سازندگان جهان ایرانی ـ اسلامی: شاه عباس، پادشاهی که ایران را از نو ساخت

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    شاه عباس، پادشاهی که ایران را از نو ساخت
    سازندگان جهان ایرانی ـ اسلامی: شاه عباس، پادشاهی که ایران را از نو ساخت
    پدیدآورانکوئین، شعله آلیسیا (نویسنده) صالحی علامه، مانی (مترجم)
    ناشرنارمک
    مکان نشرتهران
    سال نشر1401
    چاپاول
    شابک1ـ24ـ6670ـ622ـ978
    موضوععبا‌س‌ صفوی، اول‌، شا‌ه‌ ایران‌، ۹۷۸ - ۱۰۳۸ق‌ niKC fo narI, 1576 - 1629 , I , sabbA ivafaS,ایران‌ - شا‌ها‌ن‌ و فرما‌نروایا‌ن‌ - سرگذشتنا‌مه‌ hpargoiBC -- sgniK dna srelur -- narI,ایران‌ - تا‌ریخ‌ - صفویا‌ن‌، ۹۰۷ - ۱۱۴۸ق‌ divafaSC, 1502 - 1736 -- yrotsiH -- narI
    کد کنگره
    DSR ۱۲۱۶/ک۹ش۲ ۱۴۰۱‏

    سازندگان جهان ایرانی ـ اسلامی: شاه عباس، پادشاهی که ایران را از نو ساخت تألیف شعله کوئین، ترجمه مانی صالحی علامه؛ این کتاب به عنوان بخشی از مجموعۀ «سازندگان جهان اسلام» عمدتاً برای خوانندۀ عادی و غیرمتخصص نوشته شده و به هیچ‌وجه زندگی‌نامۀ جامع و فراگیری از کل زندگی و کارهای شاه عباس نیست. نویسنده بیشتر ترجیح داده بر وقایع، تحولات و جنبه‌های مهم و برگزیدۀ زندگی او تمرکز کند. در بعضی موارد توضیحات مبسوطی از یک واقعه فراهم آمده تا گرایش‌ها و حرکات کلی‌تری نشان داده شود.

    ساختار

    کتاب در هفت فصل به نگارش درآمده است.

    گزارش کتاب

    شاه عباس پنجمین پادشاه سلسلۀ صفویان بود که از سال 907 تا 1501 بر ایران حکومت داشتند. تاریخ این سلسله یکی از مسحورکننده‌ترین وقایع در کل تاریخ اسلام و شاه عباس جذاب‌ترین پادشاه آن است. یکی از وجوه غیرعادی سلسلۀ صفویه این است که بنیان‌گذار آن یک شیخ طریقت و پیر یا رهبر صوفیان بود.

    عباس تازه پنج‌ساله شده بود که پدربزرگش شاه طهماسب در سال 984 درگذشت. دو پسر طهماسب جانشینش شدند. ابتدا اسماعیل دوم و سپس محمد خدابنده که پدر عباس بود. محمد خدابنده که تقریباً نابینا بود، پس از اسماعیل دوم بر تخت نشست. او ضعیف‌تر از آن بود که بتواند اختلاف و رقابت میان قبایل مختلف قزلباش را متوقف کند که یک جناح‌شان قزوین را تحت سلطه گرفته بودند و جناح دیگرشان خراسان را. در واقع محمد خدابنده طی نخستین سال سلطنتش چنان ضعیف و ناکارآمد بود که فضای سیاسی را برای زنش، خیرالنساء بیگم ملقب به مهد علیا آماده کرد تا قدم پیش بگذارد و عملاً به عنوان فرمانروا عمل کند. او در سال 987 به دست گروهی از قزلباش خفه شده و به قتل رسید. عباس پس از نجات از کشته‌شدن، پیش از موعد در سال 989 در حالی فقط ده سال سن داشت، برای پادشاهی مطرح شد. این به دلیل دسیسه‌چینی‌های قبایل قزلباش بود که از او برای پیشبرد اهداف و خواسته‌های سیاسی و خصومت و درگیری‌های میان خودشان استفاده می‌کردند و در عین حال از ضعف و بی‌کفایتی پادشاه، محمد خدابنده هم بیشترین بهره را می‌بردند. شاهزادۀ خردسال به طور غیرمستقیم درگیر زدوبندهای سیاسی قزلباش و کانون قیامی شد ک هخراسان، ولایت محل سکونت او، در جریان آن می‌خواست از حکومت مرکزی صفوی جدا و مستقل شود.

    شاه عباس در دوران اوج قدرت سلسلۀ صفوی بر ایران فرمان راند. او را یکی از تأثیرگذارترین شاهان در تاریخ ایران دانسته‌اند. نام او که اغلب با لقب «کبیر» همراه می‌شود با اصفهان که یکی از محبوب‌ترین شهرهای ایران به شمار می‌رود، مترادف است. در این کتاب نویسنده کوشیده بعضی از مهم‌ترین جنبه‌های حکومت او را گزارش کند: تحت چه شرایطی به قدرت رسید، تحکیم قدرتش پس از رسیدن به سلطنت، غلبه بر دشمنان داخلی و خارجی، بنیان‌گذاری و تأسیس پایتخت در شهر اصفهان و بعضی تحولات سیاسی و فرهنگی که به وقوع پیوست.

    این کتاب به عنوان بخشی از مجموعۀ «سازندگان جهان اسلام» عمدتاً برای خوانندۀ عادی و غیرمتخصص نوشته شده و به هیچ‌وجه زندگی‌نامۀ جامع و فراگیری از کل زندگی و کارهای شاه عباس نیست. نویسنده بیشتر ترجیح داده بر وقایع، تحولات و جنبه‌های مهم و برگزیدۀ زندگی او تمرکز کند. در بعضی موارد توضیحات مبسوطی از یک واقعه فراهم آمده تا گرایش‌ها و حرکات کلی‌تری نشان داده شود.

    کتاب هم از نظر زمانی و هم از نظر موضوعی تقسیم‌بندی شده است. فصل اول پیش‌زمینه‌ای تاریخی را ارائه می‌دهد و فصل دوم سال‌های اولیۀ زندگی و نخستین مرحلۀ سلطنت او (978 ـ 1006) را دربر می‌گیرد؛ یعنی زمانی که دشمنان داخلی و خارجی را شکست داد و قدرتش را قبل از انتقال پایتخت به اصفهان تحکیم کرد. فصل‌های سوم تا ششم هر یک جنبه‌هایی از مرحلۀ دوم سلطنت او را از 1006 ـ 1021 گزارش می‌کند که از جمله شامل ساختن اصفهان، تحولات دینی، جنگ و سیاست خارجی و صنایع و هنرها می‌شود. فصل هفتم به بررسی مرحلۀ نهایی سلطنت شاه عباس از 1021 ـ 1308 می‌پردازد؛ هنگامی که بیشتر وقتش را در نواحی شمالی در ساحل دریای مازندران می‌گذراند. این فصل همچنین بعضی اظهارنظرهای مختصر نهایی را هم ارائه می‌کند. در بعضی موارد معدود، وقایعی که پس از سال 1021 رخ داده، در فصول قبلی دیده می‌شود تا به پیوستگی موضوع لطمه‌ای وارد نشود.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها