سیره امام هادی(ع) با حاکمان قصر و قاضیان عصر

    از ویکی‌نور
    سيره امام هادي عليه السلام با حاکمان قصر و قاضيان عصر
    سیره امام هادی(ع) با حاکمان قصر و قاضیان عصر
    پدیدآورانسليمان، کامل (نویسنده)

    صالحي، محمد (مترجم) مناقب، مصطفي (مترجم)

    مسلم، مهدي (مترجم)
    ناشرياس بهشت
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1392ش.
    چاپيکم
    شابک978-964-9916-56-9
    موضوععلي بن محمد (ع)، امام دهم، 212 - 254ق. - سرگذشت نامه
    زبانفارسی
    کد کنگره
    ‏8041الف 8س / 49 BP

    سیره امام هادی(ع) با حاکمان قصر و قاضیان عصر تألیف محقق و مورخ شهیر لبنانی کامل سلیمان، ترجمه سید محمد صالحی، مصطفی مناقب، مهدی مسلم؛ کتاب حاضر به ارزیابی و تحلیل زندگی حضرت امام هادی(ع) در بعد فردی و به خصوص در بعد سیاسی حضرت نگارش شده است. زندگی پر فراز و نشیب ایشان و در دوارن امامتشان بسیار قابل توجه است.

    امام هادی(ع) در حالی عهده‌دار امامت شد که بیش از نه سال از عمرش نگذشته بود. در آن زمان، بین بزرگان عصر و فقهای بزرگ آن زمان مجلس فتوا برقرار می‌کرد و با علم و عمل خویش، اذهان را آگاه می‌ ساخت و بار مسئولیت را در طول 33 سال در عصر ظلم، ستم و نفاق به دوش کشید.

    کتاب حاضر که دربردارنده شرح سیره امام هادی(ع) با حاکمان و قاضیان است، در دوازده فصل تدوین شده است. در این اثر، پس از اشاره به فضیلت خاندان عترت (ع)، به دلایل دستگیری امام و انتقال ایشان از مدینه به دربار سلاطین پرداخته‌شده و وقایع دوران ایشان شرح داده شده است. معجزات و نشانه‌ های امامت آن حضرت، احادیث و اندیشه‌ های فلسفی امام، کلمات حکیمانه و معرفی بعضی از اصحاب و یاران ایشان، از دیگر مطالب مندرج در این اثر است.[۱]

    بخشی از کتاب سیره امام هادی(ع) با حاکمان قصر و قاضیان عصر

    امام هادی علیه السلام از تعریف بخاطر شهرت، علم، فضل، آثار شکوهمندشان و معجزه های آشکاری که برای معاصرانشان ظاهر کردند بی نیازند. با وجود اینکه پادشاهان عصرش می کوشیدند که نور ایشان را خاموش کنند، خدا نخواست و آن نور را روشن تر کرد، گرچه ستمکاران، بندگان سلطان، شکم پرستان و مزدوران تاریخ را خوش نیاید.

    ایشان به اندازه ای با عظمت بودند که از دوست و دشمن زمانشان هراسی نداشتند و برای آنان روشن بود که ایشان شاخه ای پاک از درخت مبارکی هستند که ذکر آن در قرآن جاوید است.

    درباره ی ایشان دشمن ترین دشمنان شیعه ی امامیه، ابن حجر هیثمی، در صواعق المحرقه گفته است: «او در علم و سخاوت وارث پدرش بود.»

    و علامه مجلسی (قدس الله سره) در کتاب ارجمندش بحار الانوار ایشان را وصف کرده و گفته اند: «پاک ترین مردم از نظر باطن و سرشت بودند و راستگو ترین مردم در گفتار، صالح ترین آنان از نزیکان الهی و کامل ترین آنان بودند. هر گاه سکوت می کردند، نشانه ی از آرامش و بزرگواری ایشان را بالا می برد و زمانی که سخن می گفتند، بزرگی ای از سیمای بزرگان را نشان می دادند. ایشان از اهل بیت امامت و جایگاه جانشینی و خلافت هستند؛ شاخه ای از درخت نبوت که تسلیم امر خداوند است و میوه ای از درخت پاک رسالت است.[۲]


    پانويس


    منابع مقاله

    1. متن کتاب
    2. پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه (حدیث نت)

    وابسته‌ها