۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با دو مقدمه از مدير مركز تحقيقات فارسی | کتاب با دو مقدمه از مدير مركز تحقيقات فارسی ایران و پاكستان (با عنوان سخن مدير) و نویسنده آغاز و مطالب در نه باب، تنظيم شده است. | ||
کتاب حاضر، فشرده مطالب متنى است كه در سال 1346ش، در دانشگاه تهران، بهعنوان رساله دكترى، از طرف نویسنده، مورد دفاع و تصویب قرار گرفته و رساله سيددرباره «فتوت: جوانمردى» نيز پس از تصحيح به آن ضميمه شده است، با پيشگفتار مبسوطى در پيرامون تعاريف مختلف از فتوت، شرايط، آداب و رسوم آن، و ارتباط آن با ملكات فاضله (شجاعت، سخاوت و...) و نمونههاى عاليه فتوت در عملكردهاى انبياء، ائمه و اولياء و چگونگى ظهور و تكامل و انحطاط نهضت فتوت، تاريخچه آن و تأثيرش در ادب و اخلاق و جريانات اجتماعى و رابطه آن با طريقت تصوف، آثار منظوم و منثور درباره آن.<ref>سخن مدير، ص21</ref> | کتاب حاضر، فشرده مطالب متنى است كه در سال 1346ش، در دانشگاه تهران، بهعنوان رساله دكترى، از طرف نویسنده، مورد دفاع و تصویب قرار گرفته و رساله سيددرباره «فتوت: جوانمردى» نيز پس از تصحيح به آن ضميمه شده است، با پيشگفتار مبسوطى در پيرامون تعاريف مختلف از فتوت، شرايط، آداب و رسوم آن، و ارتباط آن با ملكات فاضله (شجاعت، سخاوت و...) و نمونههاى عاليه فتوت در عملكردهاى انبياء، ائمه و اولياء و چگونگى ظهور و تكامل و انحطاط نهضت فتوت، تاريخچه آن و تأثيرش در ادب و اخلاق و جريانات اجتماعى و رابطه آن با طريقت تصوف، آثار منظوم و منثور درباره آن.<ref>سخن مدير، ص21</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در مقدمه نویسنده (با عنوان پيشگفتار) به خلاصهاى از ابواب کتاب، اشاره شده است. | در مقدمه نویسنده (با عنوان پيشگفتار) به خلاصهاى از ابواب کتاب، اشاره شده است. | ||
[[همدانی، علی بن شهابالدین|سيدعلى همدانى]] یکى از نوابغ و شخصيتهاى طراز اول | [[همدانی، علی بن شهابالدین|سيدعلى همدانى]] یکى از نوابغ و شخصيتهاى طراز اول ایرانى است كه فعالیتهای گوناگون دينى، ادبى و فرهنگى او در ایران و در شبه قاره پاكستان و هند، تأثيرات اساسى و ارزنده باقى گذاشته و خصوصا در «كشمير»، رواج و گسترش دين اسلام و زبان و ادبيات فارسی، مرهون مساعى جميله آن بزرگوار مىباشد. در باب اول كه در ده فصل زير تنظيم شده است شرح زندگانى و اقدامات رفاهى، انساندوستانه و جوانمردانه او، با رعايت اختصار جمعآورى شده است.<ref>پيشگفتار، ص24</ref> | ||
در فصل اول، احوال [[همدانی، علی بن شهابالدین|سيد]] در آغاز زندگى تبيين شده است. در اين فصل، اطلاعاتى پيرامون اسم و القاب، توجيه القاب، ولادت و زادگاه، نسب و خانواده، والدين، تعليم و تربيت، مجاهدات راه سلوك و اسامى مشايخى كه وى از آنان خرقه و اجازه دريافت كرده، ارائه شده است.<ref>متن کتاب، ص3</ref> | در فصل اول، احوال [[همدانی، علی بن شهابالدین|سيد]] در آغاز زندگى تبيين شده است. در اين فصل، اطلاعاتى پيرامون اسم و القاب، توجيه القاب، ولادت و زادگاه، نسب و خانواده، والدين، تعليم و تربيت، مجاهدات راه سلوك و اسامى مشايخى كه وى از آنان خرقه و اجازه دريافت كرده، ارائه شده است.<ref>متن کتاب، ص3</ref> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در فصل دوم، به مسافرتهاى سيددر دوران جوانى پرداخته شده است. مسافرتهاى وى در حدود سال 733ق، شروع شده (در سن 20 سالگى) و تا سال 753ق؛ يعنى 21 سال، ادامه داشته است؛ ازاينرو نویسنده، معتقد است كه مىتوان او را از سياحان بزرگ عالم اسلام دانست. اطلاعاتى كه در اين فصل، ارائه گرديده، بيشتر از «خلاصة المناقب» يا «مستورات» مىباشد.<ref>همان، ص27</ref> | در فصل دوم، به مسافرتهاى سيددر دوران جوانى پرداخته شده است. مسافرتهاى وى در حدود سال 733ق، شروع شده (در سن 20 سالگى) و تا سال 753ق؛ يعنى 21 سال، ادامه داشته است؛ ازاينرو نویسنده، معتقد است كه مىتوان او را از سياحان بزرگ عالم اسلام دانست. اطلاعاتى كه در اين فصل، ارائه گرديده، بيشتر از «خلاصة المناقب» يا «مستورات» مىباشد.<ref>همان، ص27</ref> | ||
فصل سوم، اتفاقات و نحوه اقامت وى در همدان را در خود جاى داده است. زندگانى بيست ساله سيدبعد از بازگشت از مسافرتها تا سال 772ق، بهدرستى روشن نيست، ولى نویسنده معتقد است كه او در اين دوره هرجومرج تاريخ | فصل سوم، اتفاقات و نحوه اقامت وى در همدان را در خود جاى داده است. زندگانى بيست ساله سيدبعد از بازگشت از مسافرتها تا سال 772ق، بهدرستى روشن نيست، ولى نویسنده معتقد است كه او در اين دوره هرجومرج تاريخ ایران، مشغول كارهاى علمى، ادبى و ارشاد و تبليغ حقائق دين مبين بوده است. او در مولد خود، مسجد و خانقاه بزرگى بنا كرد و در آنجا به عبادت، رياضت، موعظه و تدريس پرداخت.<ref>همان، ص31</ref> | ||
فصل چهارم، در مورد مهاجرت سيدبه ختلان (كولاب) مىباشد. تاريخ دقيق انتقال ايشان به ناحيه ختلان و علت انتخاب آن خطه برای اقامت روشن نيست. نویسنده احتمال داده است پس از مرگ نوشيروان عادل ايلخانى در سال 756ق، شايد با به وجود آمدن ملوك الطوائفى و جنگ امراى | فصل چهارم، در مورد مهاجرت سيدبه ختلان (كولاب) مىباشد. تاريخ دقيق انتقال ايشان به ناحيه ختلان و علت انتخاب آن خطه برای اقامت روشن نيست. نویسنده احتمال داده است پس از مرگ نوشيروان عادل ايلخانى در سال 756ق، شايد با به وجود آمدن ملوك الطوائفى و جنگ امراى ایران، وى از مولد خود دلتنگ شده و در سالهاى بعدى به ختلان عزيمت كرده است. وى در آنجا مريدان و ياران مخلص پيدا كرده و حاكم ختلان و امراى آن نواحى نسبت به او احترام زياد قائل بودند.<ref>همان، ص25</ref> | ||
اطلاعات مربوط به مهاجرت سيدبه كشمير، در فصل پنجم ارائه شده است. وى در سال 740ق، بار اول وارد كشمير شده و مدت چند روز اوضاع آن خطه را مطالعه كرده بود. آن موقع در حدود 10 سال مىگذشت كه دين مبين اسلام در آن ناحيه راه پيدا كرده بود. او به نياز تبليغ دين در آن خطه آگاهى پيدا كرده همواره برای اين كار علاقه داشت.<ref>همان، ص38</ref> | اطلاعات مربوط به مهاجرت سيدبه كشمير، در فصل پنجم ارائه شده است. وى در سال 740ق، بار اول وارد كشمير شده و مدت چند روز اوضاع آن خطه را مطالعه كرده بود. آن موقع در حدود 10 سال مىگذشت كه دين مبين اسلام در آن ناحيه راه پيدا كرده بود. او به نياز تبليغ دين در آن خطه آگاهى پيدا كرده همواره برای اين كار علاقه داشت.<ref>همان، ص38</ref> | ||
در فصل ششم، به نفوذ ايشان نزد پادشاهان، حكام و امراى وقت اشاره شده است. به اعتقاد نویسنده، وى با ساير پادشاهان، حكام و امراى مختلف كشمير و نواحى | در فصل ششم، به نفوذ ايشان نزد پادشاهان، حكام و امراى وقت اشاره شده است. به اعتقاد نویسنده، وى با ساير پادشاهان، حكام و امراى مختلف كشمير و نواحى ایران، روابط دامنهدار داشته و در اين مورد در بعضى از مراجع و نيز كتب او اشاراتى موجود است.<ref>همان، ص51</ref> | ||
ايام آخر زندگانى سيد، در فصل هفتم به تصویر كشيده شده است. در اين فصل، مطالبى پيرامون تاريخ درگذشت، چند ماده تاريخ برای وفات وى، جاى درگذشت، تدفين ايشان، نزاع مريدان، حمل تابوت به ختلان و كيفيت مزار ايشان، بيان شده است.<ref>همان، ص67</ref> | ايام آخر زندگانى سيد، در فصل هفتم به تصویر كشيده شده است. در اين فصل، مطالبى پيرامون تاريخ درگذشت، چند ماده تاريخ برای وفات وى، جاى درگذشت، تدفين ايشان، نزاع مريدان، حمل تابوت به ختلان و كيفيت مزار ايشان، بيان شده است.<ref>همان، ص67</ref> |
ویرایش