داستان نام‌آوران: روایت چهره‌های ماندگار ایران در علوم انسانی

    از ویکی‌نور
    داستان نام‌آوران: روایت چهره‌های ماندگار ایران در علوم انسانی
    داستان نام‌آوران: روایت چهره‌های ماندگار ایران در علوم انسانی
    پدیدآورانایلنت، علی (نویسنده)
    ناشرمؤسسه جام جم
    مکان نشرتهران
    سال نشر1401
    شابک4ـ20ـ7676ـ622ـ978
    کد کنگره

    داستان نام‌آوران: روایت چهره‌های ماندگار ایران در علوم انسانی تألیف علی ایلنت؛ این کتاب روایت زندگی و زمانۀ استادان و دانشمندان ایرانی معاصر به زبان خودشان است؛ روایت‌هایی که به کوشش گروه دانش رادیو ایران و با همت استاد اسماعیل میرفخرایی برنامه‌ساز علمی و همکاران وی در یک برنامۀ علمی از اواخر دهۀ شصت شمسی در قالب گفتگو با نام‌آوران و استادان برجستۀ علوم مختلف تهیه و ضبط شد و در رادیو پخش شده است.

    هر پژوهشگر منصفی با مطالعۀ تاریخ علم و فرهنگ ایران‌زمین اقرار خواهد کرد این اقلیم تمدنی و تاریخی، همواره از خاستگاه‌های مفاخر و بزرگان در عرصه‌های مختلف علم و دانش بوده است. بعد از وقوع انقلاب مشروطیت و هم‌زمان با آشنایی بیشتر ایرانیان با علوم جدید، کوشش اهالی علم و دانش ایرانی در تحصیل علوم و آموزش عمومی قابل تقدیر بوده است؛ بسیاری از مفاخر علمی معاصر بعد از تحصیل در غرب به کرسی‌های علمی کشور بازگشتند و در تربیت نسل جدید دانشمندان ایرانی نقش عمده‌ای داشتند.

    این کتاب روایت زندگی و زمانۀ استادان و دانشمندان ایرانی معاصر به زبان خودشان است؛ روایت‌هایی که به کوشش گروه دانش رادیو ایران و با همت استاد اسماعیل میرفخرایی برنامه‌ساز علمی و همکاران وی در یک برنامۀ علمی از اواخر دهۀ شصت شمسی در قالب گفتگو با نام‌آوران و استادان برجستۀ علوم مختلف تهیه و ضبط شد و در رادیو پخش شده است. با اینکه برخی از گفتگوها اوایل دهۀ نود نیز انجام شده است؛ اما بر اساس بایگانی رادیو، بخش اصلی گفتگوها در دهۀ هفتاد تهیه شده و ساعت پانزده هر روز از رادیو پخش می‌شد. به گفتۀ میرفخرایی این گفتگوها به اندازه‌ای برای مخاطب جذاب بود که سبب شد ساعت پانزده که به اصطلاح جزء ساعت‌های مردۀ رادیو بود، زنده شود.

    از وجوه شاخص این مجموعه آن است که از اغلب مفاخری که طرف گفتگو بوده‌اند، جز همین مصاحبۀ رادیویی که اکنون به گونۀ مکتوب در این کتاب منتشر می‌شود، اثر مستند دیگری در دست نیست. این مجلد با عنوان «داستان نام‌آوران» به گفتگو با مفاخر ادبیات فارسی و علوم انسانی ایران اختصاص دارد که اغلب در منزل یا محل کار ایشان انجام شده و این نام‌آوران علمی به روایت زندگی و مسائل مختلف حوزۀ فعالیت خود پرداخته‌اند؛ از جمله مصاحبه‌شوندگان در این کتاب می‌توان به محمدابراهیم باستانی پاریزی، عبدالله انوار، پرویز کردوانی، احسان نراقی و .... اشاره کرد.

    حدیث «حب الوطن» را می‌توان ترجیع‌بند این گفتگوها برشمرد. عشق خدمت به میهن، توکل به خدا و تلاش بی‌وقفه برای رسیدن به اهداف، برنامه‌ریزی و نظم در کارها از جمله پرتکرارترین توصیه‌های نام‌آوران به جوانان در این گفتگوهاست. بی‌شک یکی از اصلی‌ترین مخاطبان این مجموعه، افزون بر دانشجویان و جوانان، مدیرانی هستند که خود را بی‌نیاز از هر مشورتی می‌دانند.

    برگی از کتاب:

    عبدالله انوار در بخشی از گفتگوی خود می‌گوید: «تمام بزرگان فکر اسلامی، ایرانی هستند. عرب، کاری در تمدن اسلامی نکردہ است. این سخن ابن خلدون است. اینها بعدتر آمدند و وقتی دیدند دستشان خالی‌ست، برروی آثارایرانی دست گذاشتند. مثلاً آقای جمال عبدالناصر تأکید داشت که نام خلیج فارس تغییر کند. از طرفی نیز چهل کتاب ساختند باعنوان «نوابغ الفكر العربى». دراین مجموعه مثلاً بديع الزمان همدانى ايرانى را جزء نوابغ فکر عرب جازده‌اند! در حالیکه بدیع‌الزمان همدانی در همدان به دنیاآمد و در هرات وفات کرد. مقامات بدیع‌الزمان بزرگ‌ترین نثر به زبان عربی است. این دلیلی بر عرب بودن او نمی شود. یا علامه زمخشری صاحب تفسیر معروف زمخشری که از زمخشر بلند شد و در افغانستان به خاک سپرده شد. او را هم جزء نوابغ عرب شمردەاند. برخورداری از دین اسلام دلیل نمیشود که ما ملیت خودمان رااز دست بدهیم. من به ایرانی‌بودن خودم افتخار می‌کنم. تا جایی که گرامر زبان عربی را ایرانیان نوشته‌اند. دو مکتب در گرامر عرب وجود دارد: یکی مکتب بصری و دیگری کوفی. رئیس مکتب بصری سیبویه و رئیس مکتب کوفی هم کسایی است که هر دوی آنها ایرانی‌اند.

    اگر نگاهی هم به پزشکی اسلامی بی‌ندازیم، متوجه می‌شویم که تمام دوران پزشکی اسلامی تحت تأثیر آثار دو پزشک ایرانی بوده است. يکی «قانون» بوعلی سینا و دیگری «الحاوی» زکریای رازی. علاوه بر این، یک بار در مجلۀ News Week می‌خواندم که پزشکی کنونی آمریکا را ایرانیها اداره می‌کنند. درست است كه ما اوج و حضيض سياسى داشته‌ايم ولى خاصيت واستعداداین مردم را نباید فراموش کرد.[۱] [۲]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها