شعر هزارسالۀ فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۹: خط ۹:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏PIR ۴۰۳۱/ت۹،ش۶
    | موضوع =
    | موضوع =
    |ناشر  
    |ناشر  
    خط ۲۹: خط ۲۹:


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    در نیمۀ نخست دهۀ 1340، دکتر [[محجوب، محمدجعفر|محمدجعفر محجوب]] و دکتر [[تویسرکانی، قاسم|قاسم تویسرکانی]]، دو استاد بسیار فاضل و شعرپژوه دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه خوارزمی بعدی) به اتفاق یکدیگر کوشیدند تا تحلیل و منتخبی شایسته از شعر کهن فارسی از رودکی سمرقندی تا هاتف اصفهانی فراهم آورند و در دسترس دانشجویان و علاقمندان ادبی قرار دهند. این منتخب که متأسفانه پس از آن هیچ‌گاه بازنشر نشد، کتاب خواندنی حاضر است که در آن گزیده‌ای از سروده‌های شاعران در یک دورۀ هزارساله همراه با تحقیق و تفحص دقیق در زندگی و آثار هر شاعر به دوست‌داران شعر ایران و قلمرو فرهنگ ایران عرضه شده است.
    در نیمۀ نخست دهۀ 1340، دکتر [[محجوب، محمدجعفر|محمدجعفر محجوب]] و دکتر [[تویسرکانی، قاسم|قاسم تویسرکانی]]، دو استاد بسیار فاضل و شعرپژوه دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه خوارزمی بعدی) به اتفاق یکدیگر کوشیدند تا تحلیل و منتخبی شایسته از شعر کهن فارسی از [[رودکی، جعفر بن محمد|رودکی سمرقندی]] تا [[هاتف اصفهانی، احمد|هاتف اصفهانی]] فراهم آورند و در دسترس دانشجویان و علاقمندان ادبی قرار دهند. این منتخب که متأسفانه پس از آن هیچ‌گاه بازنشر نشد، کتاب خواندنی حاضر است که در آن گزیده‌ای از سروده‌های شاعران در یک دورۀ هزارساله همراه با تحقیق و تفحص دقیق در زندگی و آثار هر شاعر به دوست‌داران شعر ایران و قلمرو فرهنگ ایران عرضه شده است.


    طبع بیشتر شاعران به گزافه عادت داشته و نیز خود دمدمی‌حال بوده‌اند؛ بسا شاعری که از روی غرور یا کین یا حسد، شاعری را که برتر از او بوده، کمتر از خود دانسته و شاعر دیگر را که در سخن پایه‌ای فروتر از او داشته، از راه توقع و آزمندی یا بر اثر مهر و دوستی بر خویشتن برتری نهاده و استادش شناخته است. کمتر شاعری را می‌شناسیم که خودستایی نکرده و شعرهایی در وصف سخنان خویش نگفته باشد؛ بسیاری از شاعران فارسی شعر خود را بدین ستوده‌اند که پیش از ایشان چنین سخنوری نیامده و از آن پس نیز نخواهد آمد. نیز هرگاه اندک‌مایۀ دانش از علم‌های زمان خود داشته‌اند، اصطلاح‌ها و تعبیرهایی از آن را بر وجه کنایه، استعاره، تمثیل یا وجوه دیگر در شعر آورده و از این راه شعر خود را به صورتی آورده‌اند که نه عامۀ مردم هنردوست از آن به‌آسانی بهره‌مند شوند و نه آن چند اصطلاح و تعبیر علمی اهل فن را به کار می‌آید. به این بسنده نکرده، گاه به فضل و همه‌دانی خود بالیده‌اند. با این وجود، بسیاری از سخن‌سنجان، هنگام بحث دربارۀ شعر شاعری، همین‌گونه گفتارهای گزافه‌آمیز او را هم دلیل بلندی سخن شاعر یا احاطۀ کامل او بر علوم و فنون عصر خویش می‌گیرند. در این کتاب در ارزیابی سخن شاعر و تعیین پایۀ علمی او، نه لاف او دلیل گرفته شده است و نه فروتنی وی مستند شناخته شده است.
    طبع بیشتر شاعران به گزافه عادت داشته و نیز خود دمدمی‌حال بوده‌اند؛ بسا شاعری که از روی غرور یا کین یا حسد، شاعری را که برتر از او بوده، کمتر از خود دانسته و شاعر دیگر را که در سخن پایه‌ای فروتر از او داشته، از راه توقع و آزمندی یا بر اثر مهر و دوستی بر خویشتن برتری نهاده و استادش شناخته است. کمتر شاعری را می‌شناسیم که خودستایی نکرده و شعرهایی در وصف سخنان خویش نگفته باشد؛ بسیاری از شاعران فارسی شعر خود را بدین ستوده‌اند که پیش از ایشان چنین سخنوری نیامده و از آن پس نیز نخواهد آمد. نیز هرگاه اندک‌مایۀ دانش از علم‌های زمان خود داشته‌اند، اصطلاح‌ها و تعبیرهایی از آن را بر وجه کنایه، استعاره، تمثیل یا وجوه دیگر در شعر آورده و از این راه شعر خود را به صورتی آورده‌اند که نه عامۀ مردم هنردوست از آن به‌آسانی بهره‌مند شوند و نه آن چند اصطلاح و تعبیر علمی اهل فن را به کار می‌آید. به این بسنده نکرده، گاه به فضل و همه‌دانی خود بالیده‌اند. با این وجود، بسیاری از سخن‌سنجان، هنگام بحث دربارۀ شعر شاعری، همین‌گونه گفتارهای گزافه‌آمیز او را هم دلیل بلندی سخن شاعر یا احاطۀ کامل او بر علوم و فنون عصر خویش می‌گیرند. در این کتاب در ارزیابی سخن شاعر و تعیین پایۀ علمی او، نه لاف او دلیل گرفته شده است و نه فروتنی وی مستند شناخته شده است.
    خط ۳۶: خط ۳۶:


    آیین تذکره‌نویسان است که هرکه در شعر خود اصطلاح یا معنایی از حکمت، به اشارت یا کتابت آورده، او را به گزافه حکیم خوانده‌اند؛ تا آنجا که به شاعری همچون قطران نیز که بهره‌ای از حکمت نداشته است، عنوان حکیم داده‌اند. توأم‌شدن عنوان حکیم با نام شاعر چندان عادی شده که بعضی از شاعران خود این عنوان را بر خویشتن نهاده‌اند؛ یکی از ایشان سوزنی است که در قصیده‌ای می‌گوید:
    آیین تذکره‌نویسان است که هرکه در شعر خود اصطلاح یا معنایی از حکمت، به اشارت یا کتابت آورده، او را به گزافه حکیم خوانده‌اند؛ تا آنجا که به شاعری همچون قطران نیز که بهره‌ای از حکمت نداشته است، عنوان حکیم داده‌اند. توأم‌شدن عنوان حکیم با نام شاعر چندان عادی شده که بعضی از شاعران خود این عنوان را بر خویشتن نهاده‌اند؛ یکی از ایشان سوزنی است که در قصیده‌ای می‌گوید:
     
    {{شعر}}
    هر آن درر که به دریای حکمت اندر است                         حکیم سوزنی آرد به سلک مدح و ثنا
    {{ب|''هر آن درر که به دریای حکمت اندر است''|2=''حکیم سوزنی آرد به سلک مدح و ثنا''}}
    {{پایان شعر}}


    گردآورندگان این کتاب این عنوان گزافی را جز از یکی ـ دو شاعر که به‌حق شایستۀ این عنوان هستند، از میان برداشته‌اند.
    گردآورندگان این کتاب این عنوان گزافی را جز از یکی ـ دو شاعر که به‌حق شایستۀ این عنوان هستند، از میان برداشته‌اند.
    خط ۵۶: خط ۵۷:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]]
    [[رده:مقالات(تیر) باقی زاده]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 تیر 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۸

    شعر هزارسالۀ فارسی
    شعر هزارسالۀ فارسی
    پدیدآورانمحجوب، محمدجعفر (نویسنده) تویسرکانی، قاسم (نویسنده)
    ناشرمروارید
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲
    شابک9ـ079ـ324ـ622ـ978
    کد کنگره
    ‏PIR ۴۰۳۱/ت۹،ش۶

    شعر هزارسالۀ فارسی به کوشش محمدجعفر محجوب، قاسم تویسرکانی؛ در این کتاب نمونه‌هایی از شعر سی‌ویک تن از بزرگ‌ترین شاعران زبان فارسی گرد آمده است و برای آنکه خواننده بی‌زحمت پژوهش، سرایندۀ شعر را نیز بشناسد و به شیوۀ سخن و شخصیت شاعر آشنا شود، شرح‌حالی مختصر ولی بسیار جامع از او آورده شده است.

    گزارش کتاب

    در نیمۀ نخست دهۀ 1340، دکتر محمدجعفر محجوب و دکتر قاسم تویسرکانی، دو استاد بسیار فاضل و شعرپژوه دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم و دانشگاه خوارزمی بعدی) به اتفاق یکدیگر کوشیدند تا تحلیل و منتخبی شایسته از شعر کهن فارسی از رودکی سمرقندی تا هاتف اصفهانی فراهم آورند و در دسترس دانشجویان و علاقمندان ادبی قرار دهند. این منتخب که متأسفانه پس از آن هیچ‌گاه بازنشر نشد، کتاب خواندنی حاضر است که در آن گزیده‌ای از سروده‌های شاعران در یک دورۀ هزارساله همراه با تحقیق و تفحص دقیق در زندگی و آثار هر شاعر به دوست‌داران شعر ایران و قلمرو فرهنگ ایران عرضه شده است.

    طبع بیشتر شاعران به گزافه عادت داشته و نیز خود دمدمی‌حال بوده‌اند؛ بسا شاعری که از روی غرور یا کین یا حسد، شاعری را که برتر از او بوده، کمتر از خود دانسته و شاعر دیگر را که در سخن پایه‌ای فروتر از او داشته، از راه توقع و آزمندی یا بر اثر مهر و دوستی بر خویشتن برتری نهاده و استادش شناخته است. کمتر شاعری را می‌شناسیم که خودستایی نکرده و شعرهایی در وصف سخنان خویش نگفته باشد؛ بسیاری از شاعران فارسی شعر خود را بدین ستوده‌اند که پیش از ایشان چنین سخنوری نیامده و از آن پس نیز نخواهد آمد. نیز هرگاه اندک‌مایۀ دانش از علم‌های زمان خود داشته‌اند، اصطلاح‌ها و تعبیرهایی از آن را بر وجه کنایه، استعاره، تمثیل یا وجوه دیگر در شعر آورده و از این راه شعر خود را به صورتی آورده‌اند که نه عامۀ مردم هنردوست از آن به‌آسانی بهره‌مند شوند و نه آن چند اصطلاح و تعبیر علمی اهل فن را به کار می‌آید. به این بسنده نکرده، گاه به فضل و همه‌دانی خود بالیده‌اند. با این وجود، بسیاری از سخن‌سنجان، هنگام بحث دربارۀ شعر شاعری، همین‌گونه گفتارهای گزافه‌آمیز او را هم دلیل بلندی سخن شاعر یا احاطۀ کامل او بر علوم و فنون عصر خویش می‌گیرند. در این کتاب در ارزیابی سخن شاعر و تعیین پایۀ علمی او، نه لاف او دلیل گرفته شده است و نه فروتنی وی مستند شناخته شده است.

    در این کتاب نمونه‌هایی از شعر سی‌ویک تن از بزرگ‌ترین شاعران زبان فارسی گرد آمده است و برای آنکه خواننده بی‌زحمت پژوهش، سرایندۀ شعر را نیز بشناسد و به شیوۀ سخن و شخصیت شاعر آشنا شود، شرح‌حالی مختصر ولی بسیار جامع از او آورده شده است.

    آیین تذکره‌نویسان است که هرکه در شعر خود اصطلاح یا معنایی از حکمت، به اشارت یا کتابت آورده، او را به گزافه حکیم خوانده‌اند؛ تا آنجا که به شاعری همچون قطران نیز که بهره‌ای از حکمت نداشته است، عنوان حکیم داده‌اند. توأم‌شدن عنوان حکیم با نام شاعر چندان عادی شده که بعضی از شاعران خود این عنوان را بر خویشتن نهاده‌اند؛ یکی از ایشان سوزنی است که در قصیده‌ای می‌گوید:

    هر آن درر که به دریای حکمت اندر استحکیم سوزنی آرد به سلک مدح و ثنا

    گردآورندگان این کتاب این عنوان گزافی را جز از یکی ـ دو شاعر که به‌حق شایستۀ این عنوان هستند، از میان برداشته‌اند.

    هرچند در آنچه دربارۀ شاعر و شعر او نوشته شده، تا حد امکان کوشیده شده است تنها مطالبی ذکر شود که میان اهل فن مسلّم و یقینی است یا خود گردآورندگان به آن یقین دارند یا آن را به صحت نزدیک‌تر دانسته‌اند.

    دربارۀ نثرنویسی آن دسته از شاعران که در نثر نیز دست داشته‌اند، به اشارتی بسنده شده است. [۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها