] نقل كرده است. | ||
نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شده اند. | نگارنده با توجه به آيه، قائل به استعمال در حقيقت و مجاز، جواز وقوع معرّب در قرآن، جزء صيغه عموم بودن موصول و مضاف و دخول غايب در مغّيى شده اند. |
ویرایش