نظریه گفتمان از ساختارگرایی تا پساساختارگرایی
نظریه گفتمان از ساختارگرایی تا پساساختارگرایی | |
---|---|
پدیدآوران | رسولی، محمدرضا (نویسنده) نعمتاللهی، پویا (نویسنده) |
ناشر | لوگوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 9ـ98ـ6288ـ622ـ978 |
موضوع | لاکلائو، ارنستو، ۱۹۳۵ - م. -- دیدگاه درباره گفتمان weiVC no esruocsid sisylana -- otsenrE , ualcaL,موفی، شانتال، ۱۹۴۳ - م. -- دیدگاه درباره گفتمان weiVC no esruocsid sisylana -- latnahC , effuoM,گفتمان sruocsiDC sisylana,گفتمان انتقادی acitirCC esruocsid sisylana |
کد کنگره | P ۳۰۲/ر۵ن۶ ۱۴۰۰ |
نظریه گفتمان از ساختارگرایی تا پساساختارگرایی تألیف محمدرضا رسولی، پویا نعمتاللهی؛ در نگارش این کتاب تقریباً تمام آثار ارنستو لاکلائو و شانتال موفه (هم کتابهای مستقل آنها و هم مقالههای آنها در سایر کتابها مطالعه شده است. گفتنی است تمرکز بر حوزۀ گفتمان صرفاً یکی از حوزههای مطالعاتی آنها بوده و این دو اندیشهورز سترگ در حوزههای مطالعاتی دیگری نیز ورود کردهاند.
ساختار
کتاب در سه بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
در چند دهۀ گذشته بحران رویارویی پارادایم اثباتگرایی مبتنی بر روشهای کمی و پارادایم تفسیری / انتقادی مبتنی بر روشهای کیفی، به تغییر جهت روشها منتهی شده است. اما کمکم اندیشمندان علوم اجتماعی به این نتیجه رسیدند که باید ضمن ابداعات روششناسی ونگاه چندپارادایمی، الگوهای روششناسانۀ مطالعات خود را متناسب با پیچیدگیهای امر واقع متحول سازند. به طور کلی از نگاه معرفتشناسی به رویکردهای کمی، کیفی و تلفیقی باید گفت رویکرد کمیگرایی بر برونگرایی و توجه به جنبههای بیرونی واقعیت و اثباتگرایی تأکید دارد؛ حال آنکه در رویکرد کیفی بر ساختارگرایی، ذهنگرایی و تفسیرگرایی تأکید میشود. در رویکرد تلفیقی نیز هم ابعاد بیرونی و اثباتی و هم جنبههای کیفی و ذهنی واقعیت مورد تأکید قرار داشته و محقق به استفادۀ توأمان رویکردهای کمی و کیفی بر حسب موضوع تحقیق میپردازد و با بهرهگیری از روشهای کمی و کیفی، سعی در مطالعۀ جامعتر موضوع میکند.
دیری نیست که مفهوم گفتمان و روش تحلیل گفتمانی در مراکز دانشگاهی و پژوهشی ایران اهمیت یافته است. داعیۀ مهم تحلیل گفتمان آن است که تحلیلگر در بررسی یک متن، از متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینۀ متن میشود. یعنی از یک طرف بر روابط درون متن و از طرف دیگر به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد.
در نگارش این کتاب تقریباً تمام آثار ارنستو لاکلائو و شانتال موفه (هم کتابهای مستقل آنها و هم مقالههای آنها در سایر کتابها مطالعه شده است. گفتنی است تمرکز بر حوزۀ گفتمان صرفاً یکی از حوزههای مطالعاتی آنها بوده و این دو اندیشهورز سترگ در حوزههای مطالعاتی دیگری نیز ورود کردهاند.
این کتاب در سه بخش سامان یافته است. در بخش اول مفهوم گفتمان و آنگاه تحلیل گفتمان مورد تدقیق قرار گرفته است. کثرت استعمال این واژه تا حدی است که در برخی اوقات غلطهای فاحش معنایی و ماهوی بر آن مترتب میشود. به همین دلیل لازم بود موضوعاتی نظیر معنا و مفهوم گفتمان به لحاظ فنی، چیستی تحلیل گفتمان و تحلیل گفتمان و برساختگرایی اجتماعی مورد بررسی قرار گیرند؛ در نهایت پیدایش تحلیل انتقادی گفتمان و همچنین مبانی و رویکردهای مهم و معروف آن به تفصیل ارائه شده است.
در بخش دوم به نظریۀ گفتمان پرداخته شده است. تلاش نویسندگان بر آن بوده که تبار اندیشههای لاکلائو و موفه را در پرتو آراء اندیشمندانی که در نضج نظریۀ آنها مؤثر بودهاند، ردیابی کنند. از زبانشناسی ساختارگرای سوسور و مارکسیسم آلتوسری و دیکانستراکسیون دریدا گرفته تا دیرینهشناسی و نقد قدرت فوکو و سوژۀ لاکانی در مفصلبندی نظریۀ لاکلائو و موفه الهام گرفته شده و بنابراین باید تکتک این نظریات موشکافی شود تا بتوان مؤلفهها و ابعاد گوناگون نظریۀ مذکور را به استفهام نشست. هنر لاکلائو و موفه این است که این مفاهیم انتزاعی را به مقولههایی در دسترس و عینی بدل کرده و آنها را در خدمت تحلیل جامعۀ بشری قرار دادهاند؛ آنجا که ضمن عبور از انسداد و جزمگرایی مارکسیستی، عرصۀ تنازعات گفتمانی را به شکل باز و محل تلاقی نیروهای متعارض میبینند.
شاید لاکلائو و موفه به اندازهای در پیچیدگیهای نظریۀ خود فرو رفتهاند که هیچگاه فرصت آن را پیدا نکردند یا نخواستند ابزارهای مشخصی برای امکانمندی پژوهش بر اساس نظریۀ خودشان ارائه کنند. آنها معتقدند همۀ امور صبغهای گفتمانی دارند و بنابراین تمامی پدیدههای اجتماعی را میتوان با ابزارهای گفتمانی تحلیل و بررسی کرد. اما این ابزارها کدامند؟ آیا در این رویکرد میتوان همانند رویکرد فرکلاف به طیفی از ابزارها و وسائل تحلیلی دسترسی داشت؟ در نظریۀ گفتمان لاکلائو و موفه چگونه و با چه ابزارهایی میتوان به گفتمانهایی که در کنه متون جا خوش کردهاند، پی برد؟ متون موردنظر در حال تولید و بازتولید چه گفتمانهایی هستند؟ در متون مذکور چه معناهایی قرار است برجسته شده و چه معناهایی به حاشیه برده شوند؟ بخش سوم این کتاب تلاش میکند پاسخی برای این سؤالات به دست دهد.
در بخش مجزایی از این کتاب به موضوع متدولوژی و ابزارشناسی در نظریۀ گفتمان اشارات مبسوطی شده است. در این راستا ابزارهایی چون برجستهسازی و حاشیهرانی و همچنین برخی روشهای تحلیل متن مورد بررسی قرار گرفته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات