گرابار، آلگ

اولگ گرابار (۱۹۲۹-۲۰۱۱م)، مورخ هنر و باستان‌شناس فرانسوی-آمریکایی و یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین محققان تاریخ هنر و معماری اسلامی در جهان غرب. او با ارائه رویکردی نظری و پرسش‌محور، مطالعه هنر اسلامی را متحول کرد و آثارش مانند «شکل‌گیری هنر اسلامی» و «میانجی‌گری زینت» به متونی کلاسیک در این حوزه تبدیل شده‌اند.

اولگ گرابار
NUR10578.jpg
نام کاملاولگ گرابار
نام‌های دیگرOleg Grabar
نام پدرآندره گرابار (باستان‌شناس و بیزانس‌شناس)
ولادت۳ نوامبر ۱۹۲۹ میلادی
محل تولداستراسبورگ، فرانسه، فرانسه
محل زندگیایالات متحده آمریکا (پرینستون)
رحلت۸ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی
طول عمر۸۱ سال
همسرتِری گرابار
فرزنداننیکولاس، آنه لوئیس
پیشهتاریخ‌دان هنر، باستان‌شناس، استاد دانشگاه
منصباولین استاد کرسی آقاخان در هنر و معماری اسلامی دانشگاه هاروارد
اطلاعات علمی
درجه علمیپروفسور
دانشگاهدانشگاه هاروارد، مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون
علایق پژوهشیهنر و معماری اسلامی، هنر ایرانی، باستان‌شناسی خاور نزدیک
برخی آثار

ولادت

اولگ گرابار در ۳ نوامبر سال ۱۹۲۹ میلادی در شهر استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد. پدرش، آندره گرابار، مورخ هنر و بیزانس‌شناس مشهور بود. او در یک خانواده اروپایی فرهیخته با اصالت روسی-آلمانی بزرگ شد (مادربزرگش بارونس الیزابت دو پریتوتیز، هنرمند آلمانی بود). محیط خانوادگی غنی، زمینه‌ساز علاقه او به تاریخ و هنر شد.[۱]

تحصیلات

گرابار تحصیلات دانشگاهی خود را با مطالعه تاریخ دوران باستان، قرون وسطی و تاریخ مدرن در دانشگاه پاریس آغاز کرد. در سال ۱۹۴۸ به ایالات متحده مهاجرت کرد و تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد ادامه داد. او در سال ۱۹۵۰ موفق به اخذ مدرک کارشناسی از هاروارد و نیز مدرک دیگری از دانشگاه پاریس شد. سپس در دانشگاه پرینستون به ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۵۵ دکترای خود را در رشته «ادبیات و تاریخ هنر شرق» از این دانشگاه دریافت کرد. پایان‌نامه او درباره «تشریفات و هنر در دربار اموی» بود.[۲][۳]

فعالیت‌ها

فعالیت آکادمیک گرابار از سال ۱۹۵۴ با تدریس در دانشگاه میشیگان آغاز شد و تا سال ۱۹۶۹ در آنجا ماند. در سال ۱۹۶۹ به دانشگاه هاروارد پیوست و در سال ۱۹۸۰ به عنوان اولین دارنده «کرسی استادی آقاخان در هنر و معماری اسلامی» منصوب شد. او در سال ۱۹۹۰ از هاروارد بازنشسته شد و سپس به «مدرسه مطالعات تاریخی» در «مؤسسه مطالعات پیشرفته» پرینستون ملحق شد. گرابار نقش مؤثری در نهادینه کردن مطالعات هنر اسلامی داشت؛ از بنیان‌گذاران و سردبیر نشریه معتبر «مقرنس» (Muqarnas) بود و مدتی سردبیر مجله «آرس اورینتالیس» نیز بود. فعالیت‌های میدانی او شامل سرپرستی کاوش‌های باستان‌شناسی در محوطه قصرالحیر شرقی در سوریه و نیز پژوهش‌های گسترده روی بناهای شاخصی مانند «گنبد صخره» در اورشلیم بود. وی همچنین مدتی موزه‌دار بخش هنر خاور نزدیک در «گالری فریر» واشنگتن بود.[۴][۵]

ویژگی‌های علمی و آثار

گرابار با تسلط بر مبانی نظری علوم انسانی مانند روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و زبان‌شناسی، رویکردی نوین و تفسیری به تاریخ هنر اسلامی ارائه داد. به جای توصیف صرف، همواره پرسش‌های بنیادینی درباره ماهیت، شکل‌گیری و معنا در هنر اسلامی مطرح می‌کرد. دو کتاب «شکل‌گیری هنر اسلامی» (۱۹۷۳) و «میانجی‌گری زینت» (۱۹۹۲) از شاهکارهای فکری او هستند که مباحث جدیدی را در این حوزه گشودند.[۶] او در کتاب اخیر، نقش تزئینات (ارنمنت) را به عنوان «میانجی»ای برای انتقال معنا در هنر اسلامی تحلیل می‌کند. مجموعه چهارجلدی «ساختار مطالعات هنر اسلامی» (۲۰۰۵-۲۰۰۶) که شامل ۸۳ مقاله منتخب اوست، گنجینه‌ای از اندیشه‌های وی محسوب می‌شود. گرابار علاوه بر هنر و معماری دوران شکل‌گیری اسلام، بر هنر ایرانی به ویژه نقاشی‌های دوره مغول (مانند شاهنامه بزرگ مغولی) نیز پژوهش‌های عمیقی انجام داد.[۷][۸]

وفات

اولگ گرابار سرانجام در ۸ ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی در سن ۸۱ سالگی در خانه خود در پرینستون نیوجرسی، در اثر نارسایی قلبی درگذشت.[۹][۱۰]

آثار

  • شکل‌گیری هنر اسلامی (۱۹۷۳)
  • میانجی‌گری زینت (۱۹۹۲)
  • شهر در صحرا: قصر الحیر شرقی (با همکاری دیگران، ۱۹۷۸)
  • گنبد صخره (۲۰۰۶)
  • هنر و معماری اسلام ۶۵۰-۱۲۵۰ (با ریچارد اتینگ‌هاوزن و مارلین جنکینز-مدینا، ۲۰۰۱)
  • تصاویر حماسی و تاریخ معاصر: تصویرسازی‌های شاهنامه بزرگ مغول (با شِیلای بلر، ۱۹۸۰)
  • ساختار مطالعات هنر اسلامی (۴ جلد، ۲۰۰۵-۲۰۰۶)
  • بیشتر ریزنگاره‌ها: مقدمه‌ای بر نقاشی ایرانی (۲۰۰۱)
    • ترجمه‌های فارسی:**
  • شکل‌گیری هنر اسلامی (ترجمه مهدی گلچین عارفی، ۱۳۹۵)
  • مروری بر نگارگری ایرانی (ترجمه مهرداد وحدتی دانشمند، ۱۳۸۴)
  • مدخل «هنر اسلامی» در دانشنامه هنر و معماری ایرانی (ترجمه صالح طباطبایی، ۱۳۹۱)[۱۱]

پانويس

منابع مقاله

وابسته‌ها