گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350): تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURگذر عمرJ1.jpg | عنوان =گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350) | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = پیرنیا، باقر (نویسنده) شهبازی، عبدالله...» ایجاد کرد)
     
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۲۶: خط ۲۶:
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
    '''گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350)''' تألیف باقر پیرنیا با مقدمۀ عبدالله شهبازی، این کتاب دربرگیرندۀ خاطرات باقر پیرنیاست که به همت فرزندانش گردآوری شده است؛ گفتنی است این خاطرات به دلیل تشدید بیماری او ناتمام مانده و به همین دلیل همۀ بخش‌های زندگانی وی را دربر نمی‌گیرد.
    '''گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350)''' تألیف [[پیرنیا، باقر|باقر پیرنیا]] با مقدمۀ [[شهبازی، عبدالله|عبدالله شهبازی]]، این کتاب دربرگیرندۀ خاطرات [[پیرنیا، باقر|باقر پیرنیا]]<nowiki/>ست که به همت فرزندانش گردآوری شده است؛ گفتنی است این خاطرات به دلیل تشدید بیماری او ناتمام مانده و به همین دلیل همۀ بخش‌های زندگانی وی را دربر نمی‌گیرد.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۲: خط ۳۲:


    ==گزارش کتاب==
    ==گزارش کتاب==
    باقر پیرنیا متولد سال 1298 در تهران، تحصیلات خود را در رشته ریاضی در دانشسرا به پایان رسانید. وی بلافاصله پس از اتمام تحصیلات، در سال 1319 در وزارت دارایی شاغل شد؛ اما پس از مدت کوتاهی به اداره کل تازه‌تأسیس انتشارات و تبلیغات انتقال یافت. در دی ماه 1324 مسئولیت امور مطبوعاتی و انتشاراتی اداره خواربار و همزمان ذیحسابی شهرستان مشهد را به عهده گرفت. سپس دو سال به عنوان مسئول حسابداری وزارت کار اشتغال یافت. در سال 1329 حکم ریاست حسابداری وزارت خارجه را دریافت کرد و تا تیرماه 1331 در این پست باقی ماند. در مهرماه همین سال پیرنیا به سمت خزانه‌دار کل انتخاب شد و تا سال 1337 که تلاش کرد به عنوان وزیر مختار اقتصادی (وابسته اقتصادی) ایران در واشنگتن به یک مأموریت خارجی اعزام شود در این پست باقی ماند. در سال 1342 به ایران بازگشت و به عنوان استاندار به استان فارس رفت. چهارسال بعد استاندار خراسان شد و تا سال 1351 در این پست باقی ماند. از این تاریخ به بعد پیرنیا به تجارت آزاد پرداخت و در سال‌های پایانی دولت محمدرضا پهلوی به کار گرفته نشد.
    [[پیرنیا، باقر|باقر پیرنیا]] متولد سال 1298 در تهران، تحصیلات خود را در رشته ریاضی در دانشسرا به پایان رسانید. وی بلافاصله پس از اتمام تحصیلات، در سال 1319 در وزارت دارایی شاغل شد؛ اما پس از مدت کوتاهی به اداره کل تازه‌تأسیس انتشارات و تبلیغات انتقال یافت. در دی ماه 1324 مسئولیت امور مطبوعاتی و انتشاراتی اداره خواربار و همزمان ذیحسابی شهرستان مشهد را به عهده گرفت. سپس دو سال به عنوان مسئول حسابداری وزارت کار اشتغال یافت. در سال 1329 حکم ریاست حسابداری وزارت خارجه را دریافت کرد و تا تیرماه 1331 در این پست باقی ماند. در مهرماه همین سال [[پیرنیا، باقر|پیرنیا]] به سمت خزانه‌دار کل انتخاب شد و تا سال 1337 که تلاش کرد به عنوان وزیر مختار اقتصادی (وابسته اقتصادی) ایران در واشنگتن به یک مأموریت خارجی اعزام شود در این پست باقی ماند. در سال 1342 به ایران بازگشت و به عنوان استاندار به استان فارس رفت. چهارسال بعد استاندار خراسان شد و تا سال 1351 در این پست باقی ماند. از این تاریخ به بعد پیرنیا به تجارت آزاد پرداخت و در سال‌های پایانی دولت محمدرضا پهلوی به کار گرفته نشد.


    پیرنیا به لحاظ گرایش، راه پدر را دنبال کرد. وی هرچند در یک مقطع کوتاه به جریان سیاسی علی امینی نزدیک شد، به‌سرعت تغییر جهت داد و به اسدالله علم گرایش یافت. شاید به همین دلیل در اوج اقتدار نیروهای آمریکایی بر کشور عملاً از گردونه خارج گشت و مسئولیتی به وی واگذار نشد. پیرنیا در سال 1360 احتمالاً به دلیل طرح شکایتی علیه وی دستگیر و در فروردین 1361 آزاد شد. مدتی پس از آن برای معالجه سرطان به آمریکا رفت و تا سال 1367 که دار فانی را وداع گفت، در این کشور سکونت داشت.
    [[پیرنیا، باقر|پیرنیا]] به لحاظ گرایش، راه پدر را دنبال کرد. وی هرچند در یک مقطع کوتاه به جریان سیاسی علی امینی نزدیک شد، به‌سرعت تغییر جهت داد و به اسدالله علم گرایش یافت. شاید به همین دلیل در اوج اقتدار نیروهای آمریکایی بر کشور عملاً از گردونه خارج گشت و مسئولیتی به وی واگذار نشد. [[پیرنیا، باقر|پیرنیا]] در سال 1360 احتمالاً به دلیل طرح شکایتی علیه وی دستگیر و در فروردین 1361 آزاد شد. مدتی پس از آن برای معالجه سرطان به آمریکا رفت و تا سال 1367 که دار فانی را وداع گفت، در این کشور سکونت داشت.


    این کتاب دربرگیرندۀ خاطرات باقر پیرنیاست که به همت فرزندانش گردآوری شده است؛ گفتنی است این خاطرات به دلیل تشدید بیماری او ناتمام مانده و به همین دلیل همۀ بخش‌های زندگانی وی را دربر نمی‌گیرد.
    این کتاب دربرگیرندۀ خاطرات [[پیرنیا، باقر|باقر پیرنیا]]<nowiki/>ست که به همت فرزندانش گردآوری شده است؛ گفتنی است این خاطرات به دلیل تشدید بیماری او ناتمام مانده و به همین دلیل همۀ بخش‌های زندگانی وی را دربر نمی‌گیرد.


    گزارش باقر پیرنیا از زندگانی پدرش ابوالحسن‌خا معاضدالسلطنه، در مواردی حاوی نکات نو و در مواردی دربرگیرندۀ نظراتی انتقادی است که علی القاعده از پدر به پسر انتقال یافته است؛ برای مثال زمانی که از زندگی مهاجران سیاسی دوران محمدعلی‌شاه در لندن و پاریس سخن می‌گوید و می‌نویسد: «جز ابوالحسن پیرنیا و سردار اسعد، دیگر نام‌آوران جنبش‌گر ایران که در پاریس و لندن گرد آمده بودند، نه‌تنها در راه آرمان ملی و هدف آزادی‌خوانی پولی خرج نمی‌کردند، که هزینۀ خود را هم به گردن این و آن می‌انداختند». این رویه در دورۀ پهلوی اول ادامه می‌یابد و در مواردی آمیزۀ اطلاعات مفید و دست‌اول با برخی نظرات انتقادی به خاطرات پیرنیا ارزش می‌بخشد. برای مثال روشن است که محمدرضاشاه در زمان فرار از ایران از نظر مالی مستأصل بود و دو ـ سه روز در رم به خرج حسین صادق و مراد اریه زندگی کرد. خاطرات پیرنیا روشن می‌کند که علت این تنگدستی بی‌پولی محمدرضاشاه نبود؛ او در آن زمان چهارده میلیون پوند در بانک‌های انگلستان نقدینگی داشت، ولی به دلیل مقررات ارزی بریتانیا در آن زمان نمی‌توانست از آن برداشت کند. این تجربه سبب شد که شاه پس از بازگشت به ایران در اولین گام به آزادکردن این پول‌ها دست برزند.
    گزارش [[پیرنیا، باقر|باقر پیرنیا]] از زندگانی پدرش ابوالحسن‌خان معاضدالسلطنه، در مواردی حاوی نکات نو و در مواردی دربرگیرندۀ نظراتی انتقادی است که علی القاعده از پدر به پسر انتقال یافته است؛ برای مثال زمانی که از زندگی مهاجران سیاسی دوران محمدعلی‌شاه در لندن و پاریس سخن می‌گوید و می‌نویسد: «جز ابوالحسن پیرنیا و سردار اسعد، دیگر نام‌آوران جنبش‌گر ایران که در پاریس و لندن گرد آمده بودند، نه‌تنها در راه آرمان ملی و هدف آزادی‌خوانی پولی خرج نمی‌کردند، که هزینۀ خود را هم به گردن این و آن می‌انداختند». این رویه در دورۀ پهلوی اول ادامه می‌یابد و در مواردی آمیزۀ اطلاعات مفید و دست‌اول با برخی نظرات انتقادی به خاطرات پیرنیا ارزش می‌بخشد. برای مثال روشن است که محمدرضاشاه در زمان فرار از ایران از نظر مالی مستأصل بود و دو ـ سه روز در رم به خرج حسین صادق و مراد اریه زندگی کرد. خاطرات پیرنیا روشن می‌کند که علت این تنگدستی بی‌پولی محمدرضاشاه نبود؛ او در آن زمان چهارده میلیون پوند در بانک‌های انگلستان نقدینگی داشت، ولی به دلیل مقررات ارزی بریتانیا در آن زمان نمی‌توانست از آن برداشت کند. این تجربه سبب شد که شاه پس از بازگشت به ایران در اولین گام به آزادکردن این پول‌ها دست برزند.


    پیرنیا دربارۀ اصول «انقلاب سفید» به‌تفصیل سخن گفته است. از دید او «کارآترین ماده انقلاب شاه و مردم» اصل «اصلاحات ارضی» بود که «نه‌تنها بر پیشرفت کشاورزی نیفزود، بلکه کشاورزی و کشاورز را سراسر از میان برد. او دربارۀ این اصل و پیامدهای منفی آن شرحی مفصل به دست می‌دهد که مفید است.
    پیرنیا دربارۀ اصول «انقلاب سفید» به‌تفصیل سخن گفته است. از دید او «کارآترین ماده انقلاب شاه و مردم» اصل «اصلاحات ارضی» بود که «نه‌تنها بر پیشرفت کشاورزی نیفزود، بلکه کشاورزی و کشاورز را سراسر از میان برد. او دربارۀ این اصل و پیامدهای منفی آن شرحی مفصل به دست می‌دهد که مفید است.

    نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۸

    گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350)
    گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350)
    پدیدآورانپیرنیا، باقر (نویسنده) شهبازی، عبدالله (مقدمه)
    ناشرکویر
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک7ـ00ـ8161ـ964ـ978
    کد کنگره

    گذر عمر: خاطرات سیاسی باقر پیرنیا (استاندار استان‌های فارس، خراسان و نایب‌التولیه آستان قدس رضوی 1342 ـ 1350) تألیف باقر پیرنیا با مقدمۀ عبدالله شهبازی، این کتاب دربرگیرندۀ خاطرات باقر پیرنیاست که به همت فرزندانش گردآوری شده است؛ گفتنی است این خاطرات به دلیل تشدید بیماری او ناتمام مانده و به همین دلیل همۀ بخش‌های زندگانی وی را دربر نمی‌گیرد.

    ساختار

    کتاب از دو بخش تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    باقر پیرنیا متولد سال 1298 در تهران، تحصیلات خود را در رشته ریاضی در دانشسرا به پایان رسانید. وی بلافاصله پس از اتمام تحصیلات، در سال 1319 در وزارت دارایی شاغل شد؛ اما پس از مدت کوتاهی به اداره کل تازه‌تأسیس انتشارات و تبلیغات انتقال یافت. در دی ماه 1324 مسئولیت امور مطبوعاتی و انتشاراتی اداره خواربار و همزمان ذیحسابی شهرستان مشهد را به عهده گرفت. سپس دو سال به عنوان مسئول حسابداری وزارت کار اشتغال یافت. در سال 1329 حکم ریاست حسابداری وزارت خارجه را دریافت کرد و تا تیرماه 1331 در این پست باقی ماند. در مهرماه همین سال پیرنیا به سمت خزانه‌دار کل انتخاب شد و تا سال 1337 که تلاش کرد به عنوان وزیر مختار اقتصادی (وابسته اقتصادی) ایران در واشنگتن به یک مأموریت خارجی اعزام شود در این پست باقی ماند. در سال 1342 به ایران بازگشت و به عنوان استاندار به استان فارس رفت. چهارسال بعد استاندار خراسان شد و تا سال 1351 در این پست باقی ماند. از این تاریخ به بعد پیرنیا به تجارت آزاد پرداخت و در سال‌های پایانی دولت محمدرضا پهلوی به کار گرفته نشد.

    پیرنیا به لحاظ گرایش، راه پدر را دنبال کرد. وی هرچند در یک مقطع کوتاه به جریان سیاسی علی امینی نزدیک شد، به‌سرعت تغییر جهت داد و به اسدالله علم گرایش یافت. شاید به همین دلیل در اوج اقتدار نیروهای آمریکایی بر کشور عملاً از گردونه خارج گشت و مسئولیتی به وی واگذار نشد. پیرنیا در سال 1360 احتمالاً به دلیل طرح شکایتی علیه وی دستگیر و در فروردین 1361 آزاد شد. مدتی پس از آن برای معالجه سرطان به آمریکا رفت و تا سال 1367 که دار فانی را وداع گفت، در این کشور سکونت داشت.

    این کتاب دربرگیرندۀ خاطرات باقر پیرنیاست که به همت فرزندانش گردآوری شده است؛ گفتنی است این خاطرات به دلیل تشدید بیماری او ناتمام مانده و به همین دلیل همۀ بخش‌های زندگانی وی را دربر نمی‌گیرد.

    گزارش باقر پیرنیا از زندگانی پدرش ابوالحسن‌خان معاضدالسلطنه، در مواردی حاوی نکات نو و در مواردی دربرگیرندۀ نظراتی انتقادی است که علی القاعده از پدر به پسر انتقال یافته است؛ برای مثال زمانی که از زندگی مهاجران سیاسی دوران محمدعلی‌شاه در لندن و پاریس سخن می‌گوید و می‌نویسد: «جز ابوالحسن پیرنیا و سردار اسعد، دیگر نام‌آوران جنبش‌گر ایران که در پاریس و لندن گرد آمده بودند، نه‌تنها در راه آرمان ملی و هدف آزادی‌خوانی پولی خرج نمی‌کردند، که هزینۀ خود را هم به گردن این و آن می‌انداختند». این رویه در دورۀ پهلوی اول ادامه می‌یابد و در مواردی آمیزۀ اطلاعات مفید و دست‌اول با برخی نظرات انتقادی به خاطرات پیرنیا ارزش می‌بخشد. برای مثال روشن است که محمدرضاشاه در زمان فرار از ایران از نظر مالی مستأصل بود و دو ـ سه روز در رم به خرج حسین صادق و مراد اریه زندگی کرد. خاطرات پیرنیا روشن می‌کند که علت این تنگدستی بی‌پولی محمدرضاشاه نبود؛ او در آن زمان چهارده میلیون پوند در بانک‌های انگلستان نقدینگی داشت، ولی به دلیل مقررات ارزی بریتانیا در آن زمان نمی‌توانست از آن برداشت کند. این تجربه سبب شد که شاه پس از بازگشت به ایران در اولین گام به آزادکردن این پول‌ها دست برزند.

    پیرنیا دربارۀ اصول «انقلاب سفید» به‌تفصیل سخن گفته است. از دید او «کارآترین ماده انقلاب شاه و مردم» اصل «اصلاحات ارضی» بود که «نه‌تنها بر پیشرفت کشاورزی نیفزود، بلکه کشاورزی و کشاورز را سراسر از میان برد. او دربارۀ این اصل و پیامدهای منفی آن شرحی مفصل به دست می‌دهد که مفید است.

    دامنۀ انتقادات پیرنیا، هرچند شخص رضاشاه و پسرش را دربر نمی‌گیرد؛ مثلاً او به‌کلی دربارۀ منشأ غاصبانۀ املاک پهناور رضاشاه ساکت است، ولی در نقد عملکرد حکومت پهلوی در برخی موارد جالب است. او سازمان برنامه را نیز در عمل ناکارآمد و می‌داند و مطالبی می‌نگارد.

    بخش مهم دیگر خاطرات باقر پیرنیا به دوران استانداری او در خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی اختصاص دارد. این بخش دربرگیرندۀ شرحی دربارۀ پیشینه و املاک آستان قدس و اقدامات دوران حضور پیرنیا در خراسان است که می‌تواند برای مورخین مفید باشد.

    به طور کلی کتاب با شرح احوالات معاضدالسلطنه (ابوالحسن پیرنیا) پدر باقر پیرنیا آغاز می‌شود که دربرگیرندۀ نکات تازه و نانوشته در سایر مکتوبات تاریخی است. نگاه پیرنیا به حکومت دکتر مصدق و 28 مرداد 1332 که وی به‌حق از آن به کودتا یاد می‌کند، همچنین نقد او بر قرارداد کنسرسیوم، نگرش وی به اصلاحات ارضی، نشان‌دادن بازی‌های پشت پردۀ انتخابات مجلس در زمان حضور احزاب مردم و ایران نوین، وقایع فارس پس از خرداد 1342 و در دوران قیام عشایر و ده‌ها مطلب دیگر کتاب را خواندنی و برای اهل تاریخ قابل تأمل می‌کند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها