در خدمت و خیانت مترجمان: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۸: خط ۸:
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان =
    | زبان =
    | کد کنگره =
    | کد کنگره =‏P ۳۰۶/۲/س۴د۴ ۱۴۰۲
    | موضوع =
    | موضوع =فلسفه‌ ترجمه‌,جنبه‌ها‌ی اخلاقی‌ ترجمه‌,کلمه‌ (واژه‌)
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر =نی  
    | ناشر =نی  
    خط ۵۹: خط ۵۹:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، زبان و ادبیات]]
    [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۱۸

    در خدمت و خیانت مترجمان
    در خدمت و خیانت مترجمان
    پدیدآورانسرخوش، نیکو (نویسنده)
    ناشرنی
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک6ـ0538ـ06ـ622ـ978
    موضوعفلسفه‌ ترجمه‌,جنبه‌ها‌ی اخلاقی‌ ترجمه‌,کلمه‌ (واژه‌)
    کد کنگره
    ‏P ۳۰۶/۲/س۴د۴ ۱۴۰۲

    در خدمت و خیانت مترجمان تألیف نیکو سرخوش، درحقیقت این کتاب نشان می‌دهد که رویدادهای تاریخی در برهه‌های متفاوت بر نمودار سیاست، ادبیات و ترجمه اثر می‌گذارند و در این میان کدامین نیرو میدانِ ترجمه را به تسخیرِ خود درمی‌آورد و چگونه؟

    ساختار

    کتاب در پنج قسمت به نگارش درآمده است.

    1. وفاداری به کلمه یا سنتی که باید بدان توسل جست

    2. کاربران ایرانی نظریۀ کلمه یا آنچه آنها دارند و ما نداریم

    3. آنچه ما داریم و آنها ندارند یا قصۀ گولان و غولان

    4. بازگشت به خویشتن یا شلوخوف خود را می‌شلوخوفم

    5. اخذ تمدن فرهنگی یا اوراد تسخیر اجنه

    گزارش کتاب

    با توجه به تفاوت‌های آشکار در سبک و سیاق ترجمه‌‌های امروز با ترجمه‌های دیروز طبیعتا این پرسش مطرح می‌‌شود که این تفاوت محصول چه وضعیتی است؟ آیا به‌سهولت می‌توان از این تفاوت چشم پوشید و در مقابل از ساختاری همگن و منطقی صدساله سخن راند؟ … برای پاسخ به چنین پرسش‌هایی ناگزیر به ‌جای تأکید بر مفاهیمی ناکارآمد و تکیه بر نظریه‌های ترجمه یا ترسیم یک خط موهوم و فرضی باید گسست‌ها، رویدادهای تکین، جنگ‌ها، هماوردی نیروها و نهایتا وضعیت‌ها را در ادوار مختلف تاریخ بررسی شود تا آن‌گاه شاید مشخص شود که چگونه در یک دورۀ خاص تاریخی شکلی خاص از ترجمه غالب شد و در دوره‌ای دیگر شکلی دیگر. چرا امروز این‌چنین می‌نویسیم، سخن می‌گوییم و ترجمه می‌‌کنیم و دیروز به‌گونه‌ای دیگر؟ درحقیقت این کتاب نشان می‌دهد که رویدادهای تاریخی در برهه‌های متفاوت بر نمودار سیاست، ادبیات و ترجمه اثر می‌گذارند و در این میان کدامین نیرو میدانِ ترجمه را به تسخیرِ خود درمی‌آورد و چگونه؟

    در این کتاب قرار نیست برمبنای چارچوبی زبان‌شناختی یا معرفت‌شناختی به صحت و سقم ترجمه‌ها پرداخته شود تا سرانجام فهرستی از مترجمان خوب و بد فراهم آید. پس اگر از خیانت در ترجمه سخن رانده می‌شود، مسئله عدم وفاداری به کلمه یا زبانِ مبدأ نیست، بلکه مسئله بر سر مختل‌کردن یک امکان است و اگر از اخلاق یا اتیک در ترجمه سخن به میان می‌آید، دقیقاً در همین برداشتِ متفاوت از وفاداری و خیانت است که این اخلاق معنا می‌یابد. این جستار با بیرون آمدن از حلقۀ تنگ و کم‌ثمرِ رهیافت‌های زبان‌شناختی و با اتخاذ رویکردی فلسفی‌ـ‌سیاسی در پی آن است که ببیند چگونه رویدادهای تاریخی در برهه‌های متفاوت بر نمودار سیاست، ادبیات و ترجمه اثر می‌گذارند.

    کتاب با طرح یک نظریه درباره زبان و ترجمه و شرح گسترش و بسط آن در ایران آغاز می‌شود، نظریه والتر بنیامین درباره تقدس کلمات. بر این اساس نیکو سرخوش از نقد دیدگاه‌های مترجمان فراتر می‌رود و می‌کوشد تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در صد‌و‌پنجاه سال اخیر و بازتاب آن در آثار متفکران و تحلیلگران ایرانی از پیش از مشروطه تا به امروز را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد.

    سرخوش در این کتاب نشان می‌دهد که انتساب دیدگاهی «غرب‌ستیز» به آل‌احمد و او و روشنفکران پس از او در دهه‌های 1340 و 1350 و معرفی ایشان به عنوان سرسلسله‌داران نقد غرب، درست نیست. به نظر او بدبینی نسبت به غرب اولاً امری ـ صرفاً ـ برآمده از ناآگاهی و نشناختن فرهنگ و تمدن غربی و شیفتگی خام به «آنچه خود داشت» نیست، بلکه زمینه‌هایی عینی و اقتصادی و سیاسی دارد؛ ثانیاً این دیدگاه را می‌توان در بسیاری از متفکران و اندیشمندان ایرانی از میانه سده نوزدهم ردیابی کرد. او در این کتاب در مقابل انتقادهای بی‌پروا و ناهمزمان (آناکرونیک) و از بالای امثال جواد طباطبایی و داریوش شایگان و داریوش آشوری و عبدالکریم سروش، از روشنفکران نسل پیشین به‌ویژه چهره‌هایی چون جلال آل‌احمد و علی شریعتی دفاع می‌کند و نشان می‌دهد که این منتقدان توضیح دقیق و درستی از آل‌احمد و هم‌نسلی‌های او ارائه نمی‌کنند و تنها می‌کوشند به تصویری کاریکاتوری و ساده‌انگارانه از ایشان حمله کنند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها