۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
در بخش اول این کتاب نوشتارهایی دربارۀ نیاز به آموزههای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، ویژگیهای کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]»، روششناسی گزینش حکایتها و ... مطرح شده است. در بخش دوم نیز حکایتهای برگزیدهای از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آورده شده است. این داستانها به زعم نگارنده با «خرد متعارف» و «روح روزگار» ما سازگارند و برای هر کسی درسآموز. | در بخش اول این کتاب نوشتارهایی دربارۀ نیاز به آموزههای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، ویژگیهای کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]»، روششناسی گزینش حکایتها و... مطرح شده است. در بخش دوم نیز حکایتهای برگزیدهای از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آورده شده است. این داستانها به زعم نگارنده با «خرد متعارف» و «روح روزگار» ما سازگارند و برای هر کسی درسآموز. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بسیاری از داستانهای آمده در این نوع کتابها، آکنده از بزرگنماییها و اسطورهسازیهای عمدی و سهوی شگفتانگیز هستند که نامعقول و افسانه مینمایند. همین حکایتها از سویی پندها، اندرزها و آموزههای بسیار برای خوانندگان معناجو دارند و از سویی دیگر از بینش مردمان، اوضاع سیاسی ـ اجتماعی، گفتمان قدرت، زمینههای زیستی، پارادایمها و سبک نگارش معمول آن روزگار را نیز گزارش میدهند. | بسیاری از داستانهای آمده در این نوع کتابها، آکنده از بزرگنماییها و اسطورهسازیهای عمدی و سهوی شگفتانگیز هستند که نامعقول و افسانه مینمایند. همین حکایتها از سویی پندها، اندرزها و آموزههای بسیار برای خوانندگان معناجو دارند و از سویی دیگر از بینش مردمان، اوضاع سیاسی ـ اجتماعی، گفتمان قدرت، زمینههای زیستی، پارادایمها و سبک نگارش معمول آن روزگار را نیز گزارش میدهند. | ||
معمولاً مناقبها و مقاماتها ساختار داستانی و روایی دارند و از کودکی تا مرگ یک شخصیت عرفانی را دربر میگیرند. در نگاه عارفان قصه، داستان، حکایت و روایت و ... ابزاری هستند تا معانی را به خواننده منتقل کنند؛ بنابراین در آنها به قول شمس باید «در پی معامله (= عمل به پیام) حکایت» بود. | معمولاً مناقبها و مقاماتها ساختار داستانی و روایی دارند و از کودکی تا مرگ یک شخصیت عرفانی را دربر میگیرند. در نگاه عارفان قصه، داستان، حکایت و روایت و... ابزاری هستند تا معانی را به خواننده منتقل کنند؛ بنابراین در آنها به قول شمس باید «در پی معامله (= عمل به پیام) حکایت» بود. | ||
میتوان در دو کتاب «مقالات شمس» و «ابتدانامه» به رگههایی از زندگی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] پی برد. در کتاب اول بیشتر اشارتهای [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را در روزگار حضور او در قونیه میتوان دید و در دومی سلطان ولد شرحی کلی از سیر زندگی پدرش در سال 690 ه. آورده است. افزون بر این دو کتاب، دربارۀ مولانا، پدرش، استادان، جانشیان و خاندانش دو کتاب دیگر برجای مانده است: «رسالۀ سپهسالار» و «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]]. | میتوان در دو کتاب «مقالات شمس» و «ابتدانامه» به رگههایی از زندگی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] پی برد. در کتاب اول بیشتر اشارتهای [[شمس تبریزی، محمد|شمس]] به [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را در روزگار حضور او در قونیه میتوان دید و در دومی سلطان ولد شرحی کلی از سیر زندگی پدرش در سال 690 ه. آورده است. افزون بر این دو کتاب، دربارۀ مولانا، پدرش، استادان، جانشیان و خاندانش دو کتاب دیگر برجای مانده است: «رسالۀ سپهسالار» و «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]]. | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
بعضی از روایتهای [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] از مرجع و سندی کتبی نقل شدهاند و برخی نیز گزارش گفتههای اشخاص مورد اعتماد او بوده و تعداد اندکی هم مشاهدات شخصی وی هستند. میتوان روایت کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» را از زوایههای گوناگون نقد و ارزیابی و اعتبارسنجی کرد. افزون بر جنبههای تاریخی، بسیاری از روایتهای «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» در پی بیان و اثبات کرامات و معرفت [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و دیگران هستند. | بعضی از روایتهای [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|افلاکی]] از مرجع و سندی کتبی نقل شدهاند و برخی نیز گزارش گفتههای اشخاص مورد اعتماد او بوده و تعداد اندکی هم مشاهدات شخصی وی هستند. میتوان روایت کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» را از زوایههای گوناگون نقد و ارزیابی و اعتبارسنجی کرد. افزون بر جنبههای تاریخی، بسیاری از روایتهای «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» در پی بیان و اثبات کرامات و معرفت [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و دیگران هستند. | ||
در بخش اول این کتاب نوشتارهایی دربارۀ نیاز به آموزههای مولانا، ویژگیهای کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]»، روششناسی گزینش حکایتها و ... مطرح شده است. در بخش دوم نیز حکایتهای برگزیدهای از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آورده شده است. این داستانها به زعم نگارنده با «خرد متعارف» و «روح روزگار» ما سازگارند و برای هر کسی درسآموز. | در بخش اول این کتاب نوشتارهایی دربارۀ نیاز به آموزههای مولانا، ویژگیهای کتاب «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]»، روششناسی گزینش حکایتها و... مطرح شده است. در بخش دوم نیز حکایتهای برگزیدهای از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آورده شده است. این داستانها به زعم نگارنده با «خرد متعارف» و «روح روزگار» ما سازگارند و برای هر کسی درسآموز. | ||
منبع اصلی این کتاب، «مناقب العارفین» [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمسالدین احمد افلاکی]] است. به نوعی کتاب حاضر را میتوان گزیدهای از «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» یا «تصحیح مناقب العارفین» در بخش [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] دانست. داستانهای نقلشده از هشت نفر دیگر در «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» تنها ارزش ادبی ـ تاریخی دارند و برای انسان امروزی چندان درسآموز نمیباشند و به معدود داستانها و نقلقولهای مناسب از گروه هشتنفرۀ باقیمانده در جاهای گوناگون کتاب حاضر ارجاع شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7157 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | منبع اصلی این کتاب، «مناقب العارفین» [[افلاکی، احمد بن اخی ناطور|شمسالدین احمد افلاکی]] است. به نوعی کتاب حاضر را میتوان گزیدهای از «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» یا «تصحیح مناقب العارفین» در بخش [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] دانست. داستانهای نقلشده از هشت نفر دیگر در «[[مناقب العارفين|مناقب العارفین]]» تنها ارزش ادبی ـ تاریخی دارند و برای انسان امروزی چندان درسآموز نمیباشند و به معدود داستانها و نقلقولهای مناسب از گروه هشتنفرۀ باقیمانده در جاهای گوناگون کتاب حاضر ارجاع شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7157 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | ||