پنجاه متفکر بزرگ معاصر؛ از ساختارگرایی تا پسا انسان‌گرایی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    پنجاه متفکر بزرگ معاصر؛ از ساختارگرایی تا پسا انسان‌گرایی
    پنجاه متفکر بزرگ معاصر؛ از ساختارگرایی تا پسا انسان‌گرایی
    پدیدآورانلچت، جان (نویسنده) ایزدی، پیروز (مترجم)
    ناشرثالث
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک3ـ851ـ405ـ600ـ978
    کد کنگره
    ‏B ۸۰۴ ل۳پ۹

    پنجاه متفکر بزرگ معاصر؛ از ساختارگرایی تا پسا انسان‌گرایی تألیف جان لچت، ترجمۀ پیروز ایزدی؛ لچت برای فهم اندیشه‌های معاصر پنجاه متفکر برگزیده کلیدی را در ده گروه جای داده است: ساختارگرایی اولیه، پدیدارشناسی، ساختارگرایی، اندیشه‌های پساساختارگرا، نشانه‌شناسی، فمینیسم نسل دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته، پسامدرنیته و سرانجام اندیشه‌های الهام‌گرفته از حیات‌گرایی. او امیدوار است این تقسیم‌بندی کمک کند خوانندگان جهت‌گیری فکری متفکران و نیز معنا و مفهوم کلی این مجموعه را دریابند.

    گزارش کتاب

    این کتاب همان‌گونه که نویسنده به آن اشاره می‌کند، بیش از هر چیز از دایانه کالینسون در اثر معروفش «پنجاه فیلسوف بزرگ (۱۹۸۷)» الگو گرفته است. هرچند تفاوت‌هایی این اثر را متمایز می‌کند؛ کالینسون باید فیلسوفانی را در کل تاریخ فلسفه گزینش می‌کرد که برای عامه مردم نیز شناخته شده می‌بودند؛ کسانی چون افلاطون و هابز یا سارتر؛ اما انتخاب جان لچت محدود به فیلسوفان معاصری بود که گاه هنوز در مسیر اشتهار قرار داشتند. همچنین این پرسش تکراری درباره مجموعه پنجاه متفکر کلیدی حتی بیش از دیگر آثار مشابه مطرح می‌شد که آیا اجماعی بر سر این گزینش از متفکران و فیلسوفان که گاه در زمان نگارش اثر در قید حیاتند،وجود دارد؟ یعنی مهم‌ترین فیلسوفان معاصر در این فهرست جای دارند یا می‌توان به اسامی دیگری نیز اندیشید؟ همین چالش سبب جایگزین‌شدن نام‌هایی چون آگامبن، بدیو، برگسون باتلر، هاراوی، هایدگر، هوسرل ماتورانا، ویریلیو و ژیژک در ویراست دوم کتاب بوده است. از نظر نویسنده مبنای کار او حتی در انتخاب آثار آگاهی‌بخش و آموزنده بوده است.

    لچت برای فهم اندیشه‌های معاصر پنجاه متفکر برگزیده کلیدی را در ده گروه جای داده است: ساختارگرایی اولیه، پدیدارشناسی، ساختارگرایی، اندیشه‌های پساساختارگرا، نشانه‌شناسی، فمینیسم نسل دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته، پسامدرنیته و سرانجام اندیشه‌های الهام‌گرفته از حیات‌گرایی. او امیدوار است این تقسیم‌بندی کمک کند خوانندگان جهت‌گیری فکری متفکران و نیز معنا و مفهوم کلی این مجموعه را دریابند.

    دربارۀ توجیه منطقی این طبقه‌بندی روشن است که پدیدارشناسی به همان اندازه برای اندیشه‌های پساساختارگرا مهم است که آرای متفکران ساختارگرای اولیه برای ساختارگرایی اهمیت دارند. درنظرگرفتن طبقه‌ای برای پساانسان‌گرایی از این جنبه توجیه‌پذیر است که متفکران اصلی امروزی آنها (هاراوی، ماتورانا، سِر) در نقطۀ تقاطع سایبرنتیک، زیست‌شناسی پساداروینی، تکنولوژی اطلاعات و انسان‌گرایی اولیه مشغول فعالیت‌اند؛ حتی اگر آنان منتقد همۀ این تحولات یا برخی از جنبه‌های آنها باشند. طبقۀ اندیشه‌های برگرفته از حیات‌گرایی این امکان را به وجود آورده است که حق مطلب دربارۀ متفکرانی ادا شود که در اندیشه‌های خود بر رانه‌ها و بدن تمرکز می‌کنند.

    به زبان ساده می‌توان گفت هر کدام از متفکران گزیده‌شده در این کتاب تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر اندیشۀ معاصر داشته‌اند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با جنبش‌های فکری مذکور پیوند دارند. البته می‌توان بر سر این انتخاب‌ها مناقشه کرد؛ اما لچت مدعی است متفکرانی را برگزیده است که آثارشان به شکلی نظام‌مند مجموعۀ جدیدی از ایده‌ها یا ایده‌ای کلیدی را در اختیار شمار زیاد یا اندکی از مخاطبان قرار داده است؛ از این‌رو عرضۀ ایده‌ای اساسی یا مجموعه‌ای از ایده‌ها مهم‌ترین معیار هنگام گزینش متفکران و واردکردن مدخلی جدید دربارۀ آنان بوده است.

    در این کتاب بعد از اشاره‌ای کوتاه به زندگی‌نامۀ هر متفکر، بخشی از آرا و عقاید او بررسی شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها